گرایش : حقوق خصوصی
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد خوراسگان
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
در رشته حقوق خصوصی
عنوان:
بررسی حقوقی شرط عدم عزل وکیل در حقوق ایران و مصر
استاد راهنما:
دکتر علی رادان جبلّی
زمستان ۱۳۹۴
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
«فهرست مطالب»
چکیده: ۱
مقدمه ۲
بیان مسئله: ۴
اهداف تحقیق: ۵
سوالات تحقیق: ۶
فرضیههای تحقیق: ۶
روش تحقیق: ۷
فصل نخست: موضوع شناسی ۸
۱-۱- تاریخچه ۹
۱-۲- وکالت در فقه امامیه ۹
۱-۳-وکالت در فقه عامه ۱۰
۱-۴- مفهوم و تعریف وکالت ۱۲
۱-۴-۱-مفهوم لغوی وکالت و اصطلاحات مربوط به آن ۱۲
۱-۴-۲- مفهوم فقهی و حقوقی وکالت ۱۳
۱-۴-۲-۱- مفهوم فقهی وکالت ۱۳
۱-۴-۲-۲- مفهوم حقوقی وکالت ۱۴
۱-۵- ماهیت و ویژگیهای وکالت ۱۶
۱-۵-۱- ماهیت وکالت ۱۶
۱-۵-۲- ویژگیهای وکالت ۲۰
۱-۶- مقایسه وکالت در مقایسه با قراردادهای مدنی و تجاری ۲۶
۱-۶-۱- مقایسه وکالت از سایر عقود مشابه ۲۶
۱-۶-۲- عقد وکالت و پیمانکاری ۲۶
۱-۶-۳- عقد وکالت با قراردادکار ۲۷
۱-۶-۴- عقد وکالت از عقد اجاره ۲۹
۱-۶-۵- عقد وکالت و عقد بیع ۳۱
۱-۶-۶- عقد وکالت و عقد شرکت ۳۳
۱-۶-۷- عقد وکالت وعقد ودیعه ۳۴
۱-۶-۸- عقد وکالت و قرارداد های تجاری ۳۵
۱-۷- شرایط صحت ۳۶
۱-۷-۱- تراضی در عقد وکالت ۳۶
۱-۷-۲- زوم ایجاب و قبول ۳۷
۱-۷-۳- عیوب اراده و تطبیق قواعد عمومی ۳۷
۱-۷-۴- اکراه معنوی ۳۹
۱-۷-۵- اهلیت در وکالت ۳۹
۱-۷-۶- اهلیت موکل ۴۰
۱-۷-۷- اهلیت وکیل ۴۲
۱-۸-موضوع وکالت و شرایط آن ۴۵
۱-۸-۱- مشروع بودن موضوع وکالت ۴۵
۱-۸-۲- معلوم و معین بودن موضوع وکالت ۴۷
۱-۸-۳- انواع وکالت از حیث موضوع ۴۹
۱-۸-۳-۱- وکالت خاص: ۴۹
۱-۸-۳-۲- وکالت عام: ۴۹
۱-۸-۳-۳- وکالت مطلق: ۴۹
۱-۹- انحلال وکالت ۵۱
۱-۹-۱- انحلال ناشی از ماهیت عقد وکالت ۵۱
۱-۹-۲- علت انجام دادن وکالت ۵۱
۱-۹-۳- پایان یافتن عقد وکالت بعلت سپری شدن مدت ۵۲
۱-۹-۴- انفساخ عقد وکالت به موت موکل یا وکیل ۵۲
۱-۹-۵- پایان وکالت بدلیل حدوث تغییر در متعلق وکالت ۵۳
۱-۹-۶- محجوریت یکی از طرفین عقد وکالت ۵۴
۱-۹-۷- موارد ارادی انحلال عقد وکالت ۵۵
۱-۹-۸- عزل وکیل ۵۵
۱-۹-۹- استعفای وکیل ۵۵
فصل دوم: بررسی حقوقی عزل وکیل ۵۶
۲-۱- عزل در لغت و اصطلاح ۵۸
۲-۱-۱- معنی لغوی ۵۸
۲-۱-۲-مفهوم حقوقی عزل ۵۸
۲-۱-۳-ماهیت حقوقی عزل ۵۹
۲-۱-۴- شرط تحقق عزل ۶۰
۲-۲- راههای عزل وکیل ۶۲
۲-۲-۱- شیوه عزل وکیل در وکالت عادی و وکالت رسمی ۶۲
۲-۲-۲- شیوه عزل در وکالت با حق توکیل ۶۵
۲-۲-۳- شیوه عزل در وکالت با وکلای متعدد ۶۹
۲-۲-۴- شیوه عزل وکیل دادگستری ۷۲
۲-۳-چگونگی شرط عدم عزل ۷۶
۲-۳-۱- شرط وکالت ۷۶
۲-۳-۱-۱- شرط فعل ۷۷
۲-۳-۱-۲- شرط نتیجه ۸۰
۲-۳-۲- شرط عدم عزل ۸۲
