پایان نامه ارشد:بررسی و مطالعه نظام حقوق بین الملل برای مقابله با خشونت علیه زنان علی رغم تلاش های متعدد توسط نهادهای مربوط که در زمینه امحاء خشونت انجام شده پایان نامه رشته :حقوق عنوان : بررسی و مطالعه نظام حقوق بین الملل برای مقابله با خشونت علیه زنان علی رغم تلاش های متعدد توسط نهادهای مربوط که در زمینه امحاء خشونت انجام شده پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته :حقو عنوان : بررسی و مطالعه نظام حقوق بین الملل برای مقابله با خشونت علیه زنان علی رغم تلاش های متعدد توسط نهادهای مربوط که در زمینه امحاء خشونت انجام شده (در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است) چکیده: کارنامه بشر در قرن حاضر در اصل خشونت و به طور پر رنگ تر خشونت علیه زنان و دختران سازمان یافته و مبارزه با آن پر فراز و نشیب است و هر ساله زنان و دختران بسیاری قربانی این خشونت ها می شوند. این پایان نامه به موضوع خشونت علیه زنان و اقدامات انجام گرفته از سوی سازمان ملل می پردازد و سوال مطرح شده در این تحقیق این است که نظام بین الملل حقوقی چه فرصت هایی در زمینه ممانعت و جلوگیری از خشونت علیه زنان داشته است و با چه چالش هایی در این زمینه مواجه است و فرضیه تحقیق نیزاین است که نظام حقوق بین الملل برای مقابله با خشونت علیه زنان علی رغم تلاش های متعدد توسط نهادهای مربوط که در زمینه امحاء انجام شده هنوز هم چالش های فراوانی در این مسیر وجود دارد . واژگان کلیدی: خشونت علیه زنان ـ اقدامات سازمان ملل ـ حقوق زنان ـ خشونت مبتنی بر جنسیت. پیشگفتار : مساله خشونت علیه زنان آن چنان فراگیر و بدون مرز است که نهادهای جهانی نظیر سازمان ملل متحد و سازمان های دفاع از حقوق بشر را واداشته است که نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند . با وجود این که زنان بیش از نیمی از جمعیت جامعه انسانی را تشکیل می دهند اما تبعیض های فراوانی در طول تاریخ به آن ها روا داشته شده است و حقوق و سلامت و رفاه زنان را تهدید می کند . آمارها نشان می دهند که بیشتر بد رفتاری های خانگی متوجه زنان و دختران است و آنها به صورت روزمره تحقیر و خوار می شوند . و اغلب آن ها از امکانات کمتری مثل حق انتخاب سرنوشت و تحصیل بهره مند هستند . به دلیل فراوانی خشونت علیه زنان و همچنین آثار مخرب آن نهادها و سازمان های بسیاری روی این مسئله واکنش نشان داده اند از جمله در چهارمین کنفرانس حقوق بشر که در سال ۱۹۹۷ در شهر وین برگزار شد خشونت علیه زنان به دلیل اهمیت و تاثیری که در زندگی اجتماعی و فردی زنان دارد به عنوان یکی ازموضوع های قابل بررسی در کنفرانس مطرح و مبارزه با آن در اولویت قرار گرفت. خشونت علیه زنان از مسایل مهم اجتماعی است که یک جرم علیه حیثیت و شرافت زن محسوب می شود و در بیشتر کشورها حتی کشورهای در حال توسعه هم دیده می شود . تعدیل خشونت علیه زنان کار پیگیر و خالص می طلبد و چنان چه از زوایای گوناگون بررسی شود ، خشونت زدایی در زندگی خانگی زنان جهان میسر می شود ، اما هیچ الگویی وجود ندارد که موجب از بین رفتن خشونت به زنان در همه جوامع گردد و شاید تنها نهادی که بتواند این الگو با زمینه های فرهنگی، اجتماعی را مشخص کند نهاد سازمان ملل باشد و از اقدامات خود برای از بین بردن خشونت علیه زنان استفاده نماید و این الگوها را در کشورهای مختلف منطبق کند . فصل اول: طرح تحقیق کلیات تحقیق ۱-۱- تبیین مساله: در جهان بینی بیشتر کشورها کمال انسانی و عقلی در جنس مرد تجلی یافته و برابری انسانی زن و مرد را که برابری حقوقی نتیجه ناگزیر آن است را باور نمی کنند و نگاه این کشورها در قرن ۲۱ علیرغم پیشرفت های چشمگیر انسان در عرصه علم و فن آوری متأسفانه