با عنوان : بررسی اعمال مصونیت کیفری در حقوق بین الملل
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد دامغان
دانشکده حقوق
پایاننامه کارشناسی ارشد رشته حقوق بینالملل (M.A)
عنوان:
بررسی اعمال مصونیت کیفری در حقوق بین الملل
استاد راهنما:
آقای دکترعلیرضا حسنی
استاد مشاور:
آقای دکتر حسین قربانیان
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ۱
مقدمه ۳
بخش اول: تاریخچه و مبانی مصونیت کیفری در حقوق بینالملل و قلمرو اعمال آن ۶
فصل اول: تاریخچه و مبانی مصونیت کیفری در حقوق بینالملل ۷
مبحث اول: مصونیت و اصل تساوی حاکمیتها در حقوق بینالملل . ۸
گفتار اول: تاریخچه اصل تساوی حاکمیتها ۹
گفتار دوم: ارتباط تساوی حاکمیتها با مسئله مصونیت مقامات دولتها ۱۳
گفتار سوم: منابع حقوق بینالملل و پذیرش مصونیت کیفری بر مبنای تساوی حاکمیتها . ۱۵
مبحث دوم: پذیرش مصونیت بر مبنای نمایندگی دولتها و الزامات ناشی از حسن انجام این نمایندگی . ۱۸
گفتار اول: تاریخچه بحث ۱۹
گفتار دوم: الزامات حسن انجام وظیفه نمایندگی به عنوان مبنای مصونیت از دیدگاه منابع حقوق
بینالملل ۲۲
فصل دوم: قلمرو مصونیت کیفری در حقوق بینالملل ۲۵
مبحث اول: قلمرو مصونیت وزرای امور خارجه و هیئتهای نمایندگی سیاسی، دیپلماتیک و کنسولی . ۲۶
گفتار اول: مصونیت مأموران دیپلماتیک و کنسولی ۲۷
گفتار دوم: مصونیت وزرای امور خارجه و هیئتهای نمایندگی سیاسی ۳۳
مبحث دوم: مصونیت سران دولتها یا کشورها . ۳۸
گفتار اول: مصونیت سران کشور یا دولت در زمان تصدی مقام . ۳۹
گفتار دوم: مصونیت رئیس دولت یا کشور سابق و قلمرو آن در برابر محاکم ملی . ۴۴
بخش دوم: مسئولیت کیفری در جنایات بینالمللی و تقابل آن با گفتمان مصونیت . ۴۷
فصل اول: مصونیت جنایتکاران بینالمللی از تعقیب در برابر محاکم ملی: قابلیت استناد و قلمرو آن ۴۸
مبحث اول: جنایات موضوع اهتمام جدی جامعه بینالمللی و ضرورت مبارزه با بی کیفری ۴۹
گفتار اول: مقررات حقوق بینالملل در زمینه تعهد دولتها نسبت به مقابله باجنایاتبینالمللی،تعقیب
و مجازات آنها . ۵۰
گفتار دوم: ضرورت مبارزه با بیکیفری و تقابل آن با مقوله مصونیت ۵۸
مبحث دوم: اصل تساوی حاکمیتها و قابلیت استناد به آن برای مصونیت از تعقیب در جنایات بینالمللی نزد محاکم ملی . ۶۱
گفتار اول: اعمال انجام شده در مقام انجام وظایف رسمی . ۶۲
گفتار دوم: تعقیب در زمان تصدی مقام ۶۵
گفتار سوم: تعقیب پس از زمان تصدی مقام . ۶۸
مبحث سوم: ضرورت حسن انجام وظیفه نمایندگی دولت به عنوان مانع تعقیب نزد محاکم ملی در جنایات
بینالمللی ۷۰
گفتار اول: محدودیت استناد بر این مبنا به زمان تصدی مقام . ۷۱
گفتار دوم: بررسی رأی مجلس اعیان انگلستان در قضیه پینوشه . ۷۴
فصل دوم: استناد به مصونیت در جنایات بینالمللی نزد محاکم بینالمللی ۷۸
مبحث اول: محاکم تشکیل شده بعد از جنگ جهانی دوم و بحث مصونیت ۷۹
گفتار اول: مقررات منشور نورنبرگ و توکیو . ۸۰
گفتار دوم: امکان توجیه یا عدم توجیه عدم مصونیت مقامات دولتهای مغلوب نزد محاکم نورنبرگ
و توکیو . ۸۲
مبحث دوم: محاکم تشکیل شده به موجب قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد و مصونیت مقامات