۲-۳-۲-۱- شرط عدم عزل بصورت شرط فعل ۸۳
۲-۳-۲-۲- شرط عدم عزل بصورت شرط نتیجه ۸۴
۲-۳-۳- انگیزه توسل به وکالت بلا عزل ۸۶
۲-۳-۳-۱- مزایا و محاسن وکالت بلاعزل ۸۷
الف- حمایت از آزادی اراده موکل: ۸۷
ب- حل مشکلات مردم: ۸۸
۲-۳-۳-۲- معایب وکالت بلاعزل ۸۹
۲-۳-۴- شیوه منحل کردن وکالت بلاعزل ۹۰
۲-۴- شرط وکالت بلاعزل در ضمن عقد جایز ۹۲
۲-۴-۱- شرط وکالت بلاعزل ۹۲
۲-۴-۱-۱- شرط وکالت یا عدم عزل ضمن عقد جایز ۹۲
۲-۴-۱-۲- استحکام شرط ضمن عقد جایز ۹۳
۲-۴-۲- شرط ضمن عقد وکالت(توافق مستقل) ۹۴
۲-۵- مسئولیتهای مترتب بر عزل وکیل ۹۷
۲-۵-۱- تعهدات و مسئولیت موکل در عزل وکیل ۹۷
۲-۵-۱-۱- تعهدات و مسئولیت ناشی از عقد وکالت ۹۷
۲-۵-۱-۲- تعهدات و مسئولیت موکل(مسئولیت خارج از قرارداد) ۹۹
۲-۵-۲-مسئولیت و تعهدات وکیل در صورت عزل ۱۰۱
فصل سوم: استعفای وکیل ۱۰۲
۳-۱- مفهوم و ماهیت استعفاء ۱۰۴
۳-۱-۱- معنی لغوی و حقوقی استعفاء ۱۰۴
۳-۱-۱-۱- معنی لغوی استعفاء ۱۰۴
۳-۱-۱-۲- مفهوم حقوقی استعفاء ۱۰۵
۳-۱-۲- ماهیت استعفاء ۱۰۶
۳-۲- تحقق استعفای وکیل ۱۰۶
۳-۲-۱- اختیارات موکل در استعفاء ۱۰۹
۳-۲-۲-حقوق موکل در استعفای وکیل ۱۰۹
۳-۱-۴-۲- تأثیر موضوع وکالت در استعفاء ۱۱۲
۳-۲- اشکال (انواع) استعفاء ۱۱۴
۳-۲-۱- استعفای وکیل در وکالت خاص (مقید) و مطلق ۱۱۵
۳-۲-۱-۱- استعفای وکیل در وکالت خاص (مقید) ۱۱۵
۳-۲-۱-۲- استعفای وکیل در وکالت مطلق ۱۱۶
۳-۲-۲- استعفاء در وکالت با حق توکیل ۱۱۸
۳-۲-۳- استعفاء در وکالت با وکلای متعدد ۱۲۰
۳-۲-۴- استعفای وکیل دادگستری ۱۲۱
۳-۳- شرط عدم استعفاء ۱۲۴
۳-۳-۱- مشروعیت شرط عدم استعفاء ۱۲۴
۳-۳-۲- شرط عدم استعفاء ضمن عقد لازم ۱۲۸
۳-۳-۲-۱- شرط فعل ۱۲۸
۳-۳-۲-۲- شرط نتیجه ۱۳۰
۳-۳-۳- شرط عدم استعفاء ضمن عقد جایز ۱۳۱
۳-۳-۴- نتایج استعفای وکیل ۱۳۳
۳-۳-۵- قراردادن وجه التزام در وکالت ۱۳۴
۳-۴-مسئولیت های مترتب بر استعفای وکیل ۱۳۵
۳-۴-۱- مسئولیتهای موکل حاصل از استعفای وکیل ۱۳۶
۳-۴-۲- مسئولیت وکیل در اثر استعفاء ۱۳۷
۳-۴-۲-۱- تعهدات و مسئولیت عقدی وکیل ۱۳۷
۳-۴-۲-۲- تعهدات و مسئولیت خارج از قرارداد ( مسئولیت مدنی) وکیل ۱۳۸
نتیجه گیری: ۱۴۱
منابع و مآخذ: ۱۴۶
Abstract 154
چکیده:
امروزه عقد وکالت چه به طور سند رسمی و چه به شکل سند عادی نقش مهمی را در روابط حقوقی اقتصادی مردم به خود اختصاص داده است؛ به نحوی که در دفاتر اسناد رسمی بخش قابل توجهی از اسناد آنان به این نهاد حقوقی اختصاص دارد. مضافاً اینکه عقد وکالت بعضاً در مقام بیع ظاهر گشته و به استناد ماده ۶۷۹ قانون مدنی اصطلاحاً «وکالت بلاعزل» نامیده میشود. عقد وکالت از عقود جایز بوده و به وسیله درج عقد ضمن عقد لازم یا عدم عزل وکیل در ضمن عقد لازم میتوان آن را به صورت لازم در آورده و حق عزل