به فرزندان دختر و پسر یکی نیست و در این میان زنان و دختران سهم بیشتری از رنج و ظلم را متحمل می شوند و تاریخ شهادت می دهد که در کشورهای جهان سومی و یا کشورهای در حال توسعه که از لحاظ فرهنگ غنی نیستند زنان و دختران از خشونت چه در حوزه خصوصی (خانه شوهر- خانه پدر) و چه در حوزه عمومی (محیط بیرون از خانه) رنج می برند. باورها و فرهنگ های غلطی که در مورد زنان وجود دارد از جمله زنان ناقص العقل هستند، زنان هرگز نمی توانند در شایستگی و کمال به مردان برسند، زنان حق حضور در اجتماع را ندارند، مردان بر زنان سرپرستی دارند و فرهنگ های غلط دیگری که در بخش های بعدی به آن می پردازیم باعث شده است تا زنان مورد ارعاب، اسارت، تحقیر و تجاوز قرار گیرند. مردان حق های انسانی مانند حق انتخاب سرنوشت، حق آزادی، حق تحصیل و داشتن سواد و حق سلامتی و بهداشت را از آنان بگیرند و به همین دلیل مسئله خشونت علیه زنان به طور اخص تحت عنوان نقض حقوق بشر مورد توجه سازمان ملل قرار گرفته و از دهه هشتاد میلادی اقدامات مستمری در چارچوب امکانات ملل متحد مشتمل بر تشکیل گروه های کاری برگزاری گردهمایی ها و تدوین توصیه نامه و اعلامیه ها انجام شده است. اما هنوز هم بر اساس گزارش های موجود آمار خشونت علیه زنان بالا است و یک معضل مهم در زندگی است و بر طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان ملل دو سوم بی سوادان جهان را زنان تشکیل می دهند. مردان از هر سه زن یک نفر را کتک می زنند، مورد تجاوز جنسی قرار می دهند و از بین صدها هزار مردمی که قاچاق می شوند زن و کودک هستند و بیشتر آن ها برای بهره کشی جنسی می باشد و همچنین تبعیض در زمینه وضع بهداشت زنان و مردان مشهود است. خشونت علیه هر کسی چه زن، چه مرد و چه کودک غیر قابل قبول می باشد. اما با توجه به این که بر طبق آمار اعلام شده از سوی نهادهای معتبر خشونت علیه زنان یک مسئله اجتماعی بزرگتر را نشان می دهد باید به آن توجه خاص کرد و راه حل های مفیدی برایش پیدا کرد. همان طور که در چهارمین کنفرانس سازمان ملل متحد (نشست پکن) در سال ۱۹۹۵ اشاره شد خشونت علیه زنان نقض قوانین حقوق بشر بوده و آزادی اساسی زنان را از آن ها می گیرد. در عصر جدید صرفاً مواجه با دگرگونی اشکال بردگی استضعاف زنان هستیم، کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل به مناسبت روز جهانی لغو بردگی اعلام کرد: «دست کم و متاسفانه در قرن بیست و یکم هنوز با انواع قدیمی و حتی گونه های جدید بردگی مواجه هستیم. وی تصریح کرد صدها هزار نفر به گونه ای در بردگی زندگی می کنند و می میرند. زنان و کودکان به صورت خاصی در معرض همه گونه بردگی قرار دارند.» (پزشکان بدون مرز، ۱۳۸۸، ص ۵ و ۹) با توجه به اعمال خشونت های فراوان نسبت به جنس زن و کمتر نشدن آن با توجه به اقدامات انجام گرفته از سوی سازمان ملل متحد و میزان موفقیت و حتی ناکامی های آن در این زمینه وظیفه خود را نسبت به حقوق زنان ایفا می نمایم. ۱-۲- اهداف تحقیق علی رغم پیشرفت های بسیاری که در زمینه حمایت از حقوق بشر از زمان تاسیس سازمان ملل تاکنون صورت گرفته، بشر همچنان با موانع جدی بر سر تحقق آرمان های حقوق بشر روبرو است. یکی از این موانع پدیده خشونت علیه زنان است که مبارزه با آن حایز اهمیت خاصی برای نظام بین الملل است. از این رو اقدامات و واکنش های سازمان در اعتلای حقوق بشر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین معرفی و شناسایی فعالیت ها و برنامه های سازمان ملل جهت ارتقای سطح آگاهی های عمومی هدف این تحقیق است تا با استفاده از تجارب و راه حل های پیشنهاد شده با درک بهتر از شرایط جامعه بین المللی در جهت رفع نواقص و مشکلات اقدام شود و با ارائه راهکارهای جدید در برنامه ریزی ها چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی موثر واقع شود. ۱-۳- سوال تحقیق نظام حقوق بین الملل تاکنون چه فرصت هایی در زمینه ممانعت و جلوگیری از خشونت علیه زنان داشته است و با چه چالش هایی در این زمینه مواجه است؟ ۱-۴- فرضیه تحقیق با بررسی و مطالعه نظام حقوق بین الملل برای مقابله با خشونت علیه زنان علی رغم تلاش های متعدد توسط نهادهای مربوط که در زمینه امحاء خشونت انجام شده هنوز هم چالش های فراوانی در این مسیر وجود دارد. ۱-۵- متغیرهای تحقیق متغیر مستقل: خشونت علیه زنان متغیر وابسته : اقدامات سازمان ملل ۱-۶- تعریف مفاهیم: ۱-۶-۱- حقوق بشر: از گذشته تاکنون حقوق دانان و فلاسفه معتقدند که انسان ها صرف نظر از نژاد، قوم، مذهب، تابعیت، جایگاه اجتماعی، ثروت، قدرت، دارای حقوقی مانند: آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی قلم و نظایر این ها هستند که رعایت این حقوق چه برا فراد و چه بر دولت ها واجب است. حمایت و رعایت حقوق بشر مستلزم شناخت این حقوق و اجرای آن بر اساس اسناد حقوقی معتبر ملی و بین المللی است. در حقوق بین الملل، ما از سال ۱۹۴۵ شاهد بحث های حقوقی بشری در اسناد بین المللی هستیم. پس از مذاکرات فراوان بین غرب و شرق برای ارایه تعریف واحد از حقوق بشر به جای تاکید بر ابعاد فردی و جمعی حقوق بشر، حقوق بشر را به حقوق فردی و جمعی تجزیه کردند. دو میثاق بین المللی به همراه اعلامیه جهانی حقوق بشر در ادبیات حقوق بین الملل به منشور حقوق بشر مشهورند. میثاق اول یا همان میثاق مدنی سیاسی بنا به روایتی جزء حقوق نسل اول، میثاق دوم یا همان میثاق اقتصادی اجتماعی فرهنگی جزء حقوق نسل دوم هستند و در دهه ۷۰ میلادی دیدگاه جدیدی در حوزه حقوق بشر مطرح شد که امروزه تحت عنوان حقوق نسل سوم از آن نام می بریم که عنوان دیگرش حقوق همبستگی است. به طور کل تعریف واحدی از حقوق بشر وجود ندارد و حقوق دانان تعاریف متعددی از آن ارایه می دهند از جمله: مجموعه حقوقی که به سکنه یک کشور اعم از بیگانه و تبعه در مقابل دولت داده شود. زیرا این حداقل حقوقی است که انسان در هر جا که هست باید دارا باشد. در معنی حقوق انسان هم به کار می رود. (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۰، ص ۲۳۱) حقوق بشر، حقوقی است که از نظر ملل متمدن برای هر فرد به طور ذاتی و اساسی وجود دارد. این حقوق تجزیه و تفکیک ناپذیر هستند و اگر دولتی بخواهد در شمار ملل متمدن قلمداد شود، برای او رعایت این حقوق الزامی است . بعضی دیگر حقوق بشر را مجموعه ای از امتیازات دارای مضمون و مفهوم والای انسانی صرف نظر از هرگونه وابستگی دینی، نژادی، جنسی و. که از آن برخوردار است تعریف کرده اند. (قربان نیا، ۳۸۰، ص ۲۱۴) ۱-۶-۲- خشونت علیه زنان : استفاده مردان از زور و آزارهای جسمی و جنسی و روانی بر زنان برای قرار دادن آن ها بر وضعیتی بر میل و خواسته خودشان. جنسیت قربانی پایه اصلی خشونت است. مجمع سازمان ملل متحد (UNGA) خشونت علیه زنان را این چنین تعریف کرده است: «هرگونه عمل خشونت آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی، جنسی یا روانی زنان بشود که شامل تهدید با این کارها، اعمال اجبار سلب مستبدانه آزادی چه در اجتماع و چه در زندگی شخصی می شود.» (مولاوردی، ۱۳۸۵، ص ۳۵) می:۹۲)
عنوان : بیمه ی شخص ثالث و دعاوی مربوط به آن
پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته :حقوق
عنوان :
بیمه ی شخص ثالث و دعاوی مربوط به آن
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
چکیده
بالا بودن تعداد تصادفات رانندگی در کشور موجب گردیده که بیمه ی شخص ثالث از بالاترین میزان اهمیت در میان رشته های بیمه ای برخوردار باشد.
