پایان نامه ارشد با موضوع: مفهوم امنیت و نقش آن در تحقق جرم محاربه ارسال شده در 15 فروردین 1399 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع دانشکده علوم انسانی پایانه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته حقوق گرایش : جزا و جرم شناسی عنوان : مفهوم امنیت و نقش آن در تحقق جرم محاربه فهرست مطالبعنوان شماره صفحهچکیده. ۱کلیات تحقیق. ۲مقدمه. ۳بیان مسأله ۴اهمیت و ضرورت موضوع ۵پیشینه پژوهش ۶اهداف پژوهش. ۷سوالات پژوهش. ۷فرضیات پژوهش ۸روش گردآوری مطالب. ۸سازماندهی پژوهش. ۹فصل اول : مفاهیم و تبیین نظری امنیت. ۱۰۱-۱- مفهوم امنیت ۱۱۱-۱-۱- مفهوم لغوی امنیت ۱۲۱-۱-۲- مفهوم اصطلاحی امنیت. ۱۳۱-۱-۳- پیشینه مفهوم امنیت. ۱۴۱-۲- انواع امنیت. ۱۸۱-۲-۱- امنیت عمومی. ۱۹۱-۲-۱-۱- تعریف امنیت عمومی. ۱۹۱-۲-۱-۲- هدف از تأمین امنیت عمومی. ۲۱۱-۲-۱-۳- تهدیدات امنیت عمومی ۲۴۱-۲-۲- امنیت اجتماعی ۲۵۱-۲-۲-۱- اهمیت امنیت اجتماعی ۲۶۱-۲-۲-۲- ابعاد امنیت اجتماعی ۲۸۱-۲-۳- امنیت ملی. ۳۰فصل دوم : بررسی امنیت و نقش و ابعاد آن در نظام کیفری ایران ۳۱۲-۱- ابعاد مفهوم امنیت ۳۲۲-۱-۱- بررسی مفهوم امنیت در سیاست تازه بین الملل. ۳۲۲-۱-۲- ابعاد سیاسی و حقوقی مفهوم امنیت در اسلام. ۳۴۲-۱-۳- تحول مفهوم امنیت: از امنیت ملی تا امنیت جهانی. ۳۷۲-۲- جرائم علیه امنیت ۴۰۲-۲-۱- جرایم علیه امنیت ملت. ۴۰۲-۲-۱-۱- گفتمان فقهی اهل سنت در این خصوص. ۴۰۲-۲-۱-۲- گفتمان فقهی اهل تشیع در این خصوص. ۴۴۲-۲-۲- جرائم علیه امنیت دولت ۴۶۲-۲-۲-۱- گفتمان فقهی اهل سنت ۴۶۲-۲-۲-۲- گفتمان فقهی اهل تشییع. ۴۹فصل سوم : مفهوم و تعریف محاربه و ارتباط با امنیت ۵۲۳-۱- تعریف محاربه ۵۳۳-۱-۱- محاربه در لغت ۵۳۳-۱-۲- محاربه در اصطلاح. ۵۳۳-۲- پیشینه فقهی و حقوقی محاربه ۵۴۳-۲-۱- پیشینه فقهی محاربه ۵۴۳-۲-۲- پیشینه حقوقی محاربه. ۵۵۳-۳- پیشینه چگونگی مجازات محارب ۵۶۳-۴- بررسی و تبیین مبانی جرم انگاری محاربه در پرتو مفهوم امنیت. ۵۶۳-۴-۱- محاربه در اسلام. ۵۶۳-۴-۱-۱- محاربه در قرآن کریم. ۵۷۳-۴-۱-۲- نصوص شرعی محاربه. ۵۸۳-۴-۱-۳- محاربه در قوانین موضوعه ۵۹۳-۴-۱-۳-۱- رکن قانونی ۵۹۳-۴-۱-۳-۲- رکن مادی جرم. ۵۹۳-۴-۱-۴- موضوع جرم. ۶۰۳-۴-۱-۵- وسیله جرم ۶۰۳-۴-۱-۶- نتیجه جرم. ۶۲۳-۴-۱-۷- رکن معنوی جرم. ۶۳۳-۴-۱-۷-۱- سوء نیت عام ۶۳۳-۴-۱-۷-۲- سوء نیت خاص ۶۳۳-۴-۲- بررسی جرم محاربه در مقایسه با دیگر جرایم علیه امنیت. ۶۴ ۳-۴-۲-۱- مقایسه محاربه با بغی. ۶۴۳-۴-۲-۱-۱- تعریف مفهومی و اصطلاحی بغی. ۶۴۳-۴-۲-۱-۲- تفکیک محاربه از بغی ۶۸۳-۴-۲-۱-۳- تفاوت محاربه با بغی و جرم سیاسی. ۷۱۳-۴-۲-۱-۴- احکام محاربه و تفاوت آن با بغی و جرم سیاسی. ۷۳۳-۴-۲-۲- مقایسه محاربه و افساد فی الارض ۷۹۳-۴-۲-۲-۱- تعریف مفهومی و اصطلاحی افساد فی الارض ۸۰۳-۴-۲-۲-۲- تفکیک محاربه از افساد فی الارض. ۸۱۳-۴-۲-۲-۳- تفاوت بین محاربه و افساد فی الارض از نظر مراجع تقلید. ۸۳۳-۴-۳- ارتباط تروریسم و محاربه. ۸۴۳-۴-۳-۱- مفهوم تروریسم. ۸۶۳-۴-۳-۲- تبیین اقدامات تروریستی ۸۸۳-۴-۳-۳- اقدامات تروریستی در مقررات ایران. ۹۰۳-۴-۳-۴- مقایسه تروریسم و محاربه ۹۸۳-۴-۳-۵- مقایسه تروریسم و بغی و محاربه ۹۹ 3-5- سیاست جنایی مقنن در رابطه با امنیت. ۱۰۱۳-۵-۱- بزه انگاری گسترده. ۱۰۲۳-۵-۲- شدت مجازات. ۱۰۴۳-۵-۳- مطلق بودن جرایم امنیتی. ۱۰۶۳-۵-۴- استعمال تعابیر و اصطلاحات کلی و مبهم. ۱۰۶۳-۶- حاکمیت اصل واقعی بودن مقررات کیفری ۱۰۷۳-۶-۱- سختگیری در فرآیند رسیدگی کیفری. ۱۰۷۳-۷- توسعه و تعمیم مفهوم محاربه در موارد مشابه ۱۰۸۳-۷-۱- گسترش عنوان مجرمانه محاربه ۱۰۸۳-۸- بررسی جرایم در حکم محاربه در قوانین جزایی ۱۱۱نتیجه گیری ۱۱۶پیشنهادات. ۱۱۸فهرست منابع. ۱۱۹ چکیده اسلام همیشه برای امنیت و آسایش جامعه ارزش فراوانی قائل شده است و از ابتدای شکل گیری جامعه اسلامی، امنیت همواره در کانون توجه آن بوده است. در این خصوص در حقوق ایران نیز با اسلامی شدن قوانین و به خصوص حقوق کیفری، مقررات سختی راجع به جرایم علیه امنیت وضع شده است. و همچنین به تفکیک جرم محاربه از افساد فی الارض و بغی پرداخته و مفهوم امنیت را به صورت گسترده مد نظر قرار داده از امنیت فردی و اجتماعی گرفته تا امنیت عمومی و ملی که در صورت عدم آن آزادی هم محقق نمیشود و جهان بدون امنیت جهان دست اندازی به دیگران خواهد بود.در این پژوهش در پی رسیدن به سوالات تحقیق، به بررسی مفهوم امنیت و نقش آن در جرم انگاری محاربه و قلمرو آن و ارکان جرم محاربه پرداخته، و در سه فصل تهیه و تنظیم گردیده است و در پایان به این نتیجه دست یافته است که در مقایسه محاربه با سایر جرایم جایگاه حساس تری داشته و با وجود تفاسیر مختلفی که از محاربه می شود ممکن است امنیت جامعه را به خطر بیاندازد تعریف مؤلفه ها و دامنه ی امنیت، چگونگی وقوع ناامنی، دامنه و محدوده ناامنی، تعریف مشخص و متیقن از فضا و محیطی که ناامن واقع می شود، می بایست مورد لحاظ قرار گیرد. باید اصطلاح ناامنی که در جامعه رخ داده است، به وضوح و با قراین منطقی، آشکار شود. تعریف مؤلفه ها و دامنه ی امنیت، چگونگی وقوع ناامنی، دامنه و محدوده ناامنی، تعریف مشخص و متیقن از محیطی که ناامن واقع می شود، می بایست مورد بررسی دقیق قرار گیرد. کلید واژه: امنیت، جرم، محاربه، حکومت اسلامی، بغی، افساد فی الارض مقدمه موضوع محاربه از ابتدای شکل گیری حکومت اسلامی تا به هم اکنون همواره محل بحث و بررسی فقهای اسلامی بوده و در حقوق کیفری ایران نیز پس از تقنین آن به عنوان یکی از جرایم حدی، حائز اهمیت بوده است. با بررسی و تأمل در موضوع محاربه و هدف از اشارت به آن در قرآن کریم و نیز قوانین کیفری اسلامی می توان دریافت که آنچه در نظر شریعت اسلام هدف و مطمح نظر بوده، استقرار آرامش و تأمین امنیت در جامعه بوده است و به همین دلیل در حقوق کیفری ایران نیز محاربه به عنوان یکی از جرایم ضد امنیت ملی قلمداد شده است. تحقیق حاضر پژوهشی است تحت عنوان مفهوم امنیت و نقش آن در تحقق جرم محاربه، پرداختن به این موضوع یکی از مهمترین موضوعات مطروحه در حقوق کیفری است. به خصوص در جهانی که امنیت جوامع چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی به یکی از پیچیده ترین بحث ها و دغدغه ها تبدیل شده است. از آنجائی که موضوع امنیت از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار بوده و همچنین به خاطر ایجاد و حفظ نظم و انضباط عمومی، این موضوع می بایست مورد بحث و امعان نظر بیشتر قرار گرفته تا زوایای مختلف آن روشن شده و با مسائل روز تطبیق گردد.محاربه به معنای کلی آن، یعنی برهم زدن نظم عمومی جامعه و اعلام جنگ با حکومت اسلامی از طرق مختلف از قبیل استفاده از سلاح های گرم و سرد و غیره، جهت ارعاب مردم و تشویش اذهان عمومی و ایجاد اختلال در نظم جامعه توسط فرد یا افراد یا گروه های سازمان یافته. به دیگر سخن، کسی که سلاح در دست گرفته و به سوی گروهی از مردم نشان رفته است و تنها قصد سلب امنیت مردم را دارد، اگر قصد جان یا مال یا ناموس مردم را داشته باشد، به طریق اولی، محارب است و از این طریق نیز قطعأ امنیت و آسایش عمومی سلب می شود. نوشتار حاضر با توجه به اهمیت موضوع امنیت و هدف و ابزارهای تأمین آن و نیز جایگاه و نقشی که در حقوق اسلامی و حقوق کیفری دارد، در جهت تبیین نقش و جایگاه امنیت و نیز ملاحظاتی که در خصوص جرم محاربه و مجازات آن و نیز اهمیت زیادی که برای آن در حقوق اسلام قائل شده اند سعی در تبیین مبانی فقهی و حقوقی جرم محاربه و جایگاه امنیت در تحقق این جرم داشته، بلکه از این رهگذر تحقیقی جامع و مبسوط فراهم آورد. بیان مسأله به دلیل اهمیت وافری که ارتکاب جرم محاربه بر جامعه و امنیت آن دارد و بسیاری از حقوق شهروندان و حکومت با ارتکاب این جرم، نقض شده است، نگارنده در تحقیق پیش رو به دنبال تبیین ارکان مادی و روانی این جرم است. هر چند که رکن قانونی این جرم نیز خود نیاز به بررسی های لازم را دارد اما به دلیل آنکه قانون گذار خود به تصریح آن پرداخته و نحوه تحقق رکن قانون را بیان نموده در این تحقیق صرفا به دنبال بررسی، کاووش، تبین و تحلیلی بر اراکان مادی و معنوی این دو جرم می باشیم. هرچند در قانون مجازات اسلامی سابق (سال۱۳۷۰) عنوان جرایم با سابقه «محاربه» و «افساد فی الارض» به شیوه ای مناسب از هم تفکیک نشده بودند ولی در قانون ۱۳۹۲ بود این دو جرم تا حدود مناسبی از هم تفکیک و خود به تحقیقی کامل و جامع به حقوقدانان و پژوهشگران کمک خواهد نمود ولی در هر حال قانونگذار در مواد مختلفی در قوانین کیفری، عنوان افساد فی الارض را که در حال حاضر مطابق ماده ۲۸۶ قانون مجازات برای برهم زدن نظم و امنیت کشور می شناسیم، به رسمیت شناخته بود.ابتدا بیانی کوتاهی از رکن مادی و معنوی جرم محاربه خواهیم داشت:محقّق حلّی در تعریف محارب چنین گفته است محاربه که « المحارب، کل من جرّد السلاح لاخافه الناس»:در اساس به معنای جنگ با خدا و حکومت اسلامی است آیه ۳۳ سوره مائده این عمل را تحریم و مجازات آن را تعیین نموده است .علی هذا رکن مادّی محاربه شامل اجزای متعدّدی است که عبارتند از: عمل مرتکب موضوع جرم وسیله جرم نتیجه مجرمانه رابطه علّیت که محقق در نگارش متن اصلی به صورت کامل بدان خواهد پرداخت.و اجزای رکن روانی جرم محاربه:سوءنیت عامسوءنیت خاصتجزیه و تحلیل اجزای رکن روانی جرم محاربه نیز به زمان نگارش متن اصلی تحقیق واگذار خواهد شد.در خصوص ارتباط بین ارکان مادی و روانی محاربه و تاثیر آن بر امنیت جامعه بدوأ قابل ذکر است که در بسیاری از جرایم اصول و ارکان مشترکی موجود است شاید بتوان ارتباط بین ارکان جرم محاربه و تاثیر آن بر امنیت را بیشتر در نتیجه آن دانست همانند اینکه هر دو جرم می توانند باعث اخلال در جامعه شود ولی به شیوه های متفاوت از هم این عمل اتفاق بیفتد. در هر صورت در پژوهش در دست انجام محقق هم دیدگاه فقهی را در این باره بررسی می کندو هم دیدگاه خود را به عنوان یک محقق پیوستگی ارکان این جرم و ارتباط آن با امنیت جامعه و پیامدهای آن را بیان خواهد نمود. اهمیت و ضرورت موضوع هم ردیف بودن دو جرم محاربه و افساد فی الارض در برهه ی ازز مان و تفکیک آن در دوره ای دیگر و همچنین ضرورت تجزیه جرم انگاری فقهی آنها و ورود این دو جرم به قوانین حکومتی باعث گردیده است تا محقق ضرورتی را بیابد که به تحقق در مورد این جرم پردازد. هر چند که تحلیل این دو ضرورت و بیان ضرروت آن می تواند به قانون گذار و مسولین مرتبط در تحقق قانون گذاری حاکی از احترام به حقوق شهروندان کمک کند.