دانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم و تحقیقات گیلان
پایان نامه کارشناسی ارشد (M.A)
رشته روانشناسی بالینی
موضوع
مقایسه دلزدگی زناشویی، روابط صمیمی با همسر و باورهای غیر منطقی در
زنان نابارور و بارور
نیمسال تحصیلی 94-93
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول: عملیات پژوهشی 2
1-1- مقدمه 3
1-2- بیان مسئله. 4
1-3- ضرورت تحیقق. 7
1-3- اهداف پژوهش 9
1-4- فرضیه ها. 9
1-6- متغیرهای تحقیق. 10
1-7- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها 10
فصل دوم: مروری بر ادبیات و سوابق تحقیقی. 12
2-1- مقدمه 13
2-2- ناباروری. 13
2-3- ناباروری به عنوان بحران زندگی 14
2-4- ناباروری و زیان های مرتبط 16
2-5- دلزدگی زناشویی 18
2-6- نشانههای دلزدگی زناشویی. 18
2-7- روند شکلگیری دلزدگی زناشویی. 19
2-8- روابط با همسر 20
2-9- نظریههای روابط بین افراد. 22
2-10- صمیمیت. 25
2-11- روابط صمیمی. 26
2-12- باورهای غیر منطقی 27
2-13- پیشینه پژوهشی 39
2-14- جمع بندی. 43
فصل سوم: روش بررسی 45
3-1- مقدمه 46
عنوان صفحه
3-2- روش تحقیق 46
3-3- جامعه. 46
3-4- نمونه و روش نمونه گیری. 46
3-5- ابزار جمع آوری داده ها. 47
3-6- روش جمع آوری اطلاعات. 48
3-7- روش تجزیه و تحلیل داده ها 49
فصل چهارم: یافته های تحقیق 50
4-1- مقدمه 51
4-2- یافته های جمعیت شناسی. 51
4-3- یافته های توصیفی 55
4-4- یافته های استنباطی. 58
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 63
5-1- مقدمه 64
5-2- تحلیل یافته های استنباطی. 64
5-3- محدودیت های پژوهش. 69
5-4- پیشنهادها 69
فهرست منابع 71
پیوست ها. 79
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول 4-1- توزیع فراوانی وضعیت باروری زنان بارور و نابارور. 51
جدول 4-2- توزیع فراوانی وضعیت سنی در زنان بارور و نابارور 52
جدول 4-3- توزیع فراوانی وضعیت تحصیلی در زنان بارور و نابارور 53
جدول 4-4- توزیع فراوانی وضعیت شغلی در زنان بارور و نابارور 54
جدول 4-5- میانگین و انحراف معیار دلزدگی زناشویی در زنان بارور و نابارور. 55
جدول 4-6- میانگین و انحراف معیار روابط صمیمی با همسر در زنان بارور و نابارور 56
جدول 4-7- میانگین و انحراف معیار باورهای غیرمنطقی در زنان بارور و نابارور. 57
جدول 4-8- نتایج آزمون باکس در مورد پیشفرض تساوی واریانسهای دو گروه در نمرات
دلزدگی زناشویی، روابط صمیمی با همسر و باورهای غیرمنطقی 58
جدول 4-9- نتایج آزمون لوین در مورد پیشفرض تساوی واریانسهای دو گروه در نمرات
دلزدگی زناشویی، روابط صمیمی با همسر و باورهای غیرمنطقی 58
جدول 4-10- نتایج آزمون معناداری تحلیل واریانس چند متغیری بر روی نمرات دلزدگی
زناشویی، روابط صمیمی با همسر و باورهای غیرمنطقی در دو گروه زنان بارور و نابارور 59
جدول 4-11- نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیری(مانوا) برای مقایسه تفاضل نمرات
دلزدگی زناشویی، روابط صمیمی با همسر و باورهای غیرمنطقی در دو گروه زنان بارور و
نابارور 59
جدول 4-12- نتایج آزمون لوین در مورد پیشفرض تساوی واریانسهای دو گروه در نمره
دلزدگی زناشویی. 60
جدول 4-13- نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیری(آنوا) برای مقایسه تفاضل نمره