مهم ترین قانونی که در حال حاضر بر این مقوله ی پر اهمیت حکومت میکند قانون اصلاح قانون بیمه ی اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیهی موتوری زمینی میباشد.
قانون جدید تحولاتی قابل توجه نسبت به قانون سابق داشته و جنبه های حمایت از اشخاص ثالث(زیاندیدگان) را افزایش داده است.
گسترش مصادیق اشخاص ثالث و کاهش موارد خارج از قلمرو ییمه، از جمله این تحولات است. در عین حال برخی از ابهامات مانند عدم تعیین مبنای مسئولیت دارنده در قانون جدید مشاهده می شود. در تحقیق حاضر تلاش شده است ضمن تحلیل مهمترین تحولات قانون جدید نسبت به قانون سابق،راه حل هایی نیز برای رفع ابهامات آن ارایه گردد.
همچنین از آنجا که مهمترین هدف این قانون حمایت از اشخاص زیاندیده در حوادث رانندگی است و نیز بدین علت که این مهم صورت نمیپذیرد مگر با جبران خسارت آنها، لذا نحوهی جبران خسارت و شرایط لازم برای این امر از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این نوشتار ضمن بررسی بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه و معرفی مفاهیم، شرایط و آثار آن، به بیان نحوهی جبران خسارت از اشخاص زیاندیده بر اساس این بیمه پرداخته است.
واژگان کلیدی:
بیمه شخص ثالث، شرایط جبران خسارت، حوادث رانندگی،وسایل نقلیه، صندوق تأمین خسارت های بدنی
مقدمه
الف) بیان مسئله
با پیشرفت صنعتی بشر، مشکلات و نگرانیهای زندگی او نیز به صورت معناداری فزونی یافت. در پی استفاده از ماشین در تولید و تأسیس کارخانجات بزرگ و افزایش میزان تولید، ضرورت حمل و توزیع سریع محصولات و نیاز روزافزون به رفت و آمد و جابجایی افراد، اتومبیل پا به عرصهی زندگی اجتماعی نهاد. افزایش روزافزون تعداد اتومبیل و کثرت استعمال آن در زندگی اجتماعی، منجر به بروز پدیدهای نامیمون و جدید تحت عنوان حادثهی رانندگی گردید. به نحوی که امروزه، مسئولیت مدنی ناشی از این حوادث، چه از نظر شمار رویدادها و چه از لحاظ اهمیت خسارت به بار آمده، مهمترین بخش مسئولیت مدنی است.
ضرورت جبران خسارت سنگین ناشی از حوادث مربوط به وسایل نقلیه و حمایت از زیاندیدگان، حقوقدانان را بر آن داشت تا با رویگردانی از قواعد سنتی مسئولیت مدنی، قواعد و ضوابط جدیدی ایجاد نمایند. در همین ارتباط دو تحول بزرگ در مبانی حقوقی مسئولیت مدنی در اکثر سیستمهای حقوقی بهوجود آمد. از یک سو مفهوم متداول تقصیر که پایهی قواعد عام مسئولیت مدنی است، کنار گذاشته شده زیرا غالب تخلفات رانندگی ناشی از اشتباهی است که از هر انسان معقول و متعارفی سر میزند، یا غفلتی است که هیچ سرزنشی را بر نمیانگیزد ولی با وجود این ضمان آور است. از سوی دیگر لزوم ایجاد تدابیر تأمین ویژه، مسألهی بیمه و انتقال مسئولیت به بیمهگر را مطرح ساخت. حقوقدانان به خوبی دریافته بودند که اجرای قواعد مسئولیت مدنی در ارتباط با حوادث رانندگی، هرچقدر هم دقیق و عادلانه باشد، کارساز نیست مگر آنکه توأم با نهاد بیمهی اجباری آن شود.
امروزه داشتن اتومبیل برای بشر ضرورتی اجتماعی دارد، لذا اگر بیمهی اجباری مسئولیت مدنی وجود نداشته باشد، صاحبان وسایل نقلیه قادر به جبران خسارات ناشی از به کار بردن این وسایل نبوده، در نتیجه پس از محکومیت خود روانهی زندان شده و خسارت زیاندیده را بدون جبران باقی میگذارند.