وکیل از موکل سلب گردد و در نتیجه به گونهای به صورت عقد لازم در عالم خارج به وجود خواهد آمد؛ کما اینکه این موضوع را ماده ۶۷۹ قانون مدنی بیان نموده است. لذا در این پژوهش محقق تلاش کرده تا موضوع فوق را به صورت مفصل مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده و همزمان این موضوع را در حقوق موضوعه مصر تطبیق نماید نتیجه حاصله از این پژوهش تطبیقی حاکیست عزل و استعفای وکیل از لحاظ ماهیت ایقاع میباشند و تحقق آن فقط با اراده یک طرف صورت میگیرد هم در فقه امامیه و هم در فقه عامه و به تبع آن در حقوق ایران و مصر تحقق عزل منوط به مطلع شدن وکیل از آن است؛ در حقوق مصر جواز عقد وکالت جزء ذات عقد میباشد و با نظم عمومی نیز ارتباط دارد و موکل و وکیل هر وقت بخواهند میتوانند وکالت را فسخ کنند حتی اگر شرط خلاف آن شده باشد.
واژگان کلیدی: عقد وکالت، شرط عدم عزل، لزوم، جواز، مقتضای ذات عقد، اقتضای اطلاق عقد.
مقدمه
عزل و استعفای وکیل از مهمترین مقررات عقد وکالت میباشد که امروز بعلت پیچیدگیهای معاملات در کشورمان متأسفانه ابهاماتی در آنها وجود دارد. در این رساله سعی شده با تطبیق قواعد حاکم بر عقد وکالت در حقوق ایران و مصر نکات قوت و ضعف آنها بررسی شود. اهمیت و ارزش مطالعات حقوقی تطبیقی روشن است، زیرا این مطالعات در جهت اصلاح و تعالی نهادهای حقوقی و شناخت نواقص و رفع آنها و دریافت راهکارهای دیگران برای حل مسائل اجتماعی تا چه حد ارزش و اعتبار دارد؛ و این میان ، توصیفی از قانون مدنی کشور مصر بنا به نزدیکیهای فرهنگی، مشابهات دینی و قدمت و ریشه دار بودن فرهنگ مصری مناسبتر و آموزندهتر است، بویژه آن که قانون موصوف با همکاری تنگاتنگ جمعی از حقوقدانان مصری با مدیریت و راهنمایی فاضل فقید استاد عبدالرزاق احمد السنهوری تهیه و تدوین شده است؛ و در مقام مقایسه، از جمله قوانین مدنی پیشرفته به حساب میآید و خود به عنوان مادر و نمونه، در قانونگذاری غالب کشورهای عربی بسی موثر افتاده است و ارائه تصویری از آن و تحولاتش بسا که مفید فایده ای باشد. مشکلات عملی ناشی از تحولات و پیشرفت جامعه مصر باعث شد که دولت آن کشور در صدد اصلاح وضع موجود برآید و نظر دادند، که اصلاحات انجام شده نیز به سبب عیوب اساسی، در پیراستن نواقص تأثیر نمینهاد، ناگزیر به تدوین مجدد قوانین و از جمله قاون مدنی روی آورند. قابل ذکر است که در این زمینه طی سال ۱۹۳۶ میلادی دو بار کمیسیونهایی با شرکت حقوقدانانی چندین تشکیل شده و به اقداماتی نیز دست زدند. اما کامیابی به دلایل متعدد نسیبشان نشد. و سرانجام در ۲۸ ژوئیه ۱۹۳۸ نظر به مصوبه هیئت وزیران، وزارت دادگستری طی حکمی تهیه و تدوین طرح مقدماتی قانون مدنی جدید مصر را بر عهده دکترالسنهوری و استاد ادوارلامبر نهاد.