دلزدگی زناشویی در دو گروه زنان بارور و نابارور. 60
جدول 4-14- نتایج آزمون لوین در مورد پیشفرض تساوی واریانسهای دو گروه در نمره
روابط صمیمی با همسر. 61
جدول 4-15- نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیری(آنوا) برای مقایسه تفاضل نمره روابط
صمیمی با همسر در دو گروه زنان بارور و نابارور. 61
جدول 4-16- نتایج آزمون لوین در مورد پیشفرض تساوی واریانسهای دو گروه در نمره
باورهای غیرمنطقی 62
جدول 4-17- نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیری(آنوا) برای مقایسه تفاضل نمره باورهای
غیرمنطقی در دو گروه زنان بارور و نابارور. 62
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار4-1: توزیع فراوانی وضعیت باروری در زنان بارور و نابارور. 51
نمودار4-2: توزیع فراوانی وضعیت سنی در زنان بارور و نابارور. 52
نمودار4-3: توزیع فراوانی تحصیلات در زنان بارور و نابارور. 53
نمودار4-4: توزیع فراوانی وضعیت شغلی در زنان بارور و نابارور. 54
نمودار 4-5: نمودار میانگین دلزدگی زناشویی در زنان بارور و نابارور 55
نمودار 4-6: نمودار میانگین روابط صمیمی با همسر در زنان بارور و نابارور 56
نمودار 4-7: نمودار میانگین باورهای غیرمنطقی در زنان بارور و نابارور. 57
چکیده:
هدف این پژوهش مقایسه دلزدگی زناشویی، روابط صمیمی با همسر و باورهای غیرمنطقی در زنان نابارور و بارور بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان نابارور و بارور شهر رشت در سال 1393 بود. نمونه پژوهش شامل 50 زن نابارور بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و 50 نفر از زنان بارور بود که به شیوه همتاسازی بر اساس سن و تحصیلات انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای دلزدگی زناشویی، صمیمیت زناشویی و آزمون باورهای غیر منطقی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه از زنان نابارور و بارور در دلزدگی زناشویی، روابط صمیمی با همسر و باورهای غیرمنطقی تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین نمرات زنان نابارور در دلزدگی زناشویی و باورهای غیرمنطقی بیشتر از زنان بارور بود. همچنین میانگین نمرات زنان بارور در روابط صمیمی با همسر بیشتر از زنان نابارور بود. این نتیجه تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی زنان نابارور در بر دارد.
کلیدواژه ها: دلزدگی زناشویی، روابط صمیمی با همسر، باورهای غیرمنطقی، ناباروری، زنان
فصل اول
کلیات پژوهش
1-1- مقدمه
ناباروری[1] و مشکلات فردی و اجتماعی ناشی از آن به عنوان یکی از مسایل مهم زوجین است و این امر از آن نظر قابل توجه است که علاوه بر متغیرهای معین زنانه و مردانه مؤثر در ناباروری (آندومتریوز، اختلال در ساختار رحم، علل عفونی، اختلالات غدد درون ریز، تعداد کم اسپرم، فقدان اسپرم، اسپرم دوسر غیر طبیعی)، 10 درصد از متغیرها در تشخیص ناباروری همچنان ناشناخته هستند و پزشکان علی رغم بررسیهای تشخیصی متعدد، قادر به تبیین علت ناباروری نیستند. در این موارد با اینکه در سیستم باروری زوجین ایراد واضحی مشهود نیست، ولی بازهم ناموفق هستند، تأثیر عوامل روانشناختی در این دسته از ناباروریها محتمل میباشد (بهاسین، کرستر و باکر[2]، 1994).