دولتها . ۸۵
گفتار اول: مقررات اساسنامه دادگاه یوگوسلاوی سابق و دادگاه روآندا ۸۶
گفتار دوم: توجیه عدم مصونیت مقامات دولتها نزد محاکم تشکیل شده به موجب قطعنامه شورای امنیت ۸۸
مبحث سوم: دیوان کیفری بینالمللی و امکان استناد به قاعده مصونیت کیفری در جنایات بینالمللی . ۹۱
گفتار اول: استناد به مصونیت کیفری توسط مقامات دولتهای عضو دیوان کیفری بینالمللی ۹۲
گفتار دوم: استناد به مصونیت کیفری در موارد ارجاء شورای امنیت ۹۵
گفتار سوم: استناد به مصونیت کیفری توسط مقامات دولتهای غیر عضو در غیر مورد ارجاء شورای
امنیت ۹۹
نتیجه گیری ۱۰۱
فهرست منابع فارسی . ۱۰۴
فهرست منابع انگلیسی . ۱۰۸
چکیده انگلیسی ۱۱۲
چکیده
مصونیت از پیگرد کیفری یکی از قواعد حقوق بینالملل میباشد که فرد متهم به جرایم کیفری را از پیگرد مصون میدارد. مقامات دولتها به طور کلی از دو نوع مصونیت برخوردارند. مصونیت شغلی، مصونیتی است که به افرادی تعلق میگیرد که به عنوان نماینده دولت برخی اعمال خاص دولتی را انجام میدهند. مصونیت شخصی، مصونیتی است که به مقامات خاصی از دولت به سبب جایگاهی که به عنوان نماینده دولت در اختیار دارند اعطا میشود و نه به سبب عمل خاص آنان به عنوان عمل دولت.
مصونیت شغلی ناشی از حقوق بینالملل عرفی و نیز حقوق قراردادی است و به اعمال صورت گرفته توسط دولت تعلق میگیرد. هر شخصی که در مقام انجام یک عمل دولت، جرم کیفری مرتکب گردد از پیگرد کیفری نزد محاکم سایر کشورها مصونیت دارد. این نوع از مصونیت بر مبنای احترام به اصل تساوی حاکمیتها و استقلال دولتهاست. یکی از اصول اساسی حقوق بینالملل، عدم توانایی دولت دارای حاکمیت در پیگرد قضایی رفتار دولت خارجی است. چنین مصونیتی شامل هر دو نوع مسئولیت کیفری و حقوقی میگردد. به هر حال از زمانی که مقام دولتی متهم، مقام خویش را ترک میکند قابل پیگرد نسبت به جرایم ارتکابی پیش یا پس از تصدی مقام یا نسب به اعمالی که در زمان تصدی مقام در ظرفیت شخصی خویش مرتکب شده خواهد بود.
مصونیت شخصی مقامات دولتها ناشی از حقوق بینالملل عرفی است و افرادی از مقامات دولتی را که مشاغل خاصی را بر عهده دارند، از اعمال صلاحیت کیفری محاکم کشورهای خارجی مصون میدارد. چنین مصونیتی نمایندگان دیپلماتیک و خانواده آنها را نیز در زمان مأموریت خارج از کشور شامل میشود. مصونیت شخصی در جهت پوشش فعالیتهای شخصی یک مقام رسمی گسترش یافته و شامل مصونیت از بازداشت و دستگیری و مصونیت از صلاحیت کیفری میباشد. در نتیجه مقام دولتی برخوردار از این نوع مصونیت نزد محاکم داخلی سایر کشورها از پیگرد کیفری مصون است. مصونیت شخصی با پایان تصدی مقام خاتمه مییابد. حقوق بینالملل این نوع از مصونیت را به رئیس دولت یا کشور، وزیر امور خارجه، مأموران دیپلماتیک و کنسولی و هیئتهای سیاسی موقت اعطا مینماید. در واقع هر فعالیت رئیس کشور یا حکومت یا نمایندگان دیپلماتیک یا وزیر امور خارجه از صلاحیت محاکم خارجی باید مصون باشد. هنگامی که یک شخص برخوردار از مصونیت، که مرتکب جرایم کیفری شده است مقام خویش را ترک میکند مصونیت شخصی وی نیز به طور معمول پایان مییابد. با اینحال مصونیت الحاقی به عمل دولت همچنان ادامه مییابد.