علی هذا اهمیت نگارش این تحقیق با عنوان بررسی جرم محاربه در تحقق مفهوم امنیت در تبیین چند و چون دیدگاه قانون گذار حاکم و همچنین فقه اسلامی و تبین خلاء های موجود بین این دو حتی اجرای دادرسی و مرحله مجازات می باشد. پیشینه پژوهش در این زمینه تحقیقاتی صورت گرفته و پایان نامه های تدوین شده است که بیشتر حول قانون مجازات اسلامی سابق بوده است در هر صورت تحقیقات از این دست وجود دارد که به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد:پایان نامه کارشناسی ارشد آقای جعفر کشاورز رضایی تحت عنوان افساد فی الارض در حقوق کیفری ایران با تکیه بر قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲ که در دانشگاه پیام نور استان البرز تدوین شده است.نتیجه مطاله و بررسی پایان نامه فوق الذکر : محقق در پایان نامه فوق به ارکان جرم افساد فی الارض و موارد مورد تطابق و تفاوت های ارکان مادی و روانی این جرم در قانون مجازات اسلامی با متون فقهی پرداخته است و سعی نموده به تبیین ارکان این جرم و افساد فی الارض در متون فقهی و حقوقی بپردازد.پایان نامه کارشناسی ارشد آقای مازیار تیموری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی که تحت عنوان «جرم افساد فی الارض در پرتو قانون مجازات اسلامی» تدوین شده است.نتیجه پایان نامه ذکر شده: محقق در این پایان نامه فوق به ارکان مادی و روانی جرم افساد فی الارض را جرم محاربه تفکیف نماید و در این زمینه به ایه ۳۳ سوره مائده و دیگر متون فقهی استناد نموده است.و با توجه به ارکان مادی و روانی جرم افساد فی الارض بیشتر به دنبال این بوده است تا به استناد ارکان مادی و روانی این جرم را هم ردیف با محاربه قرار ندهد و مستندی را بر تفکیک این دو جرم بیان نموده است. پایان نامه کارشناسی ارشد آقای عبدالکریم ایزدی تحت عنوان بغی که در دانشگاه شیراز تحت کمک و راهنمایی استاد محمد هادی صادقی تدوین شده است. در این تحقیق نگارنده سعی نموده است که محاربه را با بغی تطبیق دهد و ارکان مادی و روانی این دو جرم را به صورت تطبیقی با هم مقایسه بنماید برای مثال در مبحث دوم این پایان نامه سعی نموده است که رکن مادی بغی را با محاربه مقایسه نماید و دستاورد مجازات حاصل از آنها را نیز مورد تحقیق قرار داده است. در ادامه به شفاف نمودن مرز جرم با بغی و ارکان مادی و روانی و . آن با جرایم دیگر مانند محاربه و افساد فی الارض و ترور اقدام نموده است. اهداف پژوهش هدف اصلی: وجود یک جامعه دارای امنیت و خالی از جرم نامبرده و جامه عمل پوشاندن به شیوه های جرم انگاری نوین آنهدف فرعی :بررسی جرم محاربه در قانون جدید مجازات اسلامی و بیان تاثیر آن بر ایجاد امنیت در عمل؛ کمک به تحقق امنیت در جوامع بشری از طریق مطالعه و بررسی جرم محاربه نیز از دیگر اهداف این پژوهش است. سوالات پژوهش سوالات اصلی:مفهوم امنیت و نقش آن در تحقق جرم محاربه چیست؟سوالات فرعی:آیا مفهوم امنیت غیر از نظم عمومی می باشد؟آیا جرم محاربه علیه دولت است یا غیر آن؟امنیت در کدام یک از دسته ی مقاصد قرار می گیرد؟آیا می توان گسترش امنیت جامعه را در گرو اجرای مجازات جرم محاربه برای جامعه تعریف نمود؟دیدگاههای فقهی در مورد تاثیر محاربه بر مفهوم امنیت جامعه چه می باشد؟ارتکاب جرم محاربه تا چه حدی در ایجاد اخلال در امنیت جامعه موثر است؟نقش جرم محاربه در اخلال در امور حکومتی در ایران به چه شیوه می باشد فرضیات پژوهش ۱- با تامل در متون فقهی و حقوقی به نظر می رسد که مفهوم امنیت و جرم محاربه با یکدیگر پیوندی نزدیک داشته و اخلال در امنیت اساسی ترین موضوع در تعریف و جرم انگاری جرم محاربه بوده است. ۲- با تامل در متون فقهی و حقوقی به نظر می رسد که اهمیت موضوع امنیت و هدف و ابزارهای تأمین آن و نیز جایگاه و نقشی که در حقوق اسلامی و بالاخص در حقوق کیفری دارد، نقش و جایگاه امنیت را در تحقق جرم محاربه انکارناپذیر ساخته و از این نظر مقنن نقش امنیت را در تدوین قوانین به عنوان عناصر روانی و مادی در جرم محاربه همواره مدنظر داشته است. نظر دهید »
دانشکده علوم انسانی پایانه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته حقوق گرایش : جزا و جرم شناسی عنوان : مفهوم امنیت و نقش آن در تحقق جرم محاربه فهرست مطالبعنوان شماره صفحهچکیده. ۱کلیات تحقیق. ۲مقدمه. ۳بیان مسأله ۴اهمیت و ضرورت موضوع ۵پیشینه پژوهش ۶اهداف پژوهش. ۷سوالات پژوهش. ۷فرضیات پژوهش ۸روش گردآوری مطالب. ۸سازماندهی پژوهش. ۹فصل اول : مفاهیم و تبیین نظری امنیت. ۱۰۱-۱- مفهوم امنیت ۱۱۱-۱-۱- مفهوم لغوی امنیت ۱۲۱-۱-۲- مفهوم اصطلاحی امنیت. ۱۳۱-۱-۳- پیشینه مفهوم امنیت. ۱۴۱-۲- انواع امنیت. ۱۸۱-۲-۱- امنیت عمومی. ۱۹۱-۲-۱-۱- تعریف امنیت عمومی. ۱۹۱-۲-۱-۲- هدف از تأمین امنیت عمومی. ۲۱۱-۲-۱-۳- تهدیدات امنیت عمومی ۲۴۱-۲-۲- امنیت اجتماعی ۲۵۱-۲-۲-۱- اهمیت امنیت اجتماعی ۲۶۱-۲-۲-۲- ابعاد امنیت اجتماعی ۲۸۱-۲-۳- امنیت ملی. ۳۰فصل دوم : بررسی امنیت و نقش و ابعاد آن در نظام کیفری ایران ۳۱۲-۱- ابعاد مفهوم امنیت ۳۲۲-۱-۱- بررسی مفهوم امنیت در سیاست تازه بین الملل. ۳۲۲-۱-۲- ابعاد سیاسی و حقوقی مفهوم امنیت در اسلام. ۳۴۲-۱-۳- تحول مفهوم امنیت: از امنیت ملی تا امنیت جهانی. ۳۷۲-۲- جرائم علیه امنیت ۴۰۲-۲-۱- جرایم علیه امنیت ملت. ۴۰۲-۲-۱-۱- گفتمان فقهی اهل سنت در این خصوص. ۴۰۲-۲-۱-۲- گفتمان فقهی اهل تشیع در این خصوص. ۴۴۲-۲-۲- جرائم علیه امنیت دولت ۴۶۲-۲-۲-۱- گفتمان فقهی اهل سنت ۴۶۲-۲-۲-۲- گفتمان فقهی اهل تشییع. ۴۹فصل سوم : مفهوم و تعریف محاربه و ارتباط با امنیت ۵۲۳-۱- تعریف محاربه ۵۳۳-۱-۱- محاربه در لغت ۵۳۳-۱-۲- محاربه در اصطلاح. ۵۳۳-۲- پیشینه فقهی و حقوقی محاربه ۵۴۳-۲-۱- پیشینه فقهی محاربه ۵۴۳-۲-۲- پیشینه حقوقی محاربه. ۵۵۳-۳- پیشینه چگونگی مجازات محارب ۵۶۳-۴- بررسی و تبیین مبانی جرم انگاری محاربه در پرتو مفهوم امنیت. ۵۶۳-۴-۱- محاربه در اسلام. ۵۶۳-۴-۱-۱- محاربه در قرآن کریم. ۵۷۳-۴-۱-۲- نصوص شرعی محاربه. ۵۸۳-۴-۱-۳- محاربه در قوانین موضوعه ۵۹۳-۴-۱-۳-۱- رکن قانونی ۵۹۳-۴-۱-۳-۲- رکن مادی جرم. ۵۹۳-۴-۱-۴- موضوع جرم. ۶۰۳-۴-۱-۵- وسیله جرم ۶۰۳-۴-۱-۶- نتیجه جرم. ۶۲۳-۴-۱-۷- رکن معنوی جرم. ۶۳۳-۴-۱-۷-۱- سوء نیت عام ۶۳۳-۴-۱-۷-۲- سوء نیت خاص ۶۳۳-۴-۲- بررسی جرم محاربه در مقایسه با دیگر جرایم علیه امنیت. ۶۴ ۳-۴-۲-۱- مقایسه محاربه با بغی. ۶۴۳-۴-۲-۱-۱- تعریف مفهومی و اصطلاحی بغی. ۶۴۳-۴-۲-۱-۲- تفکیک محاربه از بغی ۶۸۳-۴-۲-۱-۳- تفاوت محاربه با بغی و جرم سیاسی. ۷۱۳-۴-۲-۱-۴- احکام محاربه و تفاوت آن با بغی و جرم سیاسی. ۷۳۳-۴-۲-۲- مقایسه محاربه و افساد فی الارض ۷۹۳-۴-۲-۲-۱- تعریف مفهومی و اصطلاحی افساد فی الارض ۸۰۳-۴-۲-۲-۲- تفکیک محاربه از افساد فی الارض. ۸۱۳-۴-۲-۲-۳- تفاوت بین محاربه و افساد فی الارض از نظر مراجع تقلید. ۸۳۳-۴-۳- ارتباط تروریسم و محاربه. ۸۴۳-۴-۳-۱- مفهوم تروریسم. ۸۶۳-۴-۳-۲- تبیین اقدامات تروریستی ۸۸۳-۴-۳-۳- اقدامات تروریستی در مقررات ایران. ۹۰۳-۴-۳-۴- مقایسه تروریسم و محاربه ۹۸۳-۴-۳-۵- مقایسه تروریسم و بغی و محاربه ۹۹ 3-5- سیاست جنایی مقنن در رابطه با امنیت. ۱۰۱۳-۵-۱- بزه انگاری گسترده. ۱۰۲۳-۵-۲- شدت مجازات. ۱۰۴۳-۵-۳- مطلق بودن جرایم امنیتی. ۱۰۶۳-۵-۴- استعمال تعابیر و اصطلاحات کلی و مبهم. ۱۰۶۳-۶- حاکمیت اصل واقعی بودن مقررات کیفری ۱۰۷۳-۶-۱- سختگیری در فرآیند رسیدگی کیفری. ۱۰۷۳-۷- توسعه و تعمیم مفهوم محاربه در موارد مشابه ۱۰۸۳-۷-۱- گسترش عنوان مجرمانه محاربه ۱۰۸۳-۸- بررسی جرایم در حکم محاربه در قوانین جزایی ۱۱۱نتیجه گیری ۱۱۶پیشنهادات. ۱۱۸فهرست منابع. ۱۱۹ چکیده اسلام همیشه برای امنیت و آسایش جامعه ارزش فراوانی قائل شده است و از ابتدای شکل گیری جامعه اسلامی، امنیت همواره در کانون توجه آن بوده است. در این خصوص در حقوق ایران نیز با اسلامی شدن قوانین و به خصوص حقوق کیفری، مقررات سختی راجع به جرایم علیه امنیت وضع شده است. و همچنین به تفکیک جرم محاربه از افساد فی الارض و بغی پرداخته و مفهوم امنیت را به صورت گسترده مد نظر قرار داده از امنیت فردی و اجتماعی گرفته تا امنیت عمومی و ملی که در صورت عدم آن آزادی هم محقق نمیشود و جهان بدون امنیت جهان دست اندازی به دیگران خواهد بود.در این پژوهش در پی رسیدن به سوالات تحقیق، به بررسی مفهوم امنیت و نقش آن در جرم انگاری محاربه و قلمرو آن و ارکان جرم محاربه پرداخته، و در سه فصل تهیه و تنظیم گردیده است و در پایان به این نتیجه دست یافته است که در مقایسه محاربه با سایر جرایم جایگاه حساس تری داشته و با وجود تفاسیر مختلفی که از محاربه می شود ممکن است امنیت جامعه را به خطر بیاندازد تعریف مؤلفه ها و دامنه ی امنیت، چگونگی وقوع ناامنی، دامنه و محدوده ناامنی، تعریف مشخص و متیقن از فضا و محیطی که ناامن واقع می شود، می بایست مورد لحاظ قرار گیرد. باید اصطلاح ناامنی که در جامعه رخ داده است، به وضوح و با قراین منطقی، آشکار شود. تعریف مؤلفه ها و دامنه ی امنیت، چگونگی وقوع ناامنی، دامنه و محدوده ناامنی، تعریف مشخص و متیقن از محیطی که ناامن واقع می شود، می بایست مورد بررسی دقیق قرار گیرد. کلید واژه: امنیت، جرم، محاربه، حکومت اسلامی، بغی، افساد فی الارض مقدمه موضوع محاربه از ابتدای شکل گیری حکومت اسلامی تا به هم اکنون همواره محل بحث و بررسی فقهای اسلامی بوده و در حقوق کیفری ایران نیز پس از تقنین آن به عنوان یکی از جرایم حدی، حائز اهمیت بوده است. با بررسی و تأمل در موضوع محاربه و هدف از اشارت به آن در قرآن کریم و نیز قوانین کیفری اسلامی می توان دریافت که آنچه در نظر شریعت اسلام هدف و مطمح نظر بوده، استقرار آرامش و تأمین امنیت در جامعه بوده است و به همین دلیل در حقوق کیفری ایران نیز محاربه به عنوان یکی از جرایم ضد امنیت ملی قلمداد شده است. تحقیق حاضر پژوهشی است تحت عنوان مفهوم امنیت و نقش آن در تحقق جرم محاربه، پرداختن به این موضوع یکی از مهمترین موضوعات مطروحه در حقوق کیفری است. به خصوص در جهانی که امنیت جوامع چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی به یکی از پیچیده ترین بحث ها و دغدغه ها تبدیل شده است. از آنجائی که موضوع امنیت از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار بوده و همچنین به خاطر ایجاد و حفظ نظم و انضباط عمومی، این موضوع می بایست مورد بحث و امعان نظر بیشتر قرار گرفته تا زوایای مختلف آن روشن شده و با مسائل روز تطبیق گردد.