پاتنام از سرمایه اجتماعی «درون گروهی» برای انجمن هایی استفاده میکند که با تأکید بر انسجام درونی، به حذف غریبه ها می پردازند و سرمایه اجتماعی «میان گروهی» را برای سرمایه اجتماعی ای به کار میبرد که به انجمن ها کمک میکند تا با گروههای دیگر (غریبه ها) در جامعه ارتباط برقرار کنند. در کل می توان در مورد مفهوم سرمایه اجتماعی، هم سو با نگرش پاتنام چنین گفت که «سرمایه اجتماعی، همچون سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی (ابزار و آموزش هایی که بهره وری فردی را افزایش میدهند) به ویژگی سازمان اجتماعی از قبیل شبکه ها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که هماهنگی و همکاری برای کسب سود متقابل را تسهیل میکند و باعث بهبود کارایی جامعه و در نهایت، پیشرفت و توسعه آن می شود.»
پاتنام برآن است مردمی که ارتباطات فعال و اعتماد آمیز با یکدیگر دارند چه فامیلی، چه دوستان یا خصوصیات شخصیتی مفید به حال جامعه در آن ها گسترش مییابد. این افراد بردبارتر هستند، کمتر بدبین و خودخواه هستند و بیشتر با مشکلات دیگران همدلی دارند. بدین ترتیب از نظر پاتنام تاثیر درونی سرمایه اجتماعی بر جامعه مدنی و گسترش دموکراسی، افزایش شهروندانی با جهت گیری معطوف به اجتماع و قانون مدار میباشد که با دولت بهتر همکاری میکنند. (کاظمی پور، ۱۳۸۱: ۲۱)
به تبعیت از پاتنام (۱۹۹۳)، سرمایه اجتماعی به عنوان یک پدیده فرهنگی تعریف می شود که نشان دهنده میزان اهمیت و توجه اعضای جامعه نسبت به امور مدنی بوده و بیانگر وجود هنجارهای اجتماعی مروج کنش جمعی و میزان اعتماد به نهادهای عمومی میباشد. (شارع پور، ۱۳۸۵: ۴۱).
همچنین در مورد رابطه مفهوم شهروندی و سرمایه اجتماعی، پیپا نوریس (۲۰۰۱) معتقد است که تئوری پاتنام از طریق مرتبط ساختن ایده سرمایه اجتماعی با طرح ضرورت انجمن های مدنی و سازمان های داوطلبانه در دستیابی به دموکراسی، مشارکت سیاسی و کارآمدی حکومت تکوین یافته است. تعداد زیادی از جامعه شناسان معاصر از نتایج کارهای پاتنام، ایده هایی را در خصوص نقش آفرینی سرمایه اجتماعی در کنش های اخلاقی اخذ کردهاند. همچنین، اریک آسلانیر (۱۹۹۹) بیان داشته، که «رویکرد سرمایه اجتماعی بر الزام نسبت به فرا رفتن از توجه به منافع شخصی مان تأکید دارد، و شامل یکسری ایده ها و نظرات درباره ارزش ها و روابط اجتماعی و تعهدات مدنی است» .آسلانیر معتقد است که سرمایه اجتماعی کمک میکند افراد مشکل عمل جمعی و خیر جمعی را حل کنند.که خود یکی از عناصر اصلی رفتار اخلاقی است، آن ها به عنوان شهروندانی فعال اخلاقی تر عمل کرده و از سود خود به جهت خیر عمومی صرف نظر کنند (روشنفکر و ذکایی، ۱۳۸۵: ۱۲۲).
از این رو باید توجه داشت، با توجه به اهمیت شهروندی فعال در میان جوانان، شناخت عوامل تأثیرگذار در رشد و گسترش آن ضرورت مییابد. یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر این مقوله، سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی، ثروت و دارایی نامرئی است که حکایت از آمادگی روحی- روانی آحاد یک جامعه برای درگیر شدن در عمل جمعی دارد. یعنی سرمایه اجتماعی میتواند به مثابه حلقه مفقوده ای، حوزه های اجتماعی – سیاسی را در راستای توسعه کمی و کیفی جامعه، به یکدیگر متصل کند. در چنین شرایطی است که تحقق جامعه مدنی و تحکیم دموکراتیک آسان تر می شود (غفوری و جعفری، ۱۳۸۷: ۲۱۱) در عین حال، می توان انتظار داشت با افزایش سرمایه اجتماعی در میان افراد جامعه شاهد گسترش روز افزون ارزش های دموکراتیک و در نتیجه مشارکت فعال در جامعه همراه با رشد و توسعه سیاسی روبرو خواهیم بود (رستگار خالد و عظیمی، ۱۳۹۱: ۹۵). از این رو رشد شهروندی فعال یکی از پیامدهای گریز ناپذیر افزایش سرمایه های اجتماعی خواهد بود.