ناباروری به عنوان عدم توانایی بچه دار شدن بعد از یکسال مقاربت بدون محافظت تعریف میشود (اسپیروف و فریتز[3]، 2005؛ به نقل از رازیک، هادی فاراگ و شتا[4]، 2014). ناباروری در واقع یک بحران پیچیده زندگی است که از لحاظ روانشناختی، تهدید کننده و از جنبه هیجانی، ناتوان کننده است و مانند سایر فقدانها، انرژی روانشناختی فرد را که معمولاً باید برای بهرهمندی از زندگی و حل مشکلات صرف شود، تحلیل میبرد (دارمن و دیویس[5]،1991؛ به نقل از کرمی نوری و آخوندی، 1380). کرمی نوری و آخوندی (1380) در پژوهشی نشان دادند که عوامل روانشناختی میتواند در ایجاد ناباروری دخالت داشته باشد و ناباروری میتواند پیامدهای روانشناختی بسیاری را با خود به همراه داشته باشد. نتایج پژوهشی نشان داده است که ناباروری با واکنش های بحرانی اجتماعی و روان شناختی در ارتباط است و آسیب های شدید در زندگی خانوادگی و روابط بین شخصی نشان می دهند (ناصری، 2000). همچنین زنان نابارور آسیب روحی- روانی بیشتر (لی، سان و چااو[6]، 2001) و افسردگی شدیدتری را گزارش می کنند تا آنجا که 10 درصد آنها دچار افکار خودکشی می شوند (فیدو[7]، 2006). در جامعه ما نیز بحران ناباروری پدیدهیی است که با تنش های متعدد روانشناختی و اجتماعی به ویژه برای زنان همراه است و تمام جنبه های زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد، از آنجایی که از دیدگاه غالب جامعه بارداری، زایمان، شیردهی و پرورش نوزاد اموری زنانه در نظر گرفته می شوند، در ارتباط با ناباروری نیز زنان بیشتر مورد اتهام قرار می گیرند و استرس زیادی را در ارتباط با ناباروری متحمل می شوند. نگرانی و ترس از مواجهه همسر با این مشکل و هراس فروپاشی کانون زندگی اولین وحشتی است که زن را وا می دارد برای رهایی از بن بست درمانی به هر شیوه ممکن اقدامی انجام دهد. مطالعات انجام شده مبین این مطلبند که ناباروری تأثیرات منفی قابل توجهی بر هویت جنسی آنان خواهد داشت (آتس و آبراهام[8]، 2010). با توجه به نتایج تحقیقات مختلف و پیامدهای روانشناختی ناباروری، این پژوهش با هدف مقایسه دلزدگی زناشویی، روابط صمیمی با همسر و باورهای غیر منطقی در زنان بارور و نابارور انجام گرفت.
1-2- بیان مسئله
ناباروری به عنوان عدم توانایی بچه دار شدن بعد از حداقل یک سال ازدواج بدون استفاده از وسایل پیشگیری اطلاق می شود (بریک[9]، 2007). آمارها با توجه به مراکز کنترل و پیشگیری بیماری ها حاکی است که بیش از 6 میلیون در ایالات متحده از ناباروری رنج می برند (ریچارد و کریستین[10]، 2014). بر پایه گزارش سازمان بهداشت جهانی در حال حاضر به طور تقریبی بیش از هفتاد میلیون زوج نابارور در جهان و بیش از یک و نیم میلیون زوج ایرانی نابارور هستند (پیرنیا، 2008). مطالعات پژوهشی نشان می دهد که ناباروری مشکلات عدیده ای را برای زوجین از جمله برچسب ناباروری (دونکور و سندال[11]، 2007)، کاهش عزت نفس (ویکل، گیدرون و شینر[12]، 2004)، بروز و تشدید افسردگی (ولگستن و همکاران[13]، 2010)، کاهش کیفیت زندگی (اونات و بجی[14] 2012)، ناسازگاری های روانشناختی، ناسازگاری های زناشویی و آسیب در روابط جنسی (پیترسون و ایفرت[15]، 2011) ایجاد می کند. ناباروری به عنوان یک بحران پیچیده زندگی است که از لحاظ روانشناختی، تهدید کننده و از جنبه هیجانی، ناتوان کننده است (نیکبخت، کریمی و بهرامی،1390) و اگر چه زن و شوهر هر دو بحران ناباروری را تجربه می کنند، ولی بررسی ها نشان می دهد که اثرات روانشناختی منفی ناباروری برای زنان در مقایسه با مردان بیشتر است و به طور کلی مطالعات انجام شده، ناباروری را به عنوان یک تجربه ناگوار خصوصاً برای زنان معرفی می کند (بگشاو و تایلور[16]، 2003)، که باعث می شود در معرض آسیب های روانی و شخصیتی قرار بگیرند (ابی، اوناه و اوکافار[17]، 2009). در واقع باردار شدن برای بسیاری از زوج ها مرحله ای مهم و ناتوانی در باردار شدن به معنی فشار و رنج و درد خواهد بود و بررسی اثرات آن یک چالش حقیقی را نشان میدهد (راسکانو و ولادیکا[18]، 2012). گریل[19] (1994؛ به نقل از نیلفروشان و همکاران، 1384) نیز در مطالعه فراتحلیلی خود به این نتیجه رسید که تجربه ناباروری در ابعاد بافت اجتماعی، تمرکز بر نقش جنسی، ساختار خانواده و رابطه زوج، تکنولوژی باروری، کنترل بر زندگی، نگرش نسبت به آینده و روابط بین فردی قابل بررسی است؛ که در این پژوهش نیز بعضی از این ابعاد مانند دلزدگی زناشویی[20] و روابط صمیمی با همسر[21] که در بعد ساختار خانواده و رابطه زوج قرار میگیرد و باورهای غیر منطقی[22] که مربوط به نگرش و باورهای فرد نسبت به ناباروری است، مورد بررسی قرار گرفته است. دلزدگی در زوجین یک روند تدریجی است که طی آن صمیمیت و عشق به تدریج رنگ باخته و به همراه آن خستگی عمومی عارض می شود. بنابر تعریف دلزدگی یک حالت خستگی و از پا افتادن جسمی، عاطفی و روانی است که نتیجه درگیرهای طولانی مدت در موقعیت هایی است که افراد از نظر عاطفی و احساسی مطالبات زیادی دارند (آیالا مالاچ[23]، 2004؛ آیالا مالاچ، 2003). از پا افتادن جسمی یا فرسودگی بدنی ناشی از دلزدگی به صورت خستگی مزمن بروز می کند که با خواب رفع نمی شود. در خصوص از پا افتادن عاطفی نیز مبتلایان به دلزدگی مدام آزرده و دلسردند. از پا افتادگی روانی ناشی از دلزدگی نیز معمولاً به صورت کاهش خودباوری و منفی گری نسبت به روابط، به خصوص رابطه با همسر رخ می دهد. دروسدزول و اسکرزپولس[24] (2009) در پژوهشی در اتریش نشان دادند که روابط زناشویی زنان نازا نسبت به زنان بارور کمتر است و آنها بیشتر دچار اختلال در روابط زناشویی می شوند. نیکبخت و همکاران (1390) در یک پژوهش مقطعی نشان دادند که میزان دلزدگی زناشویی زنان نابارور از زنان بارور بیشتر بوده است. بر اساس نتایج پژوهش ها تجربه استرس زای ناباروری با طیف گسترده آسیب های روانشناختی، اختلالات کارکرد جنسی و مشکلات زناشویی ارتباط دارد (نیکبخت و همکاران، 1390؛ ابوالقاسمی، رجبی، شیخی، کیامرثی و صدرالممالکی، 2013).
در ازدواج های موفق تبادل و ارضای متقابل نیازهای صمیمیت زوجین در حد قابل قبول و انتظار موجب تحکیم روابط محبت آمیز بین آنها می شود، تا آنجا که می توان گفت یکی از اصول در ازدواج های موفق، ایجاد صمیمیت زوجین[25] است (وولگستونگ، وانبرگ، اکسلیوس و لاندکویست[26]، 2010). در واقع صمیمیت دارای ابعاد عاطفی، روانشناختی، عقلانی، جنسی، جسمانی، معنوی، زیبایی شناختی، اجتماعی و تفریحی است (دامس[27]، 2000) و زمینه بنیادی را در جهت رضایت و نارضایتی فرد از زندگی موجب می شود، چرا که تعهد زوجین برای رابطه را استحکام می بخشد و به طور مثبت با سعادت و سازگاری زناشویی همراه است (پاپاگیورگیو و ولز[28]، 2004). به طور کلی صمیمیت در روابط زناشویی، به صورت الگوی رفتاری بسیار مهمی مفهوم سازی شده است که جنبه های عاطفی- هیجانی و اجتماعی نیرومندی دارد و بر پایه پذیرش، رضایت خاطر و عشق شکل می گیرد (تن هوتن، 2007). نتایج پژوهش وولگستونگ و همکاران (2010) نشان داده است که زنان ناباروری که تحت تأثیر آثار منفی ناباروری هستند، ممکن است دچار مشکل در صمیمیت زناشویی خود شوند. بگموآراس[29](2010) در پژوهش خود نشان داد که ناباروری فرایندی استرس زا برای زنان است و موجب اضطراب و در نتیجه تعارضات زناشویی می شود. البرز (2011) نیز در پژوهش خود نشان داد که مشکل تعارضات زناشویی در زنان نابارور به طور معنی داری بیش از سایر زنان است. همچنین نتایج پژوهشی حاکی از افزایش صمیمیت زناشویی در جامعه زنان بارور بوده است (باقریان، 2010؛ اسفند آبادی، 2012).