محاربه به معنای کلی آن، یعنی برهم زدن نظم عمومی جامعه و اعلام جنگ با حکومت اسلامی از طرق مختلف از قبیل استفاده از سلاح های گرم و سرد و غیره، جهت ارعاب مردم و تشویش اذهان عمومی و ایجاد اختلال در نظم جامعه توسط فرد یا افراد یا گروه های سازمان یافته. به دیگر سخن، کسی که سلاح در دست گرفته و به سوی گروهی از مردم نشان رفته است و تنها قصد سلب امنیت مردم را دارد، اگر قصد جان یا مال یا ناموس مردم را داشته باشد، به طریق اولی، محارب است و از این طریق نیز قطعأ امنیت و آسایش عمومی سلب می شود. نوشتار حاضر با توجه به اهمیت موضوع امنیت و هدف و ابزارهای تأمین آن و نیز جایگاه و نقشی که در حقوق اسلامی و حقوق کیفری دارد، در جهت تبیین نقش و جایگاه امنیت و نیز ملاحظاتی که در خصوص جرم محاربه و مجازات آن و نیز اهمیت زیادی که برای آن در حقوق اسلام قائل شده اند سعی در تبیین مبانی فقهی و حقوقی جرم محاربه و جایگاه امنیت در تحقق این جرم داشته، بلکه از این رهگذر تحقیقی جامع و مبسوط فراهم آورد. بیان مسأله به دلیل اهمیت وافری که ارتکاب جرم محاربه بر جامعه و امنیت آن دارد و بسیاری از حقوق شهروندان و حکومت با ارتکاب این جرم، نقض شده است، نگارنده در تحقیق پیش رو به دنبال تبیین ارکان مادی و روانی این جرم است. هر چند که رکن قانونی این جرم نیز خود نیاز به بررسی های لازم را دارد اما به دلیل آنکه قانون گذار خود به تصریح آن پرداخته و نحوه تحقق رکن قانون را بیان نموده در این تحقیق صرفا به دنبال بررسی، کاووش، تبین و تحلیلی بر اراکان مادی و معنوی این دو جرم می باشیم. هرچند در قانون مجازات اسلامی سابق (سال۱۳۷۰) عنوان جرایم با سابقه «محاربه» و «افساد فی الارض» به شیوه ای مناسب از هم تفکیک نشده بودند ولی در قانون ۱۳۹۲ بود این دو جرم تا حدود مناسبی از هم تفکیک و خود به تحقیقی کامل و جامع به حقوقدانان و پژوهشگران کمک خواهد نمود ولی در هر حال قانونگذار در مواد مختلفی در قوانین کیفری، عنوان افساد فی الارض را که در حال حاضر مطابق ماده ۲۸۶ قانون مجازات برای برهم زدن نظم و امنیت کشور می شناسیم، به رسمیت شناخته بود.ابتدا بیانی کوتاهی از رکن مادی و معنوی جرم محاربه خواهیم داشت:محقّق حلّی در تعریف محارب چنین گفته است محاربه که « المحارب، کل من جرّد السلاح لاخافه الناس»:در اساس به معنای جنگ با خدا و حکومت اسلامی است آیه ۳۳ سوره مائده این عمل را تحریم و مجازات آن را تعیین نموده است .علی هذا رکن مادّی محاربه شامل اجزای متعدّدی است که عبارتند از: عمل مرتکب موضوع جرم وسیله جرم نتیجه مجرمانه رابطه علّیت که محقق در نگارش متن اصلی به صورت کامل بدان خواهد پرداخت.و اجزای رکن روانی جرم محاربه:سوءنیت عامسوءنیت خاصتجزیه و تحلیل اجزای رکن روانی جرم محاربه نیز به زمان نگارش متن اصلی تحقیق واگذار خواهد شد.در خصوص ارتباط بین ارکان مادی و روانی محاربه و تاثیر آن بر امنیت جامعه بدوأ قابل ذکر است که در بسیاری از جرایم اصول و ارکان مشترکی موجود است شاید بتوان ارتباط بین ارکان جرم محاربه و تاثیر آن بر امنیت را بیشتر در نتیجه آن دانست همانند اینکه هر دو جرم می توانند باعث اخلال در جامعه شود ولی به شیوه های متفاوت از هم این عمل اتفاق بیفتد. در هر صورت در پژوهش در دست انجام محقق هم دیدگاه فقهی را در این باره بررسی می کندو هم دیدگاه خود را به عنوان یک محقق پیوستگی ارکان این جرم و ارتباط آن با امنیت جامعه و پیامدهای آن را بیان خواهد نمود. اهمیت و ضرورت موضوع هم ردیف بودن دو جرم محاربه و افساد فی الارض در برهه ی ازز مان و تفکیک آن در دوره ای دیگر و همچنین ضرورت تجزیه جرم انگاری فقهی آنها و ورود این دو جرم به قوانین حکومتی باعث گردیده است تا محقق ضرورتی را بیابد که به تحقق در مورد این جرم پردازد. هر چند که تحلیل این دو ضرورت و بیان ضرروت آن می تواند به قانون گذار و مسولین مرتبط در تحقق قانون گذاری حاکی از احترام به حقوق شهروندان کمک کند.علی هذا اهمیت نگارش این تحقیق با عنوان بررسی جرم محاربه در تحقق مفهوم امنیت در تبیین چند و چون دیدگاه قانون گذار حاکم و همچنین فقه اسلامی و تبین خلاء های موجود بین این دو حتی اجرای دادرسی و مرحله مجازات می باشد. پیشینه پژوهش در این زمینه تحقیقاتی صورت گرفته و پایان نامه های تدوین شده است که بیشتر حول قانون مجازات اسلامی سابق بوده است در هر صورت تحقیقات از این دست وجود دارد که به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد:پایان نامه کارشناسی ارشد آقای جعفر کشاورز رضایی تحت عنوان افساد فی الارض در حقوق کیفری ایران با تکیه بر قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲ که در دانشگاه پیام نور استان البرز تدوین شده است.نتیجه مطاله و بررسی پایان نامه فوق الذکر : محقق در پایان نامه فوق به ارکان جرم افساد فی الارض و موارد مورد تطابق و تفاوت های ارکان مادی و روانی این جرم در قانون مجازات اسلامی با متون فقهی پرداخته است و سعی نموده به تبیین ارکان این جرم و افساد فی الارض در متون فقهی و حقوقی بپردازد.پایان نامه کارشناسی ارشد آقای مازیار تیموری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی که تحت عنوان «جرم افساد فی الارض در پرتو قانون مجازات اسلامی» تدوین شده است.نتیجه پایان نامه ذکر شده: محقق در این پایان نامه فوق به ارکان مادی و روانی جرم افساد فی الارض را جرم محاربه تفکیف نماید و در این زمینه به ایه ۳۳ سوره مائده و دیگر متون فقهی استناد نموده است.و با توجه به ارکان مادی و روانی جرم افساد فی الارض بیشتر به دنبال این بوده است تا به استناد ارکان مادی و روانی این جرم را هم ردیف با محاربه قرار ندهد و مستندی را بر تفکیک این دو جرم بیان نموده است. پایان نامه کارشناسی ارشد آقای عبدالکریم ایزدی تحت عنوان بغی که در دانشگاه شیراز تحت کمک و راهنمایی استاد محمد هادی صادقی تدوین شده است. در این تحقیق نگارنده سعی نموده است که محاربه را با بغی تطبیق دهد و ارکان مادی و روانی این دو جرم را به صورت تطبیقی با هم مقایسه بنماید برای مثال در مبحث دوم این پایان نامه سعی نموده است که رکن مادی بغی را با محاربه مقایسه نماید و دستاورد مجازات حاصل از آنها را نیز مورد تحقیق قرار داده است. در ادامه به شفاف نمودن مرز جرم با بغی و ارکان مادی و روانی و . آن با جرایم دیگر مانند محاربه و افساد فی الارض و ترور اقدام نموده است. اهداف پژوهش هدف اصلی: وجود یک جامعه دارای امنیت و خالی از جرم نامبرده و جامه عمل پوشاندن به شیوه های جرم انگاری نوین آنهدف فرعی :بررسی جرم محاربه در قانون جدید مجازات اسلامی و بیان تاثیر آن بر ایجاد امنیت در عمل؛ کمک به تحقق امنیت در جوامع بشری از طریق مطالعه و بررسی جرم محاربه نیز از دیگر اهداف این پژوهش است. سوالات پژوهش سوالات اصلی:مفهوم امنیت و نقش آن در تحقق جرم محاربه چیست؟سوالات فرعی:آیا مفهوم امنیت غیر از نظم عمومی می باشد؟آیا جرم محاربه علیه دولت است یا غیر آن؟امنیت در کدام یک از دسته ی مقاصد قرار می گیرد؟آیا می توان گسترش امنیت جامعه را در گرو اجرای مجازات جرم محاربه برای جامعه تعریف نمود؟دیدگاههای فقهی در مورد تاثیر محاربه بر مفهوم امنیت جامعه چه می باشد؟ارتکاب جرم محاربه تا چه حدی در ایجاد اخلال در امنیت جامعه موثر است؟نقش جرم محاربه در اخلال در امور حکومتی در ایران به چه شیوه می باشد فرضیات پژوهش ۱- با تامل در متون فقهی و حقوقی به نظر می رسد که مفهوم امنیت و جرم محاربه با یکدیگر پیوندی نزدیک داشته و اخلال در امنیت اساسی ترین موضوع در تعریف و جرم انگاری جرم محاربه بوده است. ۲- با تامل در متون فقهی و حقوقی به نظر می رسد که اهمیت موضوع امنیت و هدف و ابزارهای تأمین آن و نیز جایگاه و نقشی که در حقوق اسلامی و بالاخص در حقوق کیفری دارد، نقش و جایگاه امنیت را در تحقق جرم محاربه انکارناپذیر ساخته و از این نظر مقنن نقش امنیت را در تدوین قوانین به عنوان عناصر روانی و مادی در جرم محاربه همواره مدنظر داشته است.
دانلود پایان نامه ارشد درباره: نظارت مجلس شورای اسلامی بر قوه مجریه از طریق کمیسیونهای داخلی ارسال شده در 15 فروردین 1399 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع واحد تهران مرکزی دانشکده حقوق پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A) گرایش :حقوق عمومی عنوان : نظارت مجلس شورای اسلامی بر قوه مجریه از طریق کمیسیونهای داخلی استاد راهنما : جناب دکتر محمد جلالی استاد مشاور: جناب دکترخیرالله پروین چکیدهامر نظارت در هر حاکمیتی از ضرورت های اولیه برای اصلاح امور و جلوگیری از وقوع انحراف است که ریشه در آموزههای دینی و شریعت اسلام داشته و از مبانی مستحکم عقلی نیز برخوردار است. در کشور ایران همچون سایر کشورها، قانون اساسی منبع فرازین نظام حقوقی است و وظیفه تعیین صلاحیتهای قوای حکومتی و حفظ حقوق و آزادیهای مردم را بر عهده دارد. همچنین تنها مرجع تعیین اشخاص صالح در زمینه وضع آییننامه است و این صلاحیت را به قوه مجریه اعطا کرده است. از سوی دیگر، نهادهای مختلفی را برای بررسی مطابقت مقررات دولتی با قانون اساسی و قانون عادی و شرع در نظر گرفته است که آنها را در چهار نوع نظارت قضایی، نظارت شرعی، نظارت رئیس مجلس شورای اسلامی و نظارت رئیس جمهور میتوان جای داد.نظارت بر عملکرد قوه مجریه به عنوان مسئول اجرای خطمشیهای نظام مدیریت دولتی هر جامعه از اهمیت و حساسیت بسیار بالای برخوردار است، چرا که حجم بسیار عظیمی از منابع و ظرفیت های موجود در جامعه به دستگاههای اجرایی این قوه تعلق میگیرد و از سویی دیگر بنا به تعریفی که از عناطر نظام اداره امور عمومی و کارکردهای هر یک از آنها وجود دارد، قوه مجریه مستقیما در راستای اجرای خظمشیهای تدوین شده و تحقق اهداف نظام سیاسی فعالیت میکند. در بسیاری از کشورها، مهمترین وظیفه قوه مقننه پس از قانونگذاری، نظارت بر عملکرد قوه مجریه و چگونگی اجرای قوانین مصوب نمایندگان مجلس است. نظارت قوه مقننه بر قوه مجریه به روشهای متفاوتی انجام میشود. روش پژوهش در این مطالعه از نوع اسنادی – کتابخانهای است. در این مطالعه، نظارت و انواع آن، اهمیت نظارت، مبانی قانونی نظارت، جایگاه مجلس شورای اسلامی از حیث نظارت، نظارت بر صلاحیتهای قوه مجریه، ابزارها و شیوههای نظارت مجلس بر قوه مجریه و شیوههای نظارت کمیسیونهای داخلی مجلس مورد بررسی قرار میگیرند. سپس در پایان، پیشنهادهایی جهت نظارت بهتر کمیسیونها ارائه میشود.