و جهت تدوین و تنظیم طرح، کمیسیون سومی با شرکت این دو تشکیل شد. حقوقدانان أخیر هرچند نتوانسته مدت درازی در مصر بمانند، در فراهم ساختن مقدمات امر و تدوین نصوص باب مقدماتی و نیز عقود پیمانکاری و جز آن تأثیر مستقیم داشته است به هر حال طرح منظور با مساعی استاد دکتر عبدالرزاق احمدالسنهوری و حقوقدانان همراه وی به سال ۱۹۴۲ به پایان رسید و وزارت دادگستری آن را در معرض ارزیابی صاحب ظران و حقوقدانان قرار داد، کمیسون مذکور علاوه بر تهیه و تنظیم و تدوین طرح قانون توضیح مفصل و مرتبی در بیان چگونگی تدوین و نگارش مواد قانونی بنام «المذکره الایضاحیه للمشروع النتمهیدی» تهیه نمود که پس از تصویب نهایی و اجرای قانون نیز خود یکی از ابزار راهگشای محاکم و حقوقدانان، برای تفسیر مواد قانون یاد شده میباشد. سرانجام کمیسیون دیگری به ریاست دکتر السنهوری و مشارکت چهار حقوقدان دیگر در مارس ۱۹۴۵ تشکیل شد که طرح نهایی را با ملاحضه اظهار نظرهایی که نسبت به طرح مقدماتی شده بود، ظرف شش ماه تهیه و تقدیم نمود. طرح نهایی درنوامبر۱۹۴۵ به مجلس شورا تسلیم شد و پس از بررسی همه جانبه در آنجا منجمله بررسی شش ماه در کمیسیون قانونگذاری مجلس شورا و بررسی دوساله کمیسیون قانونگذاری مجلس سنا سرانجام در ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۸ فرمان تصویب آن صادر شد و در ۲۹ ژوئیه ۱۹۴۸ در روزنامه رسمی انتشار یافت و مقرر شد که از ۱۵ اکتبر ۱۹۴۹ مورد عمل قرار گیرد.این قانون از آن پس در کشور مصر به اجرا در آمد و همچنان با مختصر اصلاحاتی مجری و معمول است.(السنهوری، بیتا) کتاب دوم قانون مدنی مصر به عقود معین اختصاص دارد. باب سوم از کتاب دوم قانون منی مصر به پیمانکاری، قراردادکار، وکالت، ودیعه، و حراست اختصاص دارد. بعد از توضیح مختصری که درباره قانوگذاری و تصویب قانون مدنی مصر بیان شد به بررسی شیوه نگارش این تحقیق میرسیم؛ این مجموعه در سه فصل و ده مبحث تنظیم گردیده است؛ که در فصل اول به موضوع شناسی اختصاص یافته است که میتوان به عنوان پایه و شالوده فصل دوم و سوم بدان نظر داشت. بعد از موضوع شناسی به بحث اصلی این تحقیق میرسیم؛ پس از اتمام فصل دوم به فصل سوم این تحقیق میپردازیم که مربوط به استعفاء وکیل میباشد. حجم این فصل بعلت وحدت ملاک قواعد حاکم بر عزل و استعفاء، نسبت به فصل قبلی کم است و علت آن جلوگیری از تکرار مباحث گذشته است. این فصل در هشت مبحث چداگانه بحث شده است آخرالامر نیز ماحصل مطالبی که در کلیات و سه فصل اصلی عنوان شده به صورت قسمت نتیجه گیری متجلی گردیده و منابع و مآخذ مورد استفاده نیز در کتابنامه آورده شده است. در پایان به عرض میرساند که اینجانب با توجه به تمام کاستیها و مشکلات و ضعف علمی و توان ناچیز خود آنچه را در توان داشته به کار برده تا کاری شایسته انجام دهد و امید است زمینه خوبی برای دوستانی که در صدد مطالعه تطبیقی هستند باشد.
بیان مسئله:
وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین (موکل) طرف دیگر(وکیل) را برای انجام امری نایب خود می نماید (ماده ۶۵۶ ق. م) این قرارداد، قراردادهایی جایز است و هریک از موکل و وکیل هرزمان که بخواهد می تواند آن را برهم زند( مستفاد از ماده ۳۷۸ ق . م) چه وکالت عقد مبتی بر اعطای نیاب و تفویض اذن است بنابراین هم اذن دهنده (موکل) می تواند از اذن خود رجوع نماید و هم نیابت (وکیل و مأذون) حق استفا دارد و این عقد مانند سایر قراردادها جایز به موت و جنون و سفه – در مواردی که رشد معتبر است (منفسخ می شود) ماده ۹۵۴ و ۶۸۲ ق . م.