اما در موارد ارتکاب جنایات بینالمللی وضعیت متفاوت است. هرگاه یکی از مقامات رسمی که از مصونیت کیفری بهره میبرد، مرتکب جنایات بینالمللی میگردد، نزد محاکم سایر کشورها از مصونیت برخوردار خواهد بود اما چنین مصونیتی تنها دوران تصدی مقام را در بر میگیرد و پس از ترک مقام ادامه نخواهد یافت.
جهت پیگرد، مجازات و مقابله با بیکیفری مرتکبین جنایات بینالمللی، محاکمی با صلاحیت بینالمللی تشکیل شد. پس از پایان جنگ جهانی دوم محکمه نورنبرگ و توکیو که توسط متفقین برای رسیدگی به جنایات جنگ ایجاد شد، مصونیت مقامات دولتی و نظامی را مانع از اعمال صلاحیت خویش ندانست. چنین رویهای در دو دادگاه تشکیل شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، دادگاه بینالمللی کیفری برای یوگوسلاوی سابق و رواندا نیز دنبال شد. اساسنامه این دو محکمه نیز مصونیت را مانع اعمال صلاحیت و مجازات مرتکبین جنایات بینالمللی ندانست. چنین رویهای توسط دیوان بینالمللی کیفری نیز دنبال شد و طبق اساسنامه این دیوان، مصونیت ناشی از سمت رسمی مقامات موجبی برای برخورداری از مصونیت نزد این دیوان نخواهد بود.
مقدمه
الف) طرح موضوع
اعطای مصونیت کیفری[۱] که ریشه در تاریخ دارد یکی از مباحث مهم در حقوق داخلی و بینالمللی به شمار میرود. »مصونیت در لغت به معنای محفوظ ماندن و در امان بودن است و بیانگر وضع مخصوصی است که دارنده آن از تعرض مخصوصی معاف و محفوظ است.«[۲] و مصونیت کیفری عبارت است از در امان بودن دارنده این مصونیت از تعقیب کیفری و مجازات نزد محاکم صالح. چنین وضعیتی هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی قابل تصور است. قوانین هر کشوری برخی از مقامات حکومت از جمله مقامات ارشد دولت و نمایندگان ملت را از صلاحیت محاکم عمومی به طور کلی یا در شرایط خاص مصون میدارند و یا تشریفات خاصی را برای رسیدگی به جرایم آنها لازمالرعایه میشناسند. هدف از اعطای چنین مصونیتی تضمین انجام صحیح وظایف این افراد میباشد. از سوی دیگر در عرصه بینالمللی نیز اعطای مصونیت کیفری یکی از لوازم مهم در پیشبرد و گسترش روابط میان کشورها میباشد. بنابراین رئیس کشور یا دولت، وزیر امور خارجه و مأموران دیپلماتیک و کنسولی به عنوان نمایندگان کشور در زمینه روابط بینالمللی از چنین مصونیتی برخوردار میگردند.
واقعیت آن است که دولتها تمایلی به محدودیت حاکمیت خویش ندارند. اعمال صلاحیت قضایی، از جمله صلاحیت کیفری در قلمرو سرزمینی، از مظاهر حاکمیت دولت به شمار میرود و اعطای مصونیت کیفری به مقامات دولتی سایر کشورها محدودیتی بر اصل حاکمیت کشور است. در حقیقت تنظیم روابط میان کشورها در عرصه بینالمللی ضرورتی است که موجب گذار از اصل حاکمیت مطلق به حاکمیت نسبی گردیده است.
اعطای مصونیت کیفری ریشه در تاریخ دارد. مصونیت مقامات دولتی و مأموران دیپلماتیک و کنسولی از اصل تساوی حاکمیتها ناشی شده است. به این معنی که هیچ دولتی حق ندارد تا صلاحیت قضایی خویش را بر یک دولت دارای حاکمیت دیگر اعمال نماید. با گسترش روابط تجاری میان کشورها و سوء استفاده از قواعد مصونیت در این روابط، دکترین مصونیت محدود مطرح شد. بر مبنای این نظریه مصونیتهای اعطا شده به مقامات دولتها با محدودیت مواجه شده و برخی اعمال از جمله مبادلات تجاری و بازرگانی را شامل نمیشد. چنین منطقی مبتنی بر نظریه حاکمیت نسبی بود. در نتیجه، گذر زمان موجب شد تا دولتها با پی بردن به ضرورت روابط بینالمللی خویش بخشی از حاکمیت خود را به نفع روابط بینالمللی محدود نمایند و بر همین اساس محدودیتهایی نیز بر اصل مصونیت مطلق وارد شد.