واژگان کلیدی: نظارت، مجلس شورای اسلامی، کمیسیونهای داخلی، قوه مقننه، قوه مجریه مقدمه و بیان مسئله. ۱مقدمه. ۲۱-بیان مسئله. ۲۲-همیت و ضرورت تحقیق. ۴۳- اهداف تحقیق ۵۴- سوالات تحقیق ۶۵- فرضیه های تحقیق ۶۶- روش شناسی تحقیق ۶۷- پیشینه تحقیق ۶فصل اول. ۷مفاهیم و مبانی ۷مبحث اول: نظارت و ضرورت آن. ۸گفتار اول: معنای نظارت ۸گفتار دوم: مفاهیم مشابه. ۱۲گفتار سوم: تاریخچه نظارت ۱۳گفتار چهارم: مبانی نظارت ۱۶مبحث دوم: اهمیت و انواع نظارت ۲۸گفتار اول: اهمیت نظارت ۲۸گفتار دوم: انواع نظارت ۳۴مبحث سوم: آشنایی کل با قوه مقننه. ۳۸گفتار اول: قوه مقننه. ۳۸گفتار دوم: ساختار قوه مقننه. ۳۸فصل دوم. ۵۶جایگاه مجلس شورای اسلامی از حیث نظارت ۵۶فصل دوم: جایگاه مجلس شورای اسلامی از حیث نظارت ۵۷مبحث اول: اصل حاکمیت قانون و اصول قانون اساسی ۵۷گفتار اول: تعریف تفکیک قوا ۵۷گفتار دوم: انواع تفکیک قوا ۶۰گفتار سوم: رژیم ریاستی ۶۲گفتار چهارم: رژیم پارلمانی ۶۳گفتار پنجم: رژیم نیمه ریاستی ۶۴مبحث دوم: نظارت بر صلاحیتهای قوه مجریه (اجرایی و مقررات گذاری) ۶۸گفتار اول: نظارت بر عملکرد مقررات گذاری قوه مجریه. ۷۲گفتار دوم: نظارت بر صلاحیتهای اجرایی قوه مجریه. ۷۴فصل سوم. ۷۶ابزارها و شیوههای نظارت مجلس بر قوه مجریه. ۷۶مبحث اول: ابزارها و شیوههای نظارت مجلس بر قوه مجریه. ۷۷گفتار اول: نظارت سیاسی ۷۸گفتار دوم: نظارت اطلاعی ۹۱گفتار پنجم: نظارت تامینی و تشکیلاتی ۱۰۱فصل چهارم : شیوههای نظارت کمیسیونهای داخلس مجلس. ۹۸۱-رسیدگی به درخواستهای تحقیق و تفحص ۹۹۲-رسیدگی به سؤال نمایندگان از وزیران و رئیس جمهور. ۱۰۰۳-کسب اطلاع از کم و کیف اداره امور کشور. ۱۰۰۴–دریافت و بررسی گزارشهای عملکردی و نظارتی از اجرای قوانین مربوط به دستگاههای ذیربط ۱۰۱۵-تهیه گزارش موردی و سالانه در خصوص امور اجرائی دستگاهها و نحوه اجرای قوانین ۱۰۱۶-بررسی موارد مهم و حساس و در مواجهه با تخلفات یا سوء مدیریت. ۱۰۱۷-پیگیری معرفی ناظران مجلس و دریافت گزارشهای آنان. ۱۰۱مبحث اول: کارکردهای کمیسیونهای داخلی مجلس. ۱۰۲گفتار اول: آشنایی با کمیسیونهای داخلی مجلس. ۱۱۱گفتار دوم: ساختار کمیسیونهای داخلی مجلس. ۱۱۲مبحث دوم: چگونگی نظارت کمیسیونها ۱۱۸گفتار اول: مبانی نظارت کمیسیونها ۱۱۹گفتار دوم: موانع نظارت کمیسیونها ۱۲۷گفتار سوم: ضمانت اجرا و نتایج نظارت کمیسیونها ۱۲۹گفتار چهارم: پیشنهادهایی جهت نظارت بهتر کمیسیونها ۱۳۳نتیجهگیری ۱۳۶منابع. ۱۳۹ مقدمه و بیان مسئله مقدمه بیان مسئله باتوجه به آموزههای دینی که در آنها اهمیت ویژهای برای نظارت بیان شده است، نظارت در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز که نظامی مبتنی بر دین است، جایگاه خاصی دارد. لذا هرجا سخن از تعیین حدود اختیارهای فرد یا دستگاهی به میان آمده، نحوه نظارت بر فعالیتهای آن به روشنی بیان شده استحکومت جمهوری اسلامی ایران همانند هرنظام سیاسی دیگر متشکل از قوای سه گانه است و قوای مقننه، قضاییه و مجریه به ترتیب مسئولیت امور قانونگذاری، قضایی و اجرایی را عهدهدار هستند. در مباحث و مکاتب حقوقی بر سر این موضوع که قوه قضاییه تنها مسئول اجرای قوانین و مقررات عمومی در مقام حل و فصل دعاوی است، اختلاف نظر چندانی وجود ندارد. در اغلب موارد، اختلاف مرز میان صلاحیتهای تقنینی و اجرایی سبب شده که در خصوص نحوه عملی شدن تفکیک قوا، مشکلاتی به وجود آید. وظیفه اولیه مجلس شورای اسلامی وضع قانون است. قانونگذاری به نمایندگان مجلس شورای اسلامی امکان نظارت مستمر و همه جانبه را میدهد و اصولاً حدود اختیارات وزراء و دولت را قانون معین میکند. (اصل ۱۳۳) دولت در صورت اجرای ناقص یا عدم اجرای قوانین و یا عدم اجرای قوانین مصوب مجلس باید پاسخگو باشد و نمایندگان میتوانند از طرق قانونی دولت را مورد پرسش قرار دهند. همچنین یکی از راهبردهای مهم قوه مجریه (دولت) تصویب قوانین عادی برای سازمانهای اجرایی است. مجلس شورای اسلامی براساس اصل یکصد و سی و هشتم بر کار مصوبات دولت نظارت نیز میکند. این نظارت توسط یک هیأت ۹ نفره که زیر نظر ریاست مجلس است، انجام میگیرد.حق تحقیق و تفحص یکی از حقوقی است که به مجلس شورای اسلامی جهت کسب اطلاع از روند عملکرد دستگاههای اداری و عمومی در تمام امور کشور داده شده است. اصل ۷۶ قانون اساسی در این مورد تصریح دارد که: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد».طبق اصل ۵۸ اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی و نمایندگان منتخب مردم است.هرچند نظام جمهوری اسلامی تفکیک قوا را به صورت نسبی پذیرفته اما دارای یک تفاوت بارز با اصطلاح کلاسیک تفکیک قوا میباشد و آن این است که در حالی که در تفکیک قوای کلاسیک سعی بر این است که قدرتی مافوق قوای سه گانه وجود نداشته باشد و قوای سه گانه خود قدرت یکدیگر را تعدیل میکنند، اما به دلیل نوع خاص نظام حقوقی ایران که بر خواسته از حاکمیت الهی است به موجب اصل ۵۷ قوای سه گانه زیر نظر (ولایت مطلقه ی امر) فعالیت می کنند که این نظارت به خاطر ولایت فقیه عادل در زمان غیبت است که از اصول بنیادین اسلام و عامل مشروعیت دستگاه های زیربط است. این ساختار در مفهوم با اصل تفکیک قوا به عنوان (رافع تمرکز قدرت) منافات دارد.مفهوم تفکیک قوا در مقابل وحدت قوا به معنی عدم دخالت قوا در کار یکدیگر و استقلال آنهاست بدون برتری نسبت به یکدیگربه طوری که قدرتی برای انحلال یا استیضاح یکدیگر نداشته باشند که این را (تفکیک مطلق قوا ) مینامند.البته امروزه با توجه به قدرت در اختیار قوه مجریه این اصطلاح دستخوش تغییر شده و دیگر شاهد استقلال قوا در مفهوم مطلق آن نمیباشیم و این به خاطر کاستن از خطر(ریاست گرایی) قوه مجریه و به خطر افتادن آزادی های عمومی است. به همین دلیل امروزه بیشترین نظارت بر روی قوه مجریه اعمال میشود.عدهای با اعتقاد به عملی نبودن تفکیک مطلق و استقلال قوا و با توجه به لزوم همکاری ارگانیک قوا با یکدیگر بحثهایی تحت عنوان ( توازن و تعادل قوا ) را به جای تفکیک قوا مطرح میکنند. با توجه به آنچه ذکر شد و نظر به اصول مندرج در قانون اساسی میتوان دریافت که جمهوری اسلامی ایران نظام تفکیک نسبی قوا را البته به صورت خاص خود ( تحت نظارت ولایت امر) پذیرفته که البته این خاص بودن در کل خدشهای به چارچوب نظام تفکیک قوا وارد نمیکند. شایان ذکر است که این خاص بودن رد آثار گذشتگان نیز تحت عناوینی همچون ( قوه ی تعدیل کننده) یا ( قوه ی موسس) با اندکی جرح و تعدیل وجود داشته است. نتیجه این نوع از تفکیک قوا (تفکیک نسبی قوا) شکل گیری نظام نیمه ریاستی – نیمه پارلمانی در ایران است. اهمیت و ضرورت تحقیق امروزه یکی از مصادیق حقوق اساسی بشر، داشتن حکومت دمکراتیک و مردم سالار است کـه در صـورت تحقـق عملی آن، سایر موازین حقوق بشر نیـز در پرتـو آن ایجـاد، رعایـت و تضـمین مـیگـردد. از شاخصـههـای بنیـادین حکومتهای مردم سالار، نضارت، شفافیت و پاسخگویی در کلیه ارکان آن، به خصوص در ابعاد حاکمیت اجرایی است. نظارت بر اجرای قانون، از مهمترین عوامل موفقیت قانون در تحقق اهداف قانونگذار است. اما این مهم زمانی عملی میشود که شناخت دقیق و جامعی از کم و کیف وضعیت کنونی و چالشها و موانع موجود آن داشته باشیم. با توجه به اینکه ظاهراً تاکنون تحقیق جامعی در خصوص رابطه نظارتی مجلس و دولت از طریق کمیسیونها صورت نگرفته است، انجام پژوهشهایی همچون پژوهش حاضر میتواند ابعاد و زوایای جدیدی از مسئله را شناسایی نموده و به تقویت نظارت و اجرایی شدن قانون کمک کند. همچنین، علی رغم وجود قوانین عادی مشخص همچون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی و غیره که چند و چون رابطهی دولت و مجلس را از بعد نظارتی تا حدودی معین کردهاند، اما ارائه تفسیرهای متفاوت از قوانین نیز مشکلات عملی پیشبینی نشده، ابهامات متعددی را در خصوص حدود و ثغور نظارت بر دولت دامن زده است. بنابراین آنچه ضرورت دارد عبارت است از: بررسی دقیق جایگاه و حدود نظارت مجلس (در این تحقیق کمیسیونهای داخلی) بر فعالیتهای قوه مجریه جهت رفع نسبی ابهامات موجود و تقویت سازوکارهای نظارت به منظور اجرای سریعتر و مناسبتر قوانین. ۳- اهداف تحقیق اطلاع از روالهای کنونی موجود در کمیسیونهای داخلی مجلس برای نظارت بر دولت. شناسایی چالشها، مشکلات و نقاط ضعف و قوت موجود. شناسایی و ارائه راهکارهای عملی جهت تقویت بعد نظارتی کمیسیونهای مجلس. ۴- سوالات تحقیق جایگاه کمیسیونهای داخلی مجلس در امر نظارت مجلس بر قوه مجریه چیست؟ در حال حاضر چه سازوکاری برای نظارت بر قوه مجریه در کمیسیونهای مجلس اعمال میشود؟ کمیسیونهای داخلی مجلس در امر نظارت بر قوه مجریه با چه مسایل، موانع و مشکلاتی روبهرو هستند؟ راهکارهای ممکن برای تقویت نظارت کمیسیونهای داخلی مجلس بر قوه مجریه کداماند؟ ۵- فرضیه های تحقیق نظارت کمیسیون های داخلی مجلس دارای موانع و مشکلاتی است. ۶- روش شناسی تحقیق روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش اسنادی و کتابخانهای است ۷- پیشینه تحقیق برای دستیابی به نتایج مطلوب و قابل اعتماد درهر تحقیقی، شناسایی تحقیقات مرتبط پیشین ضروری است. از جمله تحقیقات مشابهی که در این زمینه انجام گرفته میتوان به :پایان نامه کارشناسی ارشد خانم مریم اورسجی با عنوان « ارزیابی مبانی نظارت رئیس مجلس شورای اسلامی بر مصوبات قوه مجریه»پایان نامه کارشناسی ارشد قهرمان طاهری استخرسری با عنوان « بررسی ابزارهای نظارتی قانونمند بر آئیننامهها و مصوبات دولت در حقوق اساسی جمهوری اسلامی»مقاله خانم پروانه تیلا تحت عنوان « مفهوم شناسی ابطال مصوبات قوه مجریه: استقلال ادبیات حقوق عمومی» در مجله اطلاع رسانی حقوقیمقاله سام سوادکوهی فر تحت عنوان « بررسی تطبیقی دو مرجع قانونی صالح برای نقض مصوبات دولت»در ماهنامه دادرسی نظر دهید »