همانطور که نتایج نشان داده است ناباروری پیامدهای روانشناختی بسیاری دارد (ابی و همکاران، 2009). یکی دیگر از این پیامدها عقاید و باورهای غیر منطقی است. منظور از باورهای غیر منطقی آن دسته از ارزش ها و هنجارهایی است که ممکن است افراد در زندگی فرا گیرند و به طور اساسی واقع گرایانه و متداول نباشد. این عقاید غیر منطقی می تواند به ایجاد مشکلات روان شناختی و هیجانی منجر شود (گلی، احمدی و گلی، 1391). تفکر غیر منطقی در بسیاری از موارد، موجب کاهش عملکردهای روان شناختی و عاطفی می شود (فیکیس و همکاران[30] ، 2003). به عقیده بک[31] (1976؛ به نقل از به نقل از هنرپروران، قادری، تقوا و زندی قشقایی، 1391) مشکلات عاطفی و رفتاری از تحریف واقعیت بر اساس فرض ها و منطق معیوب ناشی می شوند. این نوع ارزیابی های تحریف شده به هیجان های خاصی منجر می شوند. بنابراین پاسخ های هیجانی فرد با ارزیابی تحریف شده خود و نه با واقعیت هماهنگ است (گوردن و پائول[32]، 2008). وقتی یک رویداد یا واقعه ناراحت کننده برای ما اتفاق می افتد، خود آن رویداد ما را ناراحت یا مضطرب نمی کند، بلکه برداشت ما از آن رویداد است که منجر به اضطراب و ناراحتی ما می شود (اسمیت[33]، 2000؛ به نقل از هنرپروران و همکاران، 1391). موسوی نیک و باساواراجاپا[34] (2012) در پژوهشی نشان دادند که زنان نابارور باورهای غیرمنطقی و افسردگی در در سطح بالایی قرار دارند.
نتایج پژوهش نشان می دهد خطاهای شناختی به علت نبود فرزند به نوبه خود سبب احساس فرسودگی و خستگی، ارتباط نامناسب با همسر و کاهش علاقه، محبت، محبت و خشنودی از فعالیت جنسی می شود (خایاتا، رایزک، حسن، غزال- ایود و اسد[35]، 2003). فیکیس و همکاران (2003) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که باورهای غیر منطقی نسبت به فرزندار شدن می تواند منجر به افزایش مشکلات عاطفی و روانشناختی شود و نیز بیماران با سطوح بالای باورهای غیر منطقی در خطر کاهش کیفیت زندگی می باشند. نتایج مطالعه ای در تبریز نشان داد، در خانم های نابارور با باورهای غیر منطقی بیشتر نسبت به فرزندار شدن، افسردگی بیشتر است (فرزادی و قاسم زاده، 2008). گلی و همکاران (1391) در پژوهش خود نشان دادند که وجود باورهای غیر منطقی در زنان نابارور باعث کاهش کیفیت زندگی آنان می شود و نتایج آنها بیانگر سطوح بالای باورهای غیر منطقی خانم های نابارور و نیاز به داشتن فرزند به منظور شاد زیستن می باشد. رید، کاریر، بوچر، وایتلی، بوند و ذلکویتز[36] (2014) در پژوهش خود نشان دادند که بعضی از زوجهای نابارور به علت نگرش منفی نسبت به مشاوره روانی از خدمات پشتیبانی روانشناختی ناباروری اطلاعاتی ندارند.
با وجود این که مطالعات مختلف اهمیت ارتباط مسائل جسمی- روانی و ناباروری را نشان دادهاند؛ ولی هنوز جنبههای گوناگون ناباروری در هالهای از ابهام قرار دارد و با توجه به تمام موارد ذکر شده در مورد مشکلات مربوط به ناباروری، پژوهش حاضر درصدد آن است که به این سؤال اساسی پاسخ دهد که آیا بین دلزدگی زناشویی، روابط صمیمی با همسر و باورهای غیر منطقی در زنان بارور و نابارور تفاوت معناداری وجود دارد؟
[1] . Infertility
[2] . Bhasin, Kretser & Baker
[3] . Speroff & Fritz
[4] . Razik, Hady Farag & Sheta
[5] . Darman & Divis
[6] . Lee, Sun & Chao
[7] . Fido
[8] . Oats & Abraham
[9] . Berek
[10] . Richard & Kristin
[11] . Donkor & Sandall
[12] . Cwikel, Gidron & Shiner
[13] . Volgsten & et al
[14] . Onat & Beji
[15] . Peterson & Efert
[16] . Bagshawe &Taylor
[17] . Obi, Onah & Okafar
[18] . Rascanu & Vladica
[19] . Greil
[20] . Couple Burnout
[21] . marital intimacy
[22] . Irrational Beliefs
[23] . Ayala Malach
[24] . Drosdzol & Skrzpulec
[25] . marital intimacy
[26] . Volgston, Vanberg, Ekselius & Lundkvist
[27] . Dahms
[28] . Papageorgio & Wells
[29] . Begmuaras
[30] . Fekkes & et al
[31] . Beak
[32] .Gordon & Paul
[33] . Smith & Houst
[34] . Basavarajappa