شرط عدم عزل: شرطی که موکل در عقد وکالت قید کند وبا آن شرط حق عزل وکیل را از خود ساقط کند واین شرط در عقد لازم و جایز ممکن است بیاید. که آثار آن در هر کدام متفاوت می باشد. ماده ۶۷۹ ق.م درباره عزل موکل مقرر می دارد: « موکل می تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند، مگراینکه وکالت یا عدم عزل، در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.» همین مورد درباره استعفا وکیل هم جاری است ، با وجود این، ممکن است ادعا شود که ، در ماده ۹۵۹ ق.م بطور کلی اسقاط حقوق مدنی ممنوع شده است، این قاعده عام حکم مربوط به اسقاط حق عزل را بطور ضمنی نسخ می کند. ولی این ادعا را رویه قضایی وعرف حقوقدانان ما بطور قاطع مردود دانسته است. اینکه آیا چنین شرطی در ضمن عقد وکالت خلاف ذات مقتضای عقد وکالت نیست؟ و این چنین شرطی با اسقاط حقوق مدنی به صورت کلی مغایرت نداشته؟ ودیگر سوالات وابهامات که در این موضوع قصد داریم به آن بپردازیم. این پژوهش یک تحقیق تطبیقی با کشور مصر می باشد به این دلیل که کشور مصر از لحاظ قانونگذاری با کشور ایران شباهت های زیادی داشته واین امر از جمله دلایل انتخاب موضوع بوده است البته لازم به ذکر است بعلت مبتلا به این موضوع در رویه قضایی واینکه به طور کامل این حق مشخص نگردید قانونی می باشد یا خیر؟ واینکه وکیل پس از گرفتن این حق دامنه حدود واختیارات وی تا چه حد می باشد وسوالات دیگری که ذهن نویسنده را به خود وا داشته تا اقدام به تحقیق در این خصوص نماید. حال با نگاهی جدید به این موضوع قصد داریم یک حکم کلی در خصوص این موضوع را به اثبات برسانیم واین ابهام ظاهری را برطرف نماییم. در این خصوص به بررسی این موضوع در حقوق کشور مصر می پردازیم تا ببینیم این حق در کشور مصر چگونه ارزیابی می شود و نگاه حقوقدانان مصری در رابطه با این حق چه می باشد.
اهداف تحقیق:
اهداف این پژوهش به شرح ذیل تعیین میگردند:
۱- بیان اعتبار و ماهیت این شرط در عقد وکالت میان حقوق ایران و مصر؛
۲- بیان دامنه وحدود وکیل در این شروط در حقوق ایران و مصر؛
۳- بررسی کلی این حق(شرط عدم عزل وکیل) در حقوق موضوعه مصر؛
۴- بررسی وتبیین شرط عدم عزل وکیل در قوانین مصر.
سوالات تحقیق:
- شرط عدم عزل وکیل در ضمن عقد لازم با اصول کلی حقوقی مغایرت دارد؟
- شرط عدم عزل وکیل با اسقاط حقوق مدنی اشخاص، تعارض داشته یا خیر؟
- شرط عدم عزل وکیل در حقوق مصر چگونه می باشد و وضعیت آن چیست؟
- اگر وکیل از شرط مذکور سوء استفاده کند موکل چه اقدامی می توان برای عزل یا ابطال آن کرد؟
- در صورت سوء استفاده وکیل از این حق، موکل از چه طریقی می تواند به حقوق خود برسد؟
فرضیههای تحقیق:
در این پژوهش پس از اینکه سوالات به صورت مختصر مشخص گردید و اینک فرضیه های این موضوع را به شرح ذیل بیان می کنیم:
- به نظر می رسد که شرط عدم عزل وکیل در ضمن عقد لازم با اصول کلی حقوقی مغایرت دارد.
- شرط عدم عزل وکیل با اسقاط حقوق مدنی اشخاص در صورتی که کلی باشد تعارض دارد.
- به نظر می رسد این شرط از لحاظ حقوق مدنی مصر غیر قابل اجرا باشد وباطل است.
- در صورت سوء استفاده وکیل، موکل می تواند از وی در خصوص مسولیت مدنی وی شکایت کند.
- موکل از طریق اثبات این عمل(سواستفاده) در دادگاه نسبت به ابطال این حق اقدام نماید.
تعداد صفحه : ۱۸۱
قیمت : بیست و هفت هزار تومان