واحد تهران مرکزی دانشکده حقوق پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A) گرایش :حقوق عمومی عنوان : نظارت مجلس شورای اسلامی بر قوه مجریه از طریق کمیسیونهای داخلی استاد راهنما : جناب دکتر محمد جلالی استاد مشاور: جناب دکترخیرالله پروین چکیدهامر نظارت در هر حاکمیتی از ضرورت های اولیه برای اصلاح امور و جلوگیری از وقوع انحراف است که ریشه در آموزههای دینی و شریعت اسلام داشته و از مبانی مستحکم عقلی نیز برخوردار است. در کشور ایران همچون سایر کشورها، قانون اساسی منبع فرازین نظام حقوقی است و وظیفه تعیین صلاحیتهای قوای حکومتی و حفظ حقوق و آزادیهای مردم را بر عهده دارد. همچنین تنها مرجع تعیین اشخاص صالح در زمینه وضع آییننامه است و این صلاحیت را به قوه مجریه اعطا کرده است. از سوی دیگر، نهادهای مختلفی را برای بررسی مطابقت مقررات دولتی با قانون اساسی و قانون عادی و شرع در نظر گرفته است که آنها را در چهار نوع نظارت قضایی، نظارت شرعی، نظارت رئیس مجلس شورای اسلامی و نظارت رئیس جمهور میتوان جای داد.نظارت بر عملکرد قوه مجریه به عنوان مسئول اجرای خطمشیهای نظام مدیریت دولتی هر جامعه از اهمیت و حساسیت بسیار بالای برخوردار است، چرا که حجم بسیار عظیمی از منابع و ظرفیت های موجود در جامعه به دستگاههای اجرایی این قوه تعلق میگیرد و از سویی دیگر بنا به تعریفی که از عناطر نظام اداره امور عمومی و کارکردهای هر یک از آنها وجود دارد، قوه مجریه مستقیما در راستای اجرای خظمشیهای تدوین شده و تحقق اهداف نظام سیاسی فعالیت میکند. در بسیاری از کشورها، مهمترین وظیفه قوه مقننه پس از قانونگذاری، نظارت بر عملکرد قوه مجریه و چگونگی اجرای قوانین مصوب نمایندگان مجلس است. نظارت قوه مقننه بر قوه مجریه به روشهای متفاوتی انجام میشود. روش پژوهش در این مطالعه از نوع اسنادی – کتابخانهای است. در این مطالعه، نظارت و انواع آن، اهمیت نظارت، مبانی قانونی نظارت، جایگاه مجلس شورای اسلامی از حیث نظارت، نظارت بر صلاحیتهای قوه مجریه، ابزارها و شیوههای نظارت مجلس بر قوه مجریه و شیوههای نظارت کمیسیونهای داخلی مجلس مورد بررسی قرار میگیرند. سپس در پایان، پیشنهادهایی جهت نظارت بهتر کمیسیونها ارائه میشود.واژگان کلیدی: نظارت، مجلس شورای اسلامی، کمیسیونهای داخلی، قوه مقننه، قوه مجریه مقدمه و بیان مسئله. ۱مقدمه. ۲۱-بیان مسئله. ۲۲-همیت و ضرورت تحقیق. ۴۳- اهداف تحقیق ۵۴- سوالات تحقیق ۶۵- فرضیه های تحقیق ۶۶- روش شناسی تحقیق ۶۷- پیشینه تحقیق ۶فصل اول. ۷مفاهیم و مبانی ۷مبحث اول: نظارت و ضرورت آن. ۸گفتار اول: معنای نظارت ۸گفتار دوم: مفاهیم مشابه. ۱۲گفتار سوم: تاریخچه نظارت ۱۳گفتار چهارم: مبانی نظارت ۱۶مبحث دوم: اهمیت و انواع نظارت ۲۸گفتار اول: اهمیت نظارت ۲۸گفتار دوم: انواع نظارت ۳۴مبحث سوم: آشنایی کل با قوه مقننه. ۳۸گفتار اول: قوه مقننه. ۳۸گفتار دوم: ساختار قوه مقننه. ۳۸فصل دوم. ۵۶جایگاه مجلس شورای اسلامی از حیث نظارت ۵۶فصل دوم: جایگاه مجلس شورای اسلامی از حیث نظارت ۵۷مبحث اول: اصل حاکمیت قانون و اصول قانون اساسی ۵۷گفتار اول: تعریف تفکیک قوا ۵۷گفتار دوم: انواع تفکیک قوا ۶۰گفتار سوم: رژیم ریاستی ۶۲گفتار چهارم: رژیم پارلمانی ۶۳گفتار پنجم: رژیم نیمه ریاستی ۶۴مبحث دوم: نظارت بر صلاحیتهای قوه مجریه (اجرایی و مقررات گذاری) ۶۸گفتار اول: نظارت بر عملکرد مقررات گذاری قوه مجریه. ۷۲گفتار دوم: نظارت بر صلاحیتهای اجرایی قوه مجریه. ۷۴فصل سوم. ۷۶ابزارها و شیوههای نظارت مجلس بر قوه مجریه. ۷۶مبحث اول: ابزارها و شیوههای نظارت مجلس بر قوه مجریه. ۷۷گفتار اول: نظارت سیاسی ۷۸گفتار دوم: نظارت اطلاعی ۹۱گفتار پنجم: نظارت تامینی و تشکیلاتی ۱۰۱فصل چهارم : شیوههای نظارت کمیسیونهای داخلس مجلس. ۹۸۱-رسیدگی به درخواستهای تحقیق و تفحص ۹۹۲-رسیدگی به سؤال نمایندگان از وزیران و رئیس جمهور. ۱۰۰۳-کسب اطلاع از کم و کیف اداره امور کشور. ۱۰۰۴–دریافت و بررسی گزارشهای عملکردی و نظارتی از اجرای قوانین مربوط به دستگاههای ذیربط ۱۰۱۵-تهیه گزارش موردی و سالانه در خصوص امور اجرائی دستگاهها و نحوه اجرای قوانین ۱۰۱۶-بررسی موارد مهم و حساس و در مواجهه با تخلفات یا سوء مدیریت. ۱۰۱۷-پیگیری معرفی ناظران مجلس و دریافت گزارشهای آنان. ۱۰۱مبحث اول: کارکردهای کمیسیونهای داخلی مجلس. ۱۰۲گفتار اول: آشنایی با کمیسیونهای داخلی مجلس. ۱۱۱گفتار دوم: ساختار کمیسیونهای داخلی مجلس. ۱۱۲مبحث دوم: چگونگی نظارت کمیسیونها ۱۱۸گفتار اول: مبانی نظارت کمیسیونها ۱۱۹گفتار دوم: موانع نظارت کمیسیونها ۱۲۷گفتار سوم: ضمانت اجرا و نتایج نظارت کمیسیونها ۱۲۹گفتار چهارم: پیشنهادهایی جهت نظارت بهتر کمیسیونها ۱۳۳نتیجهگیری ۱۳۶منابع. ۱۳۹ مقدمه و بیان مسئله مقدمه بیان مسئله باتوجه به آموزههای دینی که در آنها اهمیت ویژهای برای نظارت بیان شده است، نظارت در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز که نظامی مبتنی بر دین است، جایگاه خاصی دارد. لذا هرجا سخن از تعیین حدود اختیارهای فرد یا دستگاهی به میان آمده، نحوه نظارت بر فعالیتهای آن به روشنی بیان شده استحکومت جمهوری اسلامی ایران همانند هرنظام سیاسی دیگر متشکل از قوای سه گانه است و قوای مقننه، قضاییه و مجریه به ترتیب مسئولیت امور قانونگذاری، قضایی و اجرایی را عهدهدار هستند. در مباحث و مکاتب حقوقی بر سر این موضوع که قوه قضاییه تنها مسئول اجرای قوانین و مقررات عمومی در مقام حل و فصل دعاوی است، اختلاف نظر چندانی وجود ندارد. در اغلب موارد، اختلاف مرز میان صلاحیتهای تقنینی و اجرایی سبب شده که در خصوص نحوه عملی شدن تفکیک قوا، مشکلاتی به وجود آید. وظیفه اولیه مجلس شورای اسلامی وضع قانون است. قانونگذاری به نمایندگان مجلس شورای اسلامی امکان نظارت مستمر و همه جانبه را میدهد و اصولاً حدود اختیارات وزراء و دولت را قانون معین میکند. (اصل ۱۳۳) دولت در صورت اجرای ناقص یا عدم اجرای قوانین و یا عدم اجرای قوانین مصوب مجلس باید پاسخگو باشد و نمایندگان میتوانند از طرق قانونی دولت را مورد پرسش قرار دهند. همچنین یکی از راهبردهای مهم قوه مجریه (دولت) تصویب قوانین عادی برای سازمانهای اجرایی است. مجلس شورای اسلامی براساس اصل یکصد و سی و هشتم بر کار مصوبات دولت نظارت نیز میکند. این نظارت توسط یک هیأت ۹ نفره که زیر نظر ریاست مجلس است، انجام میگیرد.حق تحقیق و تفحص یکی از حقوقی است که به مجلس شورای اسلامی جهت کسب اطلاع از روند عملکرد دستگاههای اداری و عمومی در تمام امور کشور داده شده است. اصل ۷۶ قانون اساسی در این مورد تصریح دارد که: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد».طبق اصل ۵۸ اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی و نمایندگان منتخب مردم است.هرچند نظام جمهوری اسلامی تفکیک قوا را به صورت نسبی پذیرفته اما دارای یک تفاوت بارز با اصطلاح کلاسیک تفکیک قوا میباشد و آن این است که در حالی که در تفکیک قوای کلاسیک سعی بر این است که قدرتی مافوق قوای سه گانه وجود نداشته باشد و قوای سه گانه خود قدرت یکدیگر را تعدیل میکنند، اما به دلیل نوع خاص نظام حقوقی ایران که بر خواسته از حاکمیت الهی است به موجب اصل ۵۷ قوای سه گانه زیر نظر (ولایت مطلقه ی امر) فعالیت می کنند که این نظارت به خاطر ولایت فقیه عادل در زمان غیبت است که از اصول بنیادین اسلام و عامل مشروعیت دستگاه های زیربط است. این ساختار در مفهوم با اصل تفکیک قوا به عنوان (رافع تمرکز قدرت) منافات دارد.مفهوم تفکیک قوا در مقابل وحدت قوا به معنی عدم دخالت قوا در کار یکدیگر و استقلال آنهاست بدون برتری نسبت به یکدیگربه طوری که قدرتی برای انحلال یا استیضاح یکدیگر نداشته باشند که این را (تفکیک مطلق قوا ) مینامند.البته امروزه با توجه به قدرت در اختیار قوه مجریه این اصطلاح دستخوش تغییر شده و دیگر شاهد استقلال قوا در مفهوم مطلق آن نمیباشیم و این به خاطر کاستن از خطر(ریاست گرایی) قوه مجریه و به خطر افتادن آزادی های عمومی است. به همین دلیل امروزه بیشترین نظارت بر روی قوه مجریه اعمال میشود.عدهای با اعتقاد به عملی نبودن تفکیک مطلق و استقلال قوا و با توجه به لزوم همکاری ارگانیک قوا با یکدیگر بحثهایی تحت عنوان ( توازن و تعادل قوا ) را به جای تفکیک قوا مطرح میکنند. با توجه به آنچه ذکر شد و نظر به اصول مندرج در قانون اساسی میتوان دریافت که جمهوری اسلامی ایران نظام تفکیک نسبی قوا را البته به صورت خاص خود ( تحت نظارت ولایت امر) پذیرفته که البته این خاص بودن در کل خدشهای به چارچوب نظام تفکیک قوا وارد نمیکند. شایان ذکر است که این خاص بودن رد آثار گذشتگان نیز تحت عناوینی همچون ( قوه ی تعدیل کننده) یا ( قوه ی موسس) با اندکی جرح و تعدیل وجود داشته است. نتیجه این نوع از تفکیک قوا (تفکیک نسبی قوا) شکل گیری نظام نیمه ریاستی – نیمه پارلمانی در ایران است. اهمیت و ضرورت تحقیق امروزه یکی از مصادیق حقوق اساسی بشر، داشتن حکومت دمکراتیک و مردم سالار است کـه در صـورت تحقـق عملی آن، سایر موازین حقوق بشر نیـز در پرتـو آن ایجـاد، رعایـت و تضـمین مـیگـردد. از شاخصـههـای بنیـادین حکومتهای مردم سالار، نضارت، شفافیت و پاسخگویی در کلیه ارکان آن، به خصوص در ابعاد حاکمیت اجرایی است. نظارت بر اجرای قانون، از مهمترین عوامل موفقیت قانون در تحقق اهداف قانونگذار است. اما این مهم زمانی عملی میشود که شناخت دقیق و جامعی از کم و کیف وضعیت کنونی و چالشها و موانع موجود آن داشته باشیم. با توجه به اینکه ظاهراً تاکنون تحقیق جامعی در خصوص رابطه نظارتی مجلس و دولت از طریق کمیسیونها صورت نگرفته است، انجام پژوهشهایی همچون پژوهش حاضر میتواند ابعاد و زوایای جدیدی از مسئله را شناسایی نموده و به تقویت نظارت و اجرایی شدن قانون کمک کند. همچنین، علی رغم وجود قوانین عادی مشخص همچون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی و غیره که چند و چون رابطهی دولت و مجلس را از بعد نظارتی تا حدودی معین کردهاند، اما ارائه تفسیرهای متفاوت از قوانین نیز مشکلات عملی پیشبینی نشده، ابهامات متعددی را در خصوص حدود و ثغور نظارت بر دولت دامن زده است. بنابراین آنچه ضرورت دارد عبارت است از: بررسی دقیق جایگاه و حدود نظارت مجلس (در این تحقیق کمیسیونهای داخلی) بر فعالیتهای قوه مجریه جهت رفع نسبی ابهامات موجود و تقویت سازوکارهای نظارت به منظور اجرای سریعتر و مناسبتر قوانین. ۳- اهداف تحقیق اطلاع از روالهای کنونی موجود در کمیسیونهای داخلی مجلس برای نظارت بر دولت. شناسایی چالشها، مشکلات و نقاط ضعف و قوت موجود. شناسایی و ارائه راهکارهای عملی جهت تقویت بعد نظارتی کمیسیونهای مجلس. ۴- سوالات تحقیق جایگاه کمیسیونهای داخلی مجلس در امر نظارت مجلس بر قوه مجریه چیست؟ در حال حاضر چه سازوکاری برای نظارت بر قوه مجریه در کمیسیونهای مجلس اعمال میشود؟ کمیسیونهای داخلی مجلس در امر نظارت بر قوه مجریه با چه مسایل، موانع و مشکلاتی روبهرو هستند؟ راهکارهای ممکن برای تقویت نظارت کمیسیونهای داخلی مجلس بر قوه مجریه کداماند؟ ۵- فرضیه های تحقیق نظارت کمیسیون های داخلی مجلس دارای موانع و مشکلاتی است. ۶- روش شناسی تحقیق روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش اسنادی و کتابخانهای است ۷- پیشینه تحقیق برای دستیابی به نتایج مطلوب و قابل اعتماد درهر تحقیقی، شناسایی تحقیقات مرتبط پیشین ضروری است. از جمله تحقیقات مشابهی که در این زمینه انجام گرفته میتوان به :پایان نامه کارشناسی ارشد خانم مریم اورسجی با عنوان « ارزیابی مبانی نظارت رئیس مجلس شورای اسلامی بر مصوبات قوه مجریه»پایان نامه کارشناسی ارشد قهرمان طاهری استخرسری با عنوان « بررسی ابزارهای نظارتی قانونمند بر آئیننامهها و مصوبات دولت در حقوق اساسی جمهوری اسلامی»مقاله خانم پروانه تیلا تحت عنوان « مفهوم شناسی ابطال مصوبات قوه مجریه: استقلال ادبیات حقوق عمومی» در مجله اطلاع رسانی حقوقیمقاله سام سوادکوهی فر تحت عنوان « بررسی تطبیقی دو مرجع قانونی صالح برای نقض مصوبات دولت»در ماهنامه دادرسی