در نتیجه قواعد مسئولیت مدنی بدون بیمهی اجباری مسئولیت نمیتواند حافظ حقوق اجتماع و خانواده باشد. چنین اندیشهای موجب گردید تا در اکثر کشورهای صنعتی از سالهای نخستین قرن بیستم به اجباری کردن بیمهی مسئولیت مدنیناشی از حوادث رانندگی اقدام شود.
در ایران نیز همزمان با توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشور، بتدریج ضرورت حمایت از حقوق زیاندیدگان حوادث رانندگی، قانونگذار را به تصویب “قانون بیمهی اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیهی موتوری زمینی ۱۳۴۷” واداشت.
این قانون حمایتی آثار و پیامدهای اجتماعی مفیدی را به ارمغان آورد. برقراری سیستم مسئولیت بدون تقصیر دارنده، حمایت از زیاندیدگان، مشارکت در همبستگی و تعاون ملی و گسترش بازار بیمه از جمله این ره آوردهاست. قانون مزبور با همه ی مزایا و فوایدش به مرور زمان نارساییها و کاستی هایش آشکار شد و نتوانست چندان حمایت فراگیری را بوجود آورد. برای رفع کاستیها و تبدیل قانون بیمهی اجباری شخص ثالث به قانون جامع و پیشرفته دو نظریه مطرح بود: برخی معتقد بودند نیازی به اصلاح کل قانون بیمه نیست و باید برخی از مواد آن و آئین نامه های مربوط تغییر یابد.
گرایش دوم در مورد اصلاح قانون بیمه شخص ثالث، اصلاح کلی و جایگزینی قانون جدید به جای قانون مصوب ۱۳۴۷بود که ظاهراً از مقبولیت بیشتری برخوردار بود و به همین دلیل لایحه پیشنهادی مدتها مسکوت ماند تا اینکه در ۱۶/۴/۱۳۸۷ طبق اصل ۸۵ قانون اساسی قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسیله نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث از تصویب کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گذشت و پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت پنج سال در تاریخ ۱۶/۵/۸۷ به تأیید شورای نگهبان رسید.
با توجه به اینکه اشخاص همیشه به وظایف قانونی خود عمل نمیکنند دارندگان حق در برخی موارد ناچار به توسل به راههای حقوقی و طرح دعوا در دادگاهها میباشند. در حوزهی بیمهی مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه نیز اشخاص برای رسیدن به حقوق خویش دست به طرح دعوا میزنند به گونهای که بررسی آماری موجود در دادگاهها حکایت از این دارد که حوادث رانندگی یکی از بالاترین ارقام دعاوی را به خود اختصاص دادهاست.[۱]
هرچند قانون جدید بسیاری از ایرادات قانون قبلی را رفع نمود ولی خود نیز نواقص و ابهاماتی را داراست که صدور آرا را در برخی موارد با مشکلات و ناهماهنگیها و تعارضات مواجه نموده است. به گونهای که در این خصوص با تشتت آراء مواجه میشویم.
یکی از مفاهیم مبهم مفهوم دارنده است،در قانون گذشته کلمهی دارنده تعریف نشده و با این ابهام مواجه بود که مقصود از دارنده کیست؟ فردی که سند اتومبیل به نام اوست؟یا کسی که سلطه بر اتومبیل دارد و از آن استفاده میکند؟
خوشبختانه تبصره یک ماده یک قانون جدید، دارنده را اعم مالک و متصرف دانسته است و تا حدودی این ابهام را برطرف ساخته است. اما ابهام دیگری که به جا میماند این است که آیا که منظور از مالک، تنها مالک به موجب سند رسمی است یا فردی که با قولنامهی عادی یا سند وکالتی که امروزه متداول است مالک شده است؟علاوه بر این مشخص نیست منظور قانونگذار از عبارت “مالک یا متصرف ” این است که هر یک به استقلال دارنده محسوب می شوند یا در بعضی موارد مالک و در برخی حالات متصرف دارنده تلقی می گردد. براساس قانون جدید فقط راننده سبب حادثه ثالث تلقی نمیشود و حتی مالک اتومبیل در صورت تحمل خسارت میتواند به عنوان ثالث مطالبه ی جبران خسارت کند.