با آغاز قرن بیستم تحولات شگرفی در زمینه مصونیت مقامات دولتها به وجود آمد. از جمله میتوان به انعقاد معاهده صلح ورسای[۳] (۱۹۱۹) پس از پایان جنگ جهانی اول اشاره کرد که محاکمه ویلهلم دوم، امپراطور آلمان را به جرم انجام اعمال خلاف اخلاق بینالمللی و جرایم جنگ پیشبینی نمود که به طور ضمنی عدم مصونیت یک رئیس کشور را در قبال ارتکاب جنایات بینالمللی نشان میدهد. چنین رویهای پس از جنگ جهانی دوم نیز ادامه داشت. تشکیل محاکم بینالمللی نورنبرگ و توکیو برای رسیدگی به جرایم جنایتکاران جنگ جهانی دوم و همچنین پس از جنگ سرد تشکیل دو دادگاه کیفری بینالمللی برای یوگوسلاوی سابق و رواندا نشان دهنده اراده جامعه جهانی در مجازات مرتکبین جنایات شدید بینالمللی و محدود نمودن مصونیت مقامات دولتها بود. این واقعیت که مرتکبین جنایات بینالمللی در سایه برخورداری از مصونیتهای سیاسی از محاکمه و مجازات معاف خواهند شد موجب توجه جامعه جهانی به مسئله مصونیت مقامات دولتی گشت. زیرا از یک سو اصل تساوی حاکمیتها و لزوم انجام صحیح وظایف نمایندگی، برخورداری مقامات و مأموران دولت از مصونیت کیفری بینالمللی را توجیه میکند اما از سوی دیگر وقوع جنایات بینالمللی و بیم در امان ماندن مرتکبین این جرایم در سایه مصونیتهای سیاسی و در نتیجه، بروز بیکیفری، باعث تردید در زمینه محدوده چنین مصونیتهایی شده است. به همین دلیل است که مسئولیت کیفری بینالمللی و در برابر آن قواعد متضمن مصونیت کیفری بینالمللی از مباحث مهم در حقوق بینالملل به شمار میرود.
ب) پرسشهای اصلی
این تحقیق سعی میکند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که آیا مصونیتهای ناشی از سمت رسمی تأثیری بر انتساب مسئولیت کیفری بینالمللی، پیگرد و مجازات مقامات دولتی میگذارد؟ و در صورتی که پاسخ سوال اصلی مثبت باشد آیا تفاوتی میان تعقیب و محاکمه در مراجع داخلی و مراجع بینالمللی قابل تصور است؟ آیا میان زمان تصدی مقام و پس از پایان تصدی مقام تفاوتی وجود دارد؟ همچنین آیا موقعیت محاکم کیفری تشکیل شده به موجب قطعنامه شورای امنیت از یک طرف با موقعیت دیوان بینالمللی کیفری که ناشی از یک معاهده چند جانبه است در ارتباط با موضوع مصونیت هیچ تفاوتی دارد یا خیر؟
ج) فرضیات تحقیق
فرضیه تحقیق حاضر این است که حقوق بینالملل کیفری معاصر، مصونیت ناشی از سمت رسمی مقامات دولتی را در هیچ مورد مانع از انتساب مسئولیت کیفری، پیگرد و مجازات آنان در قبال جنایات بینالمللی و نزد محاکم بینالمللی نمیداند. از سوی دیگر هرچند پیگرد و مجازات مقامات در حال تصدی، (شامل سران دولتها و وزرای امور خارجه و اعضای هیأتهای دیپلماتیک و کنسولی) حتی به اتهام جنایات بینالمللی در مراجع کیفری داخلی سایر کشورها، در حقوق کنونی بینالملل جز در مورد سلب مصونیت توسط دولت متبوع پذیرفته شده نیست اما در خصوص دوران پس از اتمام تصدی مقام ابهاماتی وجود دارد. از لحاظ حقوقی تعقیب و مجازات مقامات دولتی در مراجع کیفری بینالمللی با توجه به سمت و مقام آنان یا مصونیتهایی که در حقوق داخلی یا بینالمللی پیشبینی شده با مانع مواجه نمیگردد، هرچند در عمل پیگرد سران و مقامات عالیرتبه دولتها با موانع زیادی مواجه است.