دانلود پایان نامه با موضوع: تشخیص اضطرار در نحوه ارتکاب جرم ارسال شده در 15 فروردین 1399 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع چکیده حالت اضطرار، نهاد حقوقی مستقلی است که هم از دیدگاه نظام حقوقی اسلام و هم از دیدگاه حقوقی عرفی و خصوصاً درنظام کیفری ایران و آلمان مانعی وجود ندارد که بطور اصولی پذیرفته شود و در یک قاعده کلی می توان بیان نمود که براساس قوانین و مقررات این دو نظام : در صورتیکه شخص مضطر قوانین جزائی را نقض کند و شرایط ذیل نیز محقق باشد عمل وی جرم تلقی نخواهد شد. ۱ـ موضوع خطر جان و یا مال باشد. ۲ـ خطر فعلیت داشته و یا قریب الوقوع باشد. ۳ـ خطر بطور حقیقی بوجود آمده باشد بنحوی که در صورت عدم اقدام، ورود ضرر ناشی از آن امری مسلم باشد. در این خصوص از یک طرف مشخصات فردی شخص مضطر و از طرف دیگر شرائطی که وی با آن روبرو بوده است در نظر گرفته می شود. ۴ـ ضرر ناشی از خطر بوجود آمده، غیر قابل جبران و یا جبران آن مستلزم تحمل ضرری باشد که عادتاً قابل تحمل نباشد. ۵ـ خطر بطور عمدی توسط فاعل بوجود نیامده باشد. بنابراین در صورتیکه خطر به علت خطای قبلی مرتکب و در اثر بیاحتیاطی وی نیز بوجود آمده باشد می توان به حالت اضطرار استناد جست. بدیهی است که منظور از عمد در اینجا بوجود آوردن خطر بطور عمدی است نه رفتاری که موجب خطر شود. ۶ـ در صورتیکه فاعل وظیفه مقابله با خطر را داشته باشد نمی تواند به استناد دخالت اضطرار از انجام وظیفه خود، خودداری کند. البته این بدان معنا نیست که فرد در هنگام اجرای وظیفه از استناد به حالت اضطرار محروم باشد . ۷ـ فعل ارتکابی تنها راه نجات از خطر باشد. ۸ـ در انجام فعل به اندازه دفع ضرر اکتفا شود. ۹ـ فعل ارتکابی قابلیت دفع خطر را داشته باشد. ۱۰ـ ضرر دفع شده بیش از ضرر وارده باشد و یا حداقل مساوی با آن باشد. ۱۱ـ فاعل در انجام فعل ارتکابی حسن نیت داشته باشد. بنابراین اگر سوء نیت کامل وی محرز شود نمی توان به دفاع اضطرار متوسل شود. مقدمه در حقوق کیفری ایران یکی از عناوین ثانویه «اضطرار» است که با وجود آن حرمت فعل محرم مرتفع و مجازات آن منتفی می شود. به دلیل اینکه موارد عروض این عنوان بر موضوعات فقهی زیاد است، لذا قاعده اضطرار که می گوید: «کل حرام مضطر الیه فهو حلال» از قواعد مشهور می باشد. هر چند این قاعده در سراسر فقه دارای کاربرد و آثار عملی است اما در کتب فقهی مورد بررسی مستقل و منسجم قرار نگرفته است. در قانون مجازات اسلام ماده خاصی که اضطرار و شرایط آن را بیان کرده باشد به چشم نمی خورد و فقط به چند مصداق اضطرار اشاره شده است. باید توجه داشت که در منابع شرعی مستندات زیادی (مانند آیه ۱۷۳ سوره بقره و حدیث رفع) در مورد اضطرار وجود دارد، که در ادامه بیان خواهد شد. هر چند در قانون مجازات اسلامی واژه اضطرار به کار نرفته اما ماده ۵۵ آن قانون که عامل ضرورت را پیش بینی کرده است، در حقیقت همان عامل اضطرار را بیان می کند زیرا برخلاف نظر گروهی از حقوقدانان قانونگذار ایران اضطرار و ضرورت را یکسان دانسته است. در حقوق موضوعه از این عامل سالب مسئولیت کیفری معمولاً با عبارت ضرورت یاد می شود. اما در فقه با واژه اضطرار مورد اشاره قرار گرفته است. دقت در نوشته های فقهی و حقوقی نشان می دهد که بین این دو واژه تفاوت اساسی وجود ندارد.نوشتار حاضر با عنوان تأثیر اضطرار در مسئولیت کیفری در حقوق جزای ایران و آلمان مورد پژوهش قرار گرفت که به صورت تطبیقی به آن پرداخته خواهد شد. همانطور که بیان شد، درماده ۵۵ قانون مجازات اسلامی ایران مقرراتی برای اضطرار وضع گردیده است و در ضمن آن شرایطی برای تحقق اضطرار بیان شده است: «هرکس هنگام بروز خطر شدید ازقبیل آتش سوزی و سیل و طوفان به منظور حفظ جان یا مال خود یا دیگری مرتکب جرمی شود، مجازات نخواهد شد، مشروط براینکه خطر را عمداً ایجاد نکرده و عمل ارتکابی نیز با خطر موجود متناسب بوده و برای رفع آن ضرورت داشته باشد.» بین اضطرار و اجبار و اکراه و دفاع مشروع شباهتهایی وجود دارد، اما قانونگذار ارتکاب جرم را در حالت اضطرار بر خلاف اجبار و اکراه فقط در مواردی و با رعایت شرایط خاصی پذیرفته است و از طرف دیگر وجود حالت اضطرار در موارد منصوص، اگرچه مسئولیت کیفری مرتکب جرم را زائل می کند ولی مسئولیت مدنی مضطر به جای خود باقی است؛ زیرا مطابق ماده ۳۲۸ قانون مدنی؛ هرکس مال غیر را تلف کند ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد، اعم از اینکه از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از آینکه عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص و معیوب کند ضامن نقص قیمت آن مال است. تبصره ذیل ماده ۵۵ قانون مجازات اسلامی نیز که مقرر می دارد:« دیه و ضمن مالی از حکم ماده مستثنی است» بیانگر آن است.به علاوه در قانون مجازات آلمان همانطور که در ادامه خواهیم خواند، در ماده۳۴ عامل اضطرار را اینچنین بیان نموده است: « شخصی که با خطر قریب الوقوع برای زندگی، تن، آزادی، شرافت، مال و یا منفعت قانونی دیگر مواجه گردد که نتوان به طریق دیگری از آن جلوگیری کرد و بنابراین مرتکب عملی شود تا خود یا دیگری، خطر را دفع نماید، در صورتی که در مقام مقایسه با منافع متقابل، به ویژه منافع حقوقی متأثر و میزان خطری که آنها را تهدید می کند، منافع مورد حفاظت در قبال خطر، به طرز چشمگیری از خطری که مانع آن شده است، ارزشمندتر باشد، عمل غیرقانونی مرتکب نشده است. این قانون فقط در صورتی که عمل ارتکابی وسیله ای مقتضی جهت جلوگیری از خطر باشد، اعمال خواهد شد.» اضطرار دارای احکام فراوانی است که پرداختن به همه آنها موجب اطاله کلام می شود. علاوه بر این، در نوشته های حقوقی به تفصیل درباره آنها سخن گفته شده است. بنابراین در این نوشتار قصد بیان تفصیلی همه این احکام را نداریم و ضمن مطالعه آن بصورت تطبیقی با حقوق جزای آلمان با تکیه بر مقایسه آن در حقوق دو کشور به سوالاتی از قبیل: میزان تأثیرگذاری اضطرار در حقوق کیفری چگونه است و چه مصادیقی را تحت پوشش خود قرار می دهد؟ ادله اباحه و منابع اضطرار چیست؟ شرایط تحقق اضطرار در حقوق کیفری چگونه است و چگونه می توان به آن در سلب مسئولیت کیفری استناد نمود و متوسل شد؟ پاسخ خواهیم داد. این پژوهش بصورت توصیفی و مقایسه ای صورت گرفته است و جمع آوری مطالب مربوط به حقوق آلمان با دشواری هایی همراه بود. اگرچه درباره اضطرار و تأثیر آن در مسئولیت کیفری در حقوق ایران پژوهش ها و بحث های متنوعی مطرح شده است و پایان نامه هایی نیز در این خصوص توسط دانشجویان و علم آموزان حقوق جزا تدوین گشته است، اما در این رساله قرار است این نهاد بسیار مهم در حقوق کیفری و احکام و شرایط آن را بصورت تطبیقی با جایگاه آن در حقوق آلمان بررسی نماییم. بدین منظور، در بخش نخست به بیان تعریف و مفهوم اضطرار و ذکر منابع و مبانی آن در حقوق دو کشور پرداخته ایم. بیان می شود که اضطرار در لغت به معنی ناچاری یا ناگزیری و در اصطلاح و از نظر حقوقدانان اضطرار به گونه های مختلف تعریف شده است. حالت اضطرار عبارت از پیش آمدن وضعی است که نگاهداری حق و یا مالی ملازمه با آسیب رسانیدن به مال غیر و در نتیجه ارتکاب جرم دارد. وقتی شخصی در خطر شدید قرار می گیرد که او را مشخصاً تهدید می کند، ممکن است به حکم ضرورت عمداً مرتکب عمل مجرمانه ای شود که یا خود از این خطر رهایی یابد و یا دیگری را از آن نجات دهد.با وجود اینکه در مورد مبنای اضطرار، نظرها یکسان نیست، اما سیر اجمالی در تاریخ تحول اندیشه های کیفری نشان می دهد که درباره حالت اضطرار به عنوان یکی از علل توجیه کننده جرم، نظریه های متعددی وجود دارد که بدانها پرداخته خواهد شد.همچنین منابع اضطرار در حقوق دو کشور شامل قانون و رویه قضایی می باشد. در حقوق ایران که قانون مجازات برگرفته از شرع اسلام می باشد، منابع شرعی نیز در شکل گیری این نهاد تأثیر بسیاری داشته است. این منابع شامل قرآن، سنت و روایات، عقل و اجماع می باشد.در قرآن کریم آیات متعددی وجود دارند که دلالت صریح بر رفع حرمت در حال اضطرار دارند از جمله آنها آیه ۱۷۳ سوه بقره است که می فرماید : «انمام حرم علیکم المیته و الدم لحم النزیر و ما اهل لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم» و در آیه ۳ سوره مائده پس از بیان دسته ای از محرمات می فرماید : « فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم».همچنین در روایات، از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) در همین باره احادیثی نقل شده است که معروفترین آنها حدیثی است موسوم به حدیث رفع با این عبارت «رفع عن امتی الخطا و النسیان و ما اکرهو ا علیه و مالا یعلمون و ما لایطیقون و ما اضطرو الیه و الحسد و الطیره و التفکر فی الوسوسه فی الخلق ما لم ینطق بنفسه»؛ از جمله نه چیزی که به موجب این حدیث رفع گردیده اند، عملی است که شخص به انجام آن مضطر گردیده باشد. علاوه بر آن، رفع الزام و تکلیف به واسطه اضطرار و عدم استحقاق عقوبت کسی که ناچار به ارتکاب عمل ممنوع شده است مانند تمام قواعد منصفانه دیگر قاعده ای عقلی است؛ زیرا اضطرار در حقیقت موقعیت مواجه شدن شخص با دو خطر یا دو مفسده است، و عقل حکم می کند که از بین دو امر قبیح یا دارای مفسده، شخص آن را که قباحت و مفسده کمتری برگزیند، تخطی از این قاعده قبح عقلی دارد. علاوه بر آن ملزم بودن شخص به ترک عمل ممنوعی که ناچار به انجام آن شده است؛ مثل الزام کسی که از گرسنگی در حال مرگ است به ترک خوردن گوشت مردار یا خوک، تکلیف مالا یطاق است و قباحل عقلی دارد.در بخش دوم به بیان عناصر، شروط و آثار و مصادیق اضطرار در حقوق دو کشور پرداخته ایم.از شرایط تحقق اضطرار می توان به موارد ذیل بسنده نمود:۱ـ خطرباید مسلم الوقوع باشد؛ یعنی خطر باید به درجه فعلیت رسیده باشد. خطرات احتمالی نمی توانند مجوزی برای ارتکاب فعل ممنوع باشند.۲ـ خطر باید شدید و یا به تعبیر فقها ملجی باشد؛ به نحوی که شخص خود را در موقعیتی ببیند که درآن بیم تلف نفس یا عضو در وی ایجاد شود.۳ـ خطر توسط خود مضطر ایجادنشده باشد؛ شخصی که با اقدامات عمدی خود شرایط و موقعیت اضطراری پیش می آورد، نمی تواند از اذن شارع درحالت اضطرار بهره مند شود.۴ـ مضطر به موجب شرع وقانون مکلف به تحمل ضرر نباشد؛ کسانی هستند که برحسب وظیفه یا قانونی دروضعیتی قرار گرفته اند که مستلزم فداکاری و تحمل خطر است. این افراد مضطر تلقی نمی گردند.