یکی از اختلافاتی که در حوزهی بیمهی اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه وجود دارد این است که ماهیت قرارداد بیمهی شخص ثالث چیست؟ تعهد به نفع شخص ثالث است یا از ماهیتی دیگر برخوردار است؟
یکی از امتیازات قانون جدید ایناست که هزینهی معالجه را به عنون یک قاعدهی عمومی مطرح ساخته و نوعی بیمهی مستقیم برای آن پیش بینی کرده است.
مادهی ۳ آییننامهی اجرایی قانون قدیم تأمین و جبران هزینهی معالجهی صدمات بدنی و یا جرح حاصل از حوادث رانندگی و همچنین جبران زیانهای نقص عضو، از کار افتادگی دائم و مطلق یا نسبی یا فوت ناشی از حوادث مشمول بیمه را از مصادیق خسارت بدنی میدانست، بنابراین نمیتوان گفت در گذشته این مسئله مور توجه قرار نگرفته است، بلکه مطمح نظر مقنن بوده است. اما ابتکار جالب و لازم قانونگذار جدید در این است که آنرا به متن قانون منتقل ساخته و علاوه بر دیه، جبران هزینهی معالجه را نیز تکلیف بیمهگر قرار داده است و به تمام بحث و نظرهای رایج در گذشته در خصوص جبران خسارت زاید بر دیه خاتمه داده است.
در زمان حاکمیت قانون قدیم عمدهی دادگاهها فقط به پرداخت دیه حکم میدادند و از صدور حکم نسبت به هزینهی معالجه در مواردی که زیاندیده چندین برابر دیهی تعیینی متحمل خسارت میشد امتناع میکردند و آییننامهی اجرایی را در این خصوص مخالف مقررات اسلامی میدانستند و آن را مورد عمل قرار نمیدادند. با وجود این با توجه به اینکه مبنای پرداخت خسارت از سوی بیمهگر حکم داده است و قضاوت فقط بر اساس قانون مجازات اسلامی دیه یا ارش تعیین میکنند و علاوه بر آن هیچ حکمی نسبت به هزینهی معالجه صادر نمی کنند، جای این سوالاست که آیا مفاد تبصره ۳ ماده ۱ نیاز به صدور حکم قضایی دارد یا شرکتهای بیمه مکلفاند علاوه بر دیه نسبت به پرداخت هزینه معالجه اقدام کنند؟ آیا هزینهی معالجه طبق تعرفههای دولتی محاسبه میشود یا شامل هزینههای بیمارستان خصوصی نیز میشود ؟
یکی از موضوعات اساسی و مهم دیگر، ارتباط وجایگاه مادهی ۴ قانون ایمنی راهها و راهآهن مصوب ۱۳۴۹ با قانون جدید است. در ماده ۴ قانون مزبور ورود و عبور عابران پیاده در آزادراهها ممنوع شناخته شدهاست و در صورت وقوع حادثه منجر به فوت یا جرح یا خسارت مالی، تمام تقصیر را به دوش عابر نهاده و راننده مجاز را که وسیله نقلیه او مجاز به حرکت در آزادراه بوده، فاقد هرگونه مسئولیتی میداند.
در ذیل همین ماده اشاره کرده است که عدم مسئولیت رانندهی مذکور، مانع استفاده شخص ثالث از مقررات بیمه نخواهد بود. اصولاً، شرکت بیمه زمانی موظف است خسارت وارده به اشخاص ثالث را جبران نماید که بیمه گذار مسئول شناخته شود.زیرا، مسئول اصلی جبران خسارت، بیمه گذار است و وی از طریق انعقاد قرارداد بیمه، این مسئولیت را به دوش بیمهگر منتقل می سازد ، چگونه ممکن است که در یک حادثهای بیمهگذار هیچ مسئولیتی نداشته باشد، ولی بیمهگر مسئول شناخته شود؟ در حوادث رانندگی، تقصیر عامل زیان، نیاز به اثبات از سوی زیاندیده ندارد و از نظریهی تقصیر پیروی نشدهاست، ولی اثبات تقصیر زیاندیده در ایجاد حادثه، از مسئولیت عامل حادثه میکاهد و گاهی منجر به سلب هرگونه مسئولیتی از راننده میگردد. یکی از مواردی که دادگاهها به فقدان مسئولیت راننده حکم میدهند، مصادیق مادهی ۴ قانون فوقالذکر است و توجیهی که برای مکلف ساختن شرکت بیمه به پرداخت خسارت وارد شده، این است که اگر چه بیمهگذار مقصر شناخته نشده تا بر اساس قرارداد، بیمه گر مکلف به پرداخت خسارت باشد ، ولی تکلیف بیمهگر به پرداخت خسارت منشاء قانونی دارد، نه قراردادی و هدف از این تکلیف این است که خسارت زیاندیدگان حتیالامکان جبران شود و عدم رعایت برخی مقررات از سوی زیان دیده مانع جبران خسارت نشود.
