شریفی و آقایی (۱۳۸۹)، به بررسی اثر میزان وجه نقد نگهداری شده بر عملکرد آتی شرکت ها پرداختند. شواهد تجزیه و تحلیل بر مبنای داده های تابلویی نشان میدهد که عملکرد آینده شرکت که بازده دارایی های خالص عملیاتی آتی است، در صورت انحراف مثبت و منفی از سطح وجه نقد بهینه برآوردی کاهش مییابد. بررسی بازده غیرعادی تجمعی آتی نیز نشان از کاهش بازده آتی سهام بر اثر وجود وجه نقد مازاد دارد که نشان میدهد بازار قادر به پیشبینی اثرات وجه نقد مازاد به طور کامل در بازده های جاری نبوده است.
هراتی(۱۳۹۰) نیز در پژوهش خود به بررسی تاثیر بیشتر وجه نقد مازاد بر بازده سهام شرکت طی دوره ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۸ در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. وی با بهره گرفتن از آزمون مقایسه میانگین رابطه وجه نقد اضافی را با ۶ متغیر سودآوری، بازده سهام، سرمایه گذاری آتی، اقلام تعهدی و رشد دارایی ها بررسی کردند. یافته های آن نشان میدهد که بین وجه نقد مازاد و سودآوری و فرصت های رشد رابطه وجود دارد.
علی بخشی (۱۳۹۲) در تحقیقی با عنوان بررسی ارتباط میان محافظه کاری حسابداری و تغییر در وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر نرمال شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران بیان میکند که محافظه کاری به عنوان یکی از اصول محدود کننده حسابداری، سالها است که مورد استفاده حسابداران قرار میگیرد و علی رغم انتقادات فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نموده است. به طوری که می توان دوام و بقای محافظه کاری را در مقابل انتقادات وارده بر آن در طول سالیان طولانی گواهی بر مبانی بنیادین این اصل دانست. در این تحقیق ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده در شرکتها با بازده غیر عادی و همچنین تأثیر متغیر های تعدیل گر تغییر در سود، تغییر در داراییهای غیر نقدی، تغییر در هزینه بهره پرداختی، تغییر در سود سهام پرداختی، اندازه شرکت، اهرم مالی و میزان وجه نقد بعلاوه سرمایه گذاریهای کوتاه مدت مورد بررسی قرار گرفت. دوره زمانی تحقیق ۴ سال و از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ انتخاب و آزمون فرضیهها با نرم افزارSPSS و به کمک آماره های توصیفی و استنباطی نظیر تحلیل همبستگی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده در این پژوهش حاکی از این است که تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده در شرکت ها ارتباط مثبت و معنی داری با بازده غیر عادی دارد و همچنین محافظه کاری حسابداری ارتباط مستقیم و منفی معنی دار با بازده غیر عادی دارد. از دیگر نتایج این تحقیق می توان به این نکته اشاره کرد که متغیر های تغییر در سود، تغییر در مخارج تحقیق و توسعه، تغییر در سود سهام پرداختی، اندازه شرکت و وجه نقد بعلاوه سرمایه گذاریهای کوتاه مدت بر روابط میان محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تاثیر گذار هستند.
توجه (۱۳۹۲) در تحقیقی با عنوان بررسی اثر مشکلات نمایندگی جریان وجوه نقد آزاد بر ارتباط ارزشی عایدی هر سهم و ارزش دفتری حق مالی هر سهم از طریق کاربرد مدل اولسون بیان میدارد که تحقیقات قبلی جریان وجوه نقد آزاد[۱۳] را به عنوان یکی از منابع مشکلات نمایندگی بین مدیران و سهامداران تعریف می کند. مدیران واحدهای اقتصادی دارای جریان وجوه نقد آزاد بالا و فرصت رشد پایین اغلب تمایل دارند تا در پروژه های اضافی و یا حتی در پروژه های دارای خالص ارزش فعلی منفی (NPV منفی) سرمایه گذاری کنند و برای پوشش دادن اثرات سرمایه گذاریهایی که ثروت را بیشینه نمیکنند از اقلام تعهدی اختیاری افزایشدهنده سود استفاده میکنند. بنابرین، هدف این تحقیق ارزیابی ارتباط ارزش عایدی هر سهم و ارزش دفتری حق مالی هر سهم و اثر مشکلات نمایندگی ناشی از جریان وجوه نقد آزاد بر ارتباط ارزشی عایدی هر سهم و ارزش دفتری حق مالی هر سهم میباشد. برخلاف آنچه پیش بینی شده بود و برخلاف فرضیه های مطرح شده در این تحقیق، جریان وجوه نقد آزاد به عنوان یک مشکل ناشی از تضاد منافع بین سهامداران و مدیران نتوانست بر ارتباط ارزشی عایدی هر سهم و ارزش دفتری حق مالی هر سهم (در تبیین رابطه با قیمت سهام) مؤثر واقع شود و این ارتباط ارزشی را تعدیل نماید.
قناتی (۱۳۹۲) در تحقیقی با عنوان بررسی ارتباط بین متغیرهای عدم اطمینان در جریان وجه نقد، ترکیب سرمایه، فرصت های سرمایه گذاری بر سیاست پرداخت سود و در بورس اوراق بهادار تهران بیان میکند که ارزیابی عملکرد مالی شرکتها، از مهمترین موضوعات مورد توجه سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان، دولتها و مدیران میباشد. مدیران به منظور ارزیابی عملکرد قسمتهای تحت پوشش خود از ارزیابی عملکرد استفاده میکنند. سرمایه گذاران (سهامداران) به منظور ارزیابی میزان موفقیت مدیریت در به کار گیری سرمایه آن ها و تصمیم گیری در مورد حفظ، افزایش و یا فروش سرمایه گذاری ؛ اعتبار دهندگان به منظور تصمیم گیری در مورد میزان نرخ اعطای اعتبار؛ به ارزیابی عملکرد می پردازند. مهمترین جنبه ای که توسط سرمایه گذاران در ارزیابی عملکرد در نظر گرفته می شود، این است که آیا برای آن ها ارزش ایجاد شده است یا خیر. در سالهای اخیر تلاشهای زیادی شده است، تا شاخصهایی معرفی شود که بهتر بتواند اهداف سهامداران را بر آورده سازد. در این پژوهش،رابطه بین سیاست پرداخت سود با عدم اطمینان در جریان وجه نقد، ترکیب سرمایه و فرصت های سرمایه گذاری ، در شرایط بازار سرمایه ایران در دوره زمانی ۱۳۸۸-۱۳۸۵ مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا متغیر های پژوهش مورد شناسائی قرار گرفته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از داده های به دست آمده از نرم افزار ره آورد نوین؛ برای محاسبه متغیر های پژوهش، توسط نرم افزار Excel استفاده شده است. این داده ها جهت آزمون فرضیهها توسط نرم افزارSPSS به کمک آماره های توصیفی و استنباطی نظیر تحلیل همبستگی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از تحقیق نتایج زیر حاصل شده است:
با توجه به آزمونها و تحلیل هایی که از راه رگرسیون و همبستگی انجام شد به این نتیجه رسیدیم که متغیر های پژوهش(عدم اطمینان در جریان وجه نقد، ترکیب سرمایه، فرصت های سرمایه گذاری) دارای رابطه با سیاست پرداخت سود هستند.
“