۵ـ ارتکاب فعل حرام و ممنوع باید تنها راه دفع ضرورت و نجات نفس باشد. پس اگر مضطر بتواند با انجام اقدامات مباح و مشروع از قبیل استمداد از دیگران بویژه قوای دولتی یا فرار ازصحنه و یا خریداری شیئی که بتواند با آن از خود دفع ضرورت کند دیگر ارتکاب فعل حرام وممنوع برای وی جایز نخواهد بود.۶ـ اقدام مضطر باید به قدر حاجت و متناسب با شرایط و اوضاع و احوال اضطراری باشد. اقدامات اضطراری نیز باید با رعایت الاسهل فالاسهل باشد و به قدرضرورت و نیاز صورت گیرد. این مسأله از قاعده « الضرورات تتقدر بقدرها» ناشی می شود. در بیان اثر اضطرار و مصادیق آن در حقوق کیفری ایران می توان به موارد ذیل اشاره نمود:درمادۀ ۱۶۷ در جواز استفاده از مسکر در زمان اضطرار آورده شده است: « هرگاه کسی مضطر شودکه برای نجات ازمرگ یاجهت درمان بیماری سخت به مقدار ضرورت شراب بخورد محکوم به حد نخواهد شد.»دربند ۱۰ماده ۱۹۸ در شرایط سرقت مستوجب حد می خوانیم که سارق مضطر به سرقت نباشد. بنابراین اگر کسی به دلیل گرسنگی که وی را به اضطرار گشانده است، دست به سرقت ماده خوراکی از آنِ غیر زند، سرقت مستوجب حد مرتکب نشده است. ماده۸۶ قانون مجازات اسلامی کیفر زنای مرد یازنی که هریک همسردائمی دارند ولی به واسطۀ مسافرت یا حبس و مانند آنها از عذرهای موجه به همسر خود دسترسی ندارند را منتفی دانسته است. همچنین سقط جنین برای نجات جان مادر تحت شرایطی ازجمله حصول یقین یا خوف عقلایی برای تلف شدن مادر و توقف حفظ نفس او بر سقط جنین قبل از دمیده شدن روح موضوع ماده ۱۷ قانون اصلاحی آئین نامه انتتظامی پزشکی است که جواز آن را صادر می نماید.درتبصره ماده ۵۹۲ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات آمده است: درصورتی که رشوه دهنده برای پرداخت رشوه مضطر بوده و یا پرداخت رشوه را گزارش دهد یا شکایت نماید از مجازات حبس مزبور معاف خواهد بود و مال به وی مسترد می گردد. همچنین در تبصره ۲ ماده ۵۹۵ همین قانون قانونگذار چنین می گوید: هرگاه ثابت شود ربا دهنده در مقام پرداخت وجه یا مال اضافی مضطر بوده ازمجازات مذکور دراین ماده معاف خواهد شد.درتمامی این مواد مشاهده می گردد، قانونگذار به محض تحقق اضطرار درفعل ارتکابی و ثبوت شرایط این حالت توسط مجرم حکم به عدم مجازات کیفری داده است و مسئولیت را ازمجرم رفع می نماید. باید توجه کرد که اگر مضطر در هنگام ارتکاب جرمی برای دفع حالت اضطرار به اشخاص دیگر ضرر رساند، هرچند که مستوجب مجازات نخواهد بود ولی باید بعد از رفع اضطرار خسارات وارده به دیگران راجبران نماید.درتبصره ماده ۵۵ قانونگذار اشعار می داردکه دیه وضمان مالی ازاین ماده مستثنی است.واژگان کلیدیمسئولیت کیفری، اضطرار، خطر، اکراه، اجبار، دفاع مشروع، سرقت، سقط جنین، قتل، زنا الف ) بیان مسئلهاز عمده مسائلی که در باب مسئولیت کیفری همواره مورد توجه و تأیید ملل مختلف در تمام زمان ها بوده، این است که هر کس به ضرورت عمداً مرتکب عمل مجرمانه ای شود قابل مجازات و سرزنش نیست. این حالت معمولاً بر اثر خطری شدید ایجاد می شود که برای جان یا حق فرد پیش می آید و تنها از طریق ارتکاب جرم قابل احراز است. اضطرار مانند عسر و حرج از مهمترین عناوین ثانویه است که نقش عمده ای در تطبیق قوانین شرع با اوضاع و احوال خاص و در نتیجه تداوم اجرای عدالت دارد. نوشتار حاضر با عنوان مطالعه تطبیقی تأثیر اضطرار در مسئولیت کیفری در حقوق کیفری ایران و آلمان گردآوری شده است. به گفتۀ یکی از علمای حقوق که می گوید: «اضطرار، از عوامل رافع مسئولیت کیفری، موقعیت شخصی است که با فقدان هرگونه تعرض بیرونی، برای حفظ حقوق یا اموال در معرض خطر خود یا دیگری ناگزیر از ارتکاب جرم می گردد»[۱]، روشن است که اضطرار یکی از عواملی است که موجب عدم مسئولیت جزایی اشخاص می گردد و جمیع فقها و علمای حقوق بر آن اتفاق نظر دارند ، همچنین در جوامع بشری نیز این نهاد حقوقی را پذیرفته اند. لیکن مسأله ای که مورد اختلاف صاحب نظران می باشد این است که آیا بایستی اضطرار به عنوان عامل مشروع کننده جرم تلقی شود؛ زیرا مضطر اصولاً مرتکب جرمی نشده است. بنابراین از او رفع مسئولیت جزایی می شود یا این که صفت مجرمانه همچنان برای عمل اضطراری ثابت و پابرجاست و شخص مضطر به خاطر شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر وی از مجات معاف می باشد. بهرحال در این باره در نوشته های حقوقی و پژوهشهای فروانی که بین عالمان و دانشجویان حقوق کیفری به تفصیل سخن گفته شده است. اما در بحث مطالعه این موارد بطور تطبیقی در این نوشتار به بررسی و مقایسه این نهاد در حقوق ایران و آلمان پرداخته ایم.ب ) سوالات تحقیقسوالاتی که در این نوشتار بدانها پاسخ می دهیم عبارتند از:۱ـ منشأ قاعده اضطرار درحقوق ایران و حقوق آلمان چیست؟ شباهتها و تفاوتهای بین این نهاد و نهادهای مشابه آن چه می باشد؟۲ـ میزان تأثیرگذاری اضطرار در حقوق کیفری دو کشور ایران و آلمان چگونه است و چه مصادیقی را تحت پوشش خود قرار می دهد؟۳ـ ادله اباحه و منابع اضطرار چیست؟۴ـ شرایط تحقق اضطرار در حقوق کیفری چگونه است و چگونه می توان به آن در سلب مسئولیت کیفری استناد نمود و متوسل شد؟پ ) فرضیه های تحقیق۱ـ اضطرار مانند عسر و حرج از مهمترین عناوین ثانویه است که نقش عمده ای در تطبیق قوانین شرع با اوضاع و احوال خاص و در نتیجه تداوم اجرای عدالت دارد.۲ـ اضطرار وضعیتی است که موجب می گردد شخص برای دفع ضرر از خود عملی را انجام دهد.۳ـ مهمترین اثر قاعده اضطرار رفع حرمت عملی است که شخص مضطر ناچار به انجام آن شده است، این اثر قاعده اضطرار در قالب عبارت (الضرورات تبیح المحظورات ) مقبولیت عام یافته است.۴ـ شرایط اضطرار در حقوق کیفری ایران و آلمان که این نهاد را بطور مطلق پذیرفته اند، تقریباً یکسان است و تأثیرات آن در مسئولیت کیفری نیز سقوط مسئولیت کیفری است.۵ـ در حقوق ایران منبع و مبنای اضطرار قوانین، ادله شرعی و رویه قضایی و در حقوق آلمان فقط قانون و رویه قضایی می باشد.۶ـ درباره مصادیق اضطرار در حقوق کیفری آلمان از جمله قوانین و رویه قضایی، در جرم سقط جنین، قتل و سرقت به صراحت به میزان یا عدم مسئولیت مجرم اشاره شده است و در حقوق ایران علاوه بر قانون و رویه قضایی بر اساس ادله فقهی و مستندات شرعی نیز مصادیق آن بطور روشن و کامل بیان شده است. ج ) اهداف و کاربردهای تحقیقدر تشخیص اضطرار در نحوه ارتکاب جرم، این موضوع مهم است که بتوان وجود یا عدم وجود این حالت را در شخص مجرم و شرایط عمل ارتکابی آن مشخص و ثابت نمود. یکی از اهداف شناخت و مطالعه این نهاد، تشخیص اضطرار و شناخت مصادیق آن در حقوق کیفری ایران به این امر مهم کمک بیشتری می نماید.از طرفی مطالعه تطبیقی آن با میزان تأثیر و مصادیقش در حقوق کیفری آلمان و رویه قضایی آن باعث شناخت هرچه بیشتر آن نهاد و شناخت منسجم تر و جزئی تر آن در بین دانشجویان و محققان و اساتید حقوق جزا می شود.با این توضیح کاربرد این نهاد در رویه قضایی و اعمال مجازاتها (کاربرد عملی)و همچنین جهت آشنایی دانشجویان و اساتید حقوق جزا مورد استفاده قرار خواهد گرفت و در دوره های آموزش علم حقوق جزا به طور بسیط و مفصل می توان به این مقوله پرداخت( کاربرد نظری).[۱]گلدوزیان، ایرج؛ بایستههای حقوق جزای عمومی، تهران، چاپ دوازدهم، نشر میزان ۱۳۸۴، ص ۵۷۲ نظر دهید »
چکیده حالت اضطرار، نهاد حقوقی مستقلی است که هم از دیدگاه نظام حقوقی اسلام و هم از دیدگاه حقوقی عرفی و خصوصاً درنظام کیفری ایران و آلمان مانعی وجود ندارد که بطور اصولی پذیرفته شود و در یک قاعده کلی می توان بیان نمود که براساس قوانین و مقررات این دو نظام : در صورتیکه شخص مضطر قوانین جزائی را نقض کند و شرایط ذیل نیز محقق باشد عمل وی جرم تلقی نخواهد شد. ۱ـ موضوع خطر جان و یا مال باشد. ۲ـ خطر فعلیت داشته و یا قریب الوقوع باشد. ۳ـ خطر بطور حقیقی بوجود آمده باشد بنحوی که در صورت عدم اقدام، ورود ضرر ناشی از آن امری مسلم باشد. در این خصوص از یک طرف مشخصات فردی شخص مضطر و از طرف دیگر شرائطی که وی با آن روبرو بوده است در نظر گرفته می شود. ۴ـ ضرر ناشی از خطر بوجود آمده، غیر قابل جبران و یا جبران آن مستلزم تحمل ضرری باشد که عادتاً قابل تحمل نباشد. ۵ـ خطر بطور عمدی توسط فاعل بوجود نیامده باشد. بنابراین در صورتیکه خطر به علت خطای قبلی مرتکب و در اثر بیاحتیاطی وی نیز بوجود آمده باشد می توان به حالت اضطرار استناد جست. بدیهی است که منظور از عمد در اینجا بوجود آوردن خطر بطور عمدی است نه رفتاری که موجب خطر شود. ۶ـ در صورتیکه فاعل وظیفه مقابله با خطر را داشته باشد نمی تواند به استناد دخالت اضطرار از انجام وظیفه خود، خودداری کند. البته این بدان معنا نیست که فرد در هنگام اجرای وظیفه از استناد به حالت اضطرار محروم باشد . ۷ـ فعل ارتکابی تنها راه نجات از خطر باشد. ۸ـ در انجام فعل به اندازه دفع ضرر اکتفا شود. ۹ـ فعل ارتکابی قابلیت دفع خطر را داشته باشد. ۱۰ـ ضرر دفع شده بیش از ضرر وارده باشد و یا حداقل مساوی با آن باشد. ۱۱ـ فاعل در انجام فعل ارتکابی حسن نیت داشته باشد. بنابراین اگر سوء نیت کامل وی محرز شود نمی توان به دفاع اضطرار متوسل شود. مقدمه در حقوق کیفری ایران یکی از عناوین ثانویه «اضطرار» است که با وجود آن حرمت فعل محرم مرتفع و مجازات آن منتفی می شود. به دلیل اینکه موارد عروض این عنوان بر موضوعات فقهی زیاد است، لذا قاعده اضطرار که می گوید: «کل حرام مضطر الیه فهو حلال» از قواعد مشهور می باشد. هر چند این قاعده در سراسر فقه دارای کاربرد و آثار عملی است اما در کتب فقهی مورد بررسی مستقل و منسجم قرار نگرفته است. در قانون مجازات اسلام ماده خاصی که اضطرار و شرایط آن را بیان کرده باشد به چشم نمی خورد و فقط به چند مصداق اضطرار اشاره شده است. باید توجه داشت که در منابع شرعی مستندات زیادی (مانند آیه ۱۷۳ سوره بقره و حدیث رفع) در مورد اضطرار وجود دارد، که در ادامه بیان خواهد شد. هر چند در قانون مجازات اسلامی واژه اضطرار به کار نرفته اما ماده ۵۵ آن قانون که عامل ضرورت را پیش بینی کرده است، در حقیقت همان عامل اضطرار را بیان می کند زیرا برخلاف نظر گروهی از حقوقدانان قانونگذار ایران اضطرار و ضرورت را یکسان دانسته است. در حقوق موضوعه از این عامل سالب مسئولیت کیفری معمولاً با عبارت ضرورت یاد می شود. اما در فقه با واژه اضطرار مورد اشاره قرار گرفته است. دقت در نوشته های فقهی و حقوقی نشان می دهد که بین این دو واژه تفاوت اساسی وجود ندارد.