در این تحقیق پس از بیان تعاریف کلی، در پی پاسخ دهی به این سؤالات و بیان ایرادات و نواقص قانونی و نیز یافتن راه حلی مناسب هستیم.
ب)ضرورت انجام تحقیق
“بیمهی اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث” که در این تحقیق به اختصار بیمهی شخص ثالث نامیده میشود، از دو بعد حقوقی و اقتصادی دارای اهمیت است:
از لحاظ حقوقی اهمیت این نوع بیمه را باید بدین نحو توجیه نمود که حقوق مسئولیت مدنی علیالاصول گرایش به سوی جبران زیان دارد و این امر هدف نخستین آن را تشکیل میدهد.
از آنجا که در اکثر موارد مسئول حادثه به دلیل ناتوانی مالی قادر به جبران خسارات وارد به اشخاص ثالث نمیباشد، سیستم های حقوقی برای رفع این نقیصه در صدد یافتن ابزارهای تکمیلی در کنار سیستم مسئولیت مدنی شدند که مهمترین آنها توسل به بیمهی اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه میباشد.
این امر به اندازهای حائز اهمیت میباشد که چنین بیمهای را از حالت اختیاری خارج نموده و به صورت اجباری درآورده است.
از لحاظ اقتصادی بیمهی اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه سهم قابل توجهی از پورتفوی شرکتهای بیمه را تشکیل میدهد و بنابراین هرگونه تصمیم گیری در این خصوص و چگونگی دریافت حق بیمه و ایفای تعهدات آن میتواند سرنوشت شرکتهای بیمه به عنوان اشخاص حقوقی تاجر را تغییر دهد.
در میان انواع بیمههای اتومبیل، بیمهی اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است. کارشناسان بیمه معتقدند که این بیمه، فتح باب ارتباط با جامعهی بیمهگذار است و اگر عرضهی این بیمه موجب رضایت بیمهگذار شود، کشش لازم برای خرید یا استفاده از سایر بیمههای مفید نیز بوجود میآید.
در خصوص دعاوی مربوطه نیز همانطور که گفته شد آمار موجود در دادگاهها حکایت از این دارد که حوادث رانندگی یکی از بالاترین ارقام دعاوی را به خود اختصاص دادهاست. همین امر ضرورت و اهمیت تحقیق در این خصوص را به نمایش میگذارد.
ج) اهداف تحقیق
هدف کلی تحقیق این است که بیمهی شخص ثالث و دعاوی مربوط به آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
در خصوص اهداف اختصاصی نیز میتوان بدین موارد اشاره نمود:
- تعریف مفاهیم مرتبط با موضوع تحقیق از جمله : شخص ثالث،دارنده، وسیلهی نقلیه و . و تعیین مصادیق هر یک از آنها.
- تعیین ماهیت قرارداد بیمهی شخص ثالث
- تعیین مبانی مسئولیت دارنده
- تعیین نحوهی جبران خسارات وارد به اشخاص ثالث بر اساس این نوع بیمه
- تعیین حدود مسئولیت بیمه گر در جبران خسارات وارد بر زیاندیده
در خصوص اهداف فرعی نیز باید گفت با توجه به اینکه موضوع تحقیق جدید و نو می باشد،علاوه بر امکان استفاده برای محققین حقوقی ، امید است که این تحقیق یاری دهندهی وکلا، قضات و شرکتهای بیمه نیز باشد.
د)سؤالات و فرضیات تحقیق
سؤال اصلی:
قلمرو مسئولیت بیمهگر در قانون بیمه اجباری شخص ثالث چیست؟
سؤالات فرعی:
- راههای جبران خسارت زیاندیده در قانون بیمه اجباری شخص ثالث چیست؟
- آیا در صورت عدم وجود شرایط پرداخت خسارت،خسارت زیاندیده جبران خواهد شد؟
فرضیه اصلی:
مطابق قانون بیمه اجباری شخص ثالث پرداخت خسارت زیاندیده منوط به وجود شرایطی است از جمله وقوع خسارت و انجام تعهدات مربوطه توسط بیمهگذار است.