این تحقیق سعی میکند رابطه بین مسئولیت کیفری بینالمللی و مصونیت کیفری مقامات دولتها را مورد بررسی قرار دهد و ضمن تبیین مبانی مصونیتهای ناشی از حقوق بینالملل عرفی و قراردادی مقامات دولتی و مبانی مسئولیت کیفری بینالمللی، تاثیر این مصونیتها را بر پیگرد و مجازات مقامات دولتی متهم به ارتکاب جنایات بینالمللی مورد بررسی قرار دهد.
د) سازماندهی تحقیق
این تحقیق علاوه بر مقدمه و نتیجه گیری از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول ضمن تبیین مبانی مصونیت مقامات دولتی از جمله اصل تساوی حاکمیتها و الزامات ناشی از حسن انجام وظایف نمایندگی، رژیم مصونیت کیفری مقامات دولتها نزد محاکم داخلی دولتهای دیگر مورد بررسی قرار میگیرد. در بخش دوم، علاوه بر آشنایی با مفهوم جنایات بینالمللی و تعهد جامعه جهانی به پیگرد مرتکبین آن، قواعد حقوق بینالملل در زمینه تعقیب مقامات متهم به ارتکاب جنایات بینالمللی نزد محاکم ملی و بینالمللی مورد تأمل قرا میگیرد.
در این تحقیق سعی شده است که آخرین تحولات حقوق بینالملل از جمله آرای محاکم داخلی و بینالمللی و نظریات قضات بینالمللی (نظریات اقلیت یا مستقل) و دکترین حقوقی مورد توجه قرار گرفته و نتایج حاصل از تحقیق بیانگر دیدگاه واقعی حقوق بینالملل در زمینه مسئولیت و مصونیت کیفری بینالمللی باشد.
بخش اول:
تاریخچه و مبانی مصونیت کیفری در حقوق بینالملل
و قلمرو اعمال آن
فصل اول: تاریخچه و مبانی مصونیت کیفری در حقوق بینالملل
بنابر اصلی کلی، همه افراد در برابر قانون مساوی بوده و از سوی دیگر حاکمیت هر دولت شامل تمام ساکنین سرزمین آن میگردد. در نتیجه، قوانین کشور نسبت به همه افراد و اشیاء قابلیت اجرا خواهد داشت. از آن جمله حق اعمال صلاحیت قضایی است که یکی از مظاهر روشن حاکمیت در یک کشور است. حاکمیت دولتها نیز بر صلاحیت سرزمینی صحه گذاشته و جامعه بینالمللی برای کشورها این صلاحیت را به رسمیت میشناسد و تقریباً کلیه کشورها این صلاحیت را اعمال مینمایند. اما روابط بینالمللی کشورها ایجاب مینماید که این حق حاکمیتی در مواردی خاص مورد اغماض قرار گیرد. در نتیجه کشورها نسبت به برخی مقامات سایر دول حق مصونیت از رسیدگی نزد محاکمشان در نظر میگیرند.
در تاریخ ملتها موارد زیادی از سوابق تاریخی مربوط به اشخاص برخوردار از مصونیت مشاهده میشود. از جمله سفرا و نمایندگانی که قواعد مربوط به مصونیت، بدون داشتن شکل تدوین یافته و در قالب عرف و عادت بینالمللی، نسبت به آنان اعمال میگشت. هدف از تعطیل قانون داخلی به نفع یک قاعده حقوق بینالملل، منتفع ساختن یک دولت یا فرد خاص نیست، بلکه ضرورتهای روابط بینالمللی، از جمله احترام به حاکمیت برابر سایر کشورها و نیز محیا ساختن شرایط برای ایفای صحیح وظایف نمایندگان سایر کشورها میباشد.
در نتیجه، اعطای مصونیت به برخی مقامات و نمایندگان سایر کشورها در قبال صلاحیت محاکم کیفری (مصونیت کیفری بینالمللی)، عملی است که ریشه در تاریخ دارد. اما آنچه در این فصل مورد مطالعه و بررسی قرار خواهد گرفت، مبانی اعطای چنین مصونیتی به مقامات سایر کشورها و همچنین بررسی تاریخی این مبانی مصونیت خواهد بود.
مان