شایان ذکر است در نظریه های شهروندی، تعریف متعارف و نسبتاٌ مورد اجماع از شهروندی و به عبارت دقیق تر هسته مشترک تمامی تعاریف، که با محوریت دو مقوله کلیدی حق و وظیفه همراه است، شهروندی را مفهومی به هم پیوسته از حقوق و وظایف مدنی سیاسی و اجتماعی میداند، که به مثابه نوعی پایگاه، شأن و عضویت اجتماعی به تمامی افراد جامعه اعطاء شده است و فارغ از تعلقات طبقاتی، نژادی، قومی، مذهبی و اقتصادی، همگان را یکسان و برابر فرض گرفته و آن ها را واجد حق برخورداری از تمامی امتیازات، منابع و مزایای حاصله از جامعه میداند و نهایتاًً مسئول، مکلف و موظف به مشارکت در جامعه ای که در آن زندگی میکنند، محسوب می کند (ملکین، ۱۹۹۶؛ به نقل از منوچهری و نجاتی حسینی، ۱۳۸۵: ۳)
در بررسی مفهومی شهروندی به لحاظ روند تاریخی دو رویکرد مشخص را می توان از یکدیگر تمییز دادکه در تبیین شهروندی فعال دارای اهمیت است. این دو رویکرد عبارتند از:
الف( رویکرد سنتی: در این رویکرد عمدتاًً تصور منفعلانه ای نسبت به شهروند وجود دارد و تنها از طریق جریان جامعه پذیری – که به ویژه به وسیله نهادهای تربیتی و خانواده انجام می شود – به سوی وفاداری به کشور و دولت خود ترغیب میگردد. عمده موضوعات مطروحه در این رویکرد، پرداختن به تاریخ و سنت های ملی است. همه این جریانات شهروندان را آماده میکند تا نقش منفعل خود را در جامعه به عهده گیرند (دی، ۲۰۰۴: به نقل از فتحی و واحد چوکده، ۱۳۸۵: ۹۹) به عبارت دیگر، وجه انفعالی همان است که هابرماس « عضویت دریافت شده» می نامد. در این معنا شهروند از وضعیت حقوق تعریف شده ای برخوردار است و مشارکت چندانی در نهادها، روابط و رویه هایی که تضمین کننده ثبات آن وضعیت است ندارد (فاطمی نیا، . (۱۳۸۶
ب رویکرد فعال: در این رویکرد برخلاف رویکرد نخست برای شهروند نقش فعالانه ای در نظر گرفته می شود. از این رو همواره فرصت های زیادی وجود دارد که در آن شهروندان میتوانند درصدد بررسی موضوعات مهم روز و اشاعه فرهنگ مشارکت جویی در اصلاح جامعه در سطح محلی، ملی و حتی جهانی برآیند ) سرز و هبرت، ۲۰۰۵: به نقل از جاویدی و عالی، ۱۳۸۷: ۲۸۲) وجه فعال شهروندی از دیدگاه هابرماس «عضویت کسب شده» میباشد. در این معنا شهروندی مستلزم مشارکت فعال و جذب شدن فرد در جامعه ای است که هویت او را میسازد (فاطمی نیا،۱۳۸۶: ۵۱) همچنین با توجه به این رویکرد، هرکسی حق دارد عقایدش را آزادانه بیان کند و دیدگاه های خود را در قالب چارچوب هایی ارائه و پیگیری نماید (لوستیو و اپیس، ۲۰۰۳ به نقل از جاویدی و عالی، ۱۳۸۷: ۲۸۲) در واقع شهروند خوب و فعال مشخص کننده افرادی است که به طور کامل در تعهدات عضویتی درگیر هستند. این نوع از شهروندی به معنای وفاداری برای خدمت به جامعه، مدرسه، دین و انجمن های سیاسی است. (رستگار خالد و عظیمی، ۱۳۹۱: ۹۹)
پاتنام معتقد است، اگر جامعه مدنی شکل گرفته باشد انتظار می رود افراد خانواده در شبکه های مشارکت مدنی گسترده ای فعالیت داشته باشند و در اثر آن، آن ها احساس رضایت بیشتری از زندگی خود داشته باشند، به کارآمدی قانون ایمان داشته باشند، هنجار معامله متقابل به میزان زیادی در آن جا یافت شود و شهروندان پیگیر اخبار جامعه باشند. در حالی که در غیاب شبکه های مشارکت مدنی، شهروندان مناطق غیر مدنی در امور سیاسی خود احساس ضعف، بیگانگی و استثمار شدگی میکنند (شارع پور،۱۳۸۸: ۲۲۷-۲۲۸).