فرضیات فرعی:
- دو شیوه ی جبران خسارت از زیاندیده در قانون بیمه اجباری شخص ثالث وجود دارد که به دو حالت عادی و فوقالعاده قابل تقسیمبندی است.
- به نظر میرسد در برخی موارد که شرایط پرداخت خسارت وجود نداردصندوق تأمین خسارتهای بدنی خسارت زیاندیده را جبران خواهد نمود.
ه) پیشینه تحقیق و نوآوری آن
بیمه در کشور ما صنعتی جوان و نوپاست و بیش از چند دهه از تأسیس آن نمیگذرد. به همین جهت مطالعه و تحقیق در خصوص آن، امری تخصصی و مشکل است.
در خصوص بیمه کتب و مقالات متعددی وجود دارد از جمله :
۱.امامی پور، محمد، بررسی قانون بیمه شخص ثالث و چگونگی آراء صادره ،طرح پژوهشی، بیمه مرکزی ایران،۱۳۸۰.
۲.ایزانلو ، محسن، نقد و تحلیل قانون اصلاح قانون اجباری، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ش ۴ ،۱۳۸۷.
- کاتوزیان، ناصر و جنیدی، لعیا و غمامی، مجید، مسئولیت ناشی از حوادث رانندگی ،انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۸۱ .
- محمود صالحی، جان علی، “مفهوم ثالث و نقش بیمه در تحول حقوق ایران” ، فصلنامه صنعت بیمه ،سال ۵۱.
- محمود صالحی، جان علی، حقوق بیمه، بیمه مرکزی ایران، تهران،۱۳۸۱ .
- ایرج بابایی ، ح بیمه ، تهران، سمت ، چاپ ششم ۱۳۸۶
- محمد مهدی محمدی ، حقوق بیمه مسئولیت و شخص ثالث ، تهران ، میزان ، چاپ اول ، ۱۳۵۸
- آیت الله کریی ، کلیات بیمه ، تهران ، بیمه مرکزی ایران ، چاپ اول، ۱۳۷۴.
این کتابها عموماً به تعریف مفاهیم بیمهای و دسته بندی بیمهها پرداختهاند. محیط دانشگاهی نیز به این رشته توجه کافی مبذول نداشته است، به نحوی که در دانشکدههای حقوق درس حقوق بیمه در قالب یک واحد اختیاری ارائه میگردد و همین امر موجب ناشناخته ماندن ابعاد این رشته در ذهن دانشجویان و در نتیجه عدم تمایل آنها به نگاشتن پایان نامه های خود در این موضوع میگردد.
بنابراین عمده مطالب مربوط به بیمه اجباری مسئولیت مدنی را باید در مقالات موجود در محدود مجلات مربوط به صنعت بیمه جستجو نمود. مقالاتی که یا علمی نیستند و یا اگر چنیناند تنها به بعد خاصی از صنعت بیمه توجه داشتهاند.
و) روش تحقیق
این تحقیق به صورت توصیفی و کتابخانهای صورت گرفته است
ز)تقسیم بندی مطالب
این تحقیق به چهار فصل تقسیم شده است. که هر فصل خود به دو مبحث و هر مبحث به دو گفتار و هر گفتار به بندهای متفاوتی تقسیم گردیده است.
در فصل اول سعی شده است که به مفاهیم بیمه شخص ثالث و تاریخچهی آن پرداخته شود، مفاهیم در بر دارندهی مفهوم دارنده ، شخص ثالث و وسیله نقلیه در بیمه ی اجباری مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه است .
فصل دوم به بیان ماهیت،مبانی و اصول حاکم بر بیمهی شخص ثالث پرداخته است. مبانی قرارداد بیمه شخص ثالث به دو دسته حقوقی و فقهی تقسیم شده است که در دو گفتار مورد بررسی قرار گرفته است.
جبران خسارت از زیاندیده مانند هر مفهوم دیگر دارای شرایطی است. فصل سوم این تحقیق به بیان این شرایط پرداخته است.
در فصل چهارم از آیین دعوا و شیوهی جبران خسارت صحبت شده است. این فصل به دو مبحث تقسیم شده است که در مبحث اول شیوهی جبران خسارت در شرایط عادی و در مبحث دوم شیوهی جبران خسارت در شرایط فوق العاده آورده شده است.
مه، بیمه مرکزی ایران.