نوشتار حاضر با عنوان تأثیر اضطرار در مسئولیت کیفری در حقوق جزای ایران و آلمان مورد پژوهش قرار گرفت که به صورت تطبیقی به آن پرداخته خواهد شد. همانطور که بیان شد، درماده ۵۵ قانون مجازات اسلامی ایران مقرراتی برای اضطرار وضع گردیده است و در ضمن آن شرایطی برای تحقق اضطرار بیان شده است: «هرکس هنگام بروز خطر شدید ازقبیل آتش سوزی و سیل و طوفان به منظور حفظ جان یا مال خود یا دیگری مرتکب جرمی شود، مجازات نخواهد شد، مشروط براینکه خطر را عمداً ایجاد نکرده و عمل ارتکابی نیز با خطر موجود متناسب بوده و برای رفع آن ضرورت داشته باشد.» بین اضطرار و اجبار و اکراه و دفاع مشروع شباهتهایی وجود دارد، اما قانونگذار ارتکاب جرم را در حالت اضطرار بر خلاف اجبار و اکراه فقط در مواردی و با رعایت شرایط خاصی پذیرفته است و از طرف دیگر وجود حالت اضطرار در موارد منصوص، اگرچه مسئولیت کیفری مرتکب جرم را زائل می کند ولی مسئولیت مدنی مضطر به جای خود باقی است؛ زیرا مطابق ماده ۳۲۸ قانون مدنی؛ هرکس مال غیر را تلف کند ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد، اعم از اینکه از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از آینکه عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص و معیوب کند ضامن نقص قیمت آن مال است. تبصره ذیل ماده ۵۵ قانون مجازات اسلامی نیز که مقرر می دارد:« دیه و ضمن مالی از حکم ماده مستثنی است» بیانگر آن است.به علاوه در قانون مجازات آلمان همانطور که در ادامه خواهیم خواند، در ماده۳۴ عامل اضطرار را اینچنین بیان نموده است: « شخصی که با خطر قریب الوقوع برای زندگی، تن، آزادی، شرافت، مال و یا منفعت قانونی دیگر مواجه گردد که نتوان به طریق دیگری از آن جلوگیری کرد و بنابراین مرتکب عملی شود تا خود یا دیگری، خطر را دفع نماید، در صورتی که در مقام مقایسه با منافع متقابل، به ویژه منافع حقوقی متأثر و میزان خطری که آنها را تهدید می کند، منافع مورد حفاظت در قبال خطر، به طرز چشمگیری از خطری که مانع آن شده است، ارزشمندتر باشد، عمل غیرقانونی مرتکب نشده است. این قانون فقط در صورتی که عمل ارتکابی وسیله ای مقتضی جهت جلوگیری از خطر باشد، اعمال خواهد شد.» اضطرار دارای احکام فراوانی است که پرداختن به همه آنها موجب اطاله کلام می شود. علاوه بر این، در نوشته های حقوقی به تفصیل درباره آنها سخن گفته شده است. بنابراین در این نوشتار قصد بیان تفصیلی همه این احکام را نداریم و ضمن مطالعه آن بصورت تطبیقی با حقوق جزای آلمان با تکیه بر مقایسه آن در حقوق دو کشور به سوالاتی از قبیل: میزان تأثیرگذاری اضطرار در حقوق کیفری چگونه است و چه مصادیقی را تحت پوشش خود قرار می دهد؟ ادله اباحه و منابع اضطرار چیست؟ شرایط تحقق اضطرار در حقوق کیفری چگونه است و چگونه می توان به آن در سلب مسئولیت کیفری استناد نمود و متوسل شد؟ پاسخ خواهیم داد. این پژوهش بصورت توصیفی و مقایسه ای صورت گرفته است و جمع آوری مطالب مربوط به حقوق آلمان با دشواری هایی همراه بود. اگرچه درباره اضطرار و تأثیر آن در مسئولیت کیفری در حقوق ایران پژوهش ها و بحث های متنوعی مطرح شده است و پایان نامه هایی نیز در این خصوص توسط دانشجویان و علم آموزان حقوق جزا تدوین گشته است، اما در این رساله قرار است این نهاد بسیار مهم در حقوق کیفری و احکام و شرایط آن را بصورت تطبیقی با جایگاه آن در حقوق آلمان بررسی نماییم. بدین منظور، در بخش نخست به بیان تعریف و مفهوم اضطرار و ذکر منابع و مبانی آن در حقوق دو کشور پرداخته ایم. بیان می شود که اضطرار در لغت به معنی ناچاری یا ناگزیری و در اصطلاح و از نظر حقوقدانان اضطرار به گونه های مختلف تعریف شده است. حالت اضطرار عبارت از پیش آمدن وضعی است که نگاهداری حق و یا مالی ملازمه با آسیب رسانیدن به مال غیر و در نتیجه ارتکاب جرم دارد. وقتی شخصی در خطر شدید قرار می گیرد که او را مشخصاً تهدید می کند، ممکن است به حکم ضرورت عمداً مرتکب عمل مجرمانه ای شود که یا خود از این خطر رهایی یابد و یا دیگری را از آن نجات دهد.با وجود اینکه در مورد مبنای اضطرار، نظرها یکسان نیست، اما سیر اجمالی در تاریخ تحول اندیشه های کیفری نشان می دهد که درباره حالت اضطرار به عنوان یکی از علل توجیه کننده جرم، نظریه های متعددی وجود دارد که بدانها پرداخته خواهد شد.همچنین منابع اضطرار در حقوق دو کشور شامل قانون و رویه قضایی می باشد. در حقوق ایران که قانون مجازات برگرفته از شرع اسلام می باشد، منابع شرعی نیز در شکل گیری این نهاد تأثیر بسیاری داشته است. این منابع شامل قرآن، سنت و روایات، عقل و اجماع می باشد.در قرآن کریم آیات متعددی وجود دارند که دلالت صریح بر رفع حرمت در حال اضطرار دارند از جمله آنها آیه ۱۷۳ سوه بقره است که می فرماید : «انمام حرم علیکم المیته و الدم لحم النزیر و ما اهل لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم» و در آیه ۳ سوره مائده پس از بیان دسته ای از محرمات می فرماید : « فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم».همچنین در روایات، از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) در همین باره احادیثی نقل شده است که معروفترین آنها حدیثی است موسوم به حدیث رفع با این عبارت «رفع عن امتی الخطا و النسیان و ما اکرهو ا علیه و مالا یعلمون و ما لایطیقون و ما اضطرو الیه و الحسد و الطیره و التفکر فی الوسوسه فی الخلق ما لم ینطق بنفسه»؛ از جمله نه چیزی که به موجب این حدیث رفع گردیده اند، عملی است که شخص به انجام آن مضطر گردیده باشد. علاوه بر آن، رفع الزام و تکلیف به واسطه اضطرار و عدم استحقاق عقوبت کسی که ناچار به ارتکاب عمل ممنوع شده است مانند تمام قواعد منصفانه دیگر قاعده ای عقلی است؛ زیرا اضطرار در حقیقت موقعیت مواجه شدن شخص با دو خطر یا دو مفسده است، و عقل حکم می کند که از بین دو امر قبیح یا دارای مفسده، شخص آن را که قباحت و مفسده کمتری برگزیند، تخطی از این قاعده قبح عقلی دارد. علاوه بر آن ملزم بودن شخص به ترک عمل ممنوعی که ناچار به انجام آن شده است؛ مثل الزام کسی که از گرسنگی در حال مرگ است به ترک خوردن گوشت مردار یا خوک، تکلیف مالا یطاق است و قباحل عقلی دارد.در بخش دوم به بیان عناصر، شروط و آثار و مصادیق اضطرار در حقوق دو کشور پرداخته ایم.از شرایط تحقق اضطرار می توان به موارد ذیل بسنده نمود:۱ـ خطرباید مسلم الوقوع باشد؛ یعنی خطر باید به درجه فعلیت رسیده باشد. خطرات احتمالی نمی توانند مجوزی برای ارتکاب فعل ممنوع باشند.۲ـ خطر باید شدید و یا به تعبیر فقها ملجی باشد؛ به نحوی که شخص خود را در موقعیتی ببیند که درآن بیم تلف نفس یا عضو در وی ایجاد شود.۳ـ خطر توسط خود مضطر ایجادنشده باشد؛ شخصی که با اقدامات عمدی خود شرایط و موقعیت اضطراری پیش می آورد، نمی تواند از اذن شارع درحالت اضطرار بهره مند شود.۴ـ مضطر به موجب شرع وقانون مکلف به تحمل ضرر نباشد؛ کسانی هستند که برحسب وظیفه یا قانونی دروضعیتی قرار گرفته اند که مستلزم فداکاری و تحمل خطر است. این افراد مضطر تلقی نمی گردند.۵ـ ارتکاب فعل حرام و ممنوع باید تنها راه دفع ضرورت و نجات نفس باشد. پس اگر مضطر بتواند با انجام اقدامات مباح و مشروع از قبیل استمداد از دیگران بویژه قوای دولتی یا فرار ازصحنه و یا خریداری شیئی که بتواند با آن از خود دفع ضرورت کند دیگر ارتکاب فعل حرام وممنوع برای وی جایز نخواهد بود.۶ـ اقدام مضطر باید به قدر حاجت و متناسب با شرایط و اوضاع و احوال اضطراری باشد. اقدامات اضطراری نیز باید با رعایت الاسهل فالاسهل باشد و به قدرضرورت و نیاز صورت گیرد. این مسأله از قاعده « الضرورات تتقدر بقدرها» ناشی می شود. در بیان اثر اضطرار و مصادیق آن در حقوق کیفری ایران می توان به موارد ذیل اشاره نمود:درمادۀ ۱۶۷ در جواز استفاده از مسکر در زمان اضطرار آورده شده است: « هرگاه کسی مضطر شودکه برای نجات ازمرگ یاجهت درمان بیماری سخت به مقدار ضرورت شراب بخورد محکوم به حد نخواهد شد.»دربند ۱۰ماده ۱۹۸ در شرایط سرقت مستوجب حد می خوانیم که سارق مضطر به سرقت نباشد. بنابراین اگر کسی به دلیل گرسنگی که وی را به اضطرار گشانده است، دست به سرقت ماده خوراکی از آنِ غیر زند، سرقت مستوجب حد مرتکب نشده است. ماده۸۶ قانون مجازات اسلامی کیفر زنای مرد یازنی که هریک همسردائمی دارند ولی به واسطۀ مسافرت یا حبس و مانند آنها از عذرهای موجه به همسر خود دسترسی ندارند را منتفی دانسته است. همچنین سقط جنین برای نجات جان مادر تحت شرایطی ازجمله حصول یقین یا خوف عقلایی برای تلف شدن مادر و توقف حفظ نفس او بر سقط جنین قبل از دمیده شدن روح موضوع ماده ۱۷ قانون اصلاحی آئین نامه انتتظامی پزشکی است که جواز آن را صادر می نماید.درتبصره ماده ۵۹۲ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات آمده است: درصورتی که رشوه دهنده برای پرداخت رشوه مضطر بوده و یا پرداخت رشوه را گزارش دهد یا شکایت نماید از مجازات حبس مزبور معاف خواهد بود و مال به وی مسترد می گردد. همچنین در تبصره ۲ ماده ۵۹۵ همین قانون قانونگذار چنین می گوید: هرگاه ثابت شود ربا دهنده در مقام پرداخت وجه یا مال اضافی مضطر بوده ازمجازات مذکور دراین ماده معاف خواهد شد.درتمامی این مواد مشاهده می گردد، قانونگذار به محض تحقق اضطرار درفعل ارتکابی و ثبوت شرایط این حالت توسط مجرم حکم به عدم مجازات کیفری داده است و مسئولیت را ازمجرم رفع می نماید. باید توجه کرد که اگر مضطر در هنگام ارتکاب جرمی برای دفع حالت اضطرار به اشخاص دیگر ضرر رساند، هرچند که مستوجب مجازات نخواهد بود ولی باید بعد از رفع اضطرار خسارات وارده به دیگران راجبران نماید.درتبصره ماده ۵۵ قانونگذار اشعار می داردکه دیه وضمان مالی ازاین ماده مستثنی است.واژگان کلیدیمسئولیت کیفری، اضطرار، خطر، اکراه، اجبار، دفاع مشروع، سرقت، سقط جنین، قتل، زنا الف ) بیان مسئلهاز عمده مسائلی که در باب مسئولیت کیفری همواره مورد توجه و تأیید ملل مختلف در تمام زمان ها بوده، این است که هر کس به ضرورت عمداً مرتکب عمل مجرمانه ای شود قابل مجازات و سرزنش نیست. این حالت معمولاً بر اثر خطری شدید ایجاد می شود که برای جان یا حق فرد پیش می آید و تنها از طریق ارتکاب جرم قابل احراز است. اضطرار مانند عسر و حرج از مهمترین عناوین ثانویه است که نقش عمده ای در تطبیق قوانین شرع با اوضاع و احوال خاص و در نتیجه تداوم اجرای عدالت دارد. نوشتار حاضر با عنوان مطالعه تطبیقی تأثیر اضطرار در مسئولیت کیفری در حقوق کیفری ایران و آلمان گردآوری شده است. به گفتۀ یکی از علمای حقوق که می گوید: «اضطرار، از عوامل رافع مسئولیت کیفری، موقعیت شخصی است که با فقدان هرگونه تعرض بیرونی، برای حفظ حقوق یا اموال در معرض خطر خود یا دیگری ناگزیر از ارتکاب جرم می گردد»[۱]، روشن است که اضطرار یکی از عواملی است که موجب عدم مسئولیت جزایی اشخاص می گردد و جمیع فقها و علمای حقوق بر آن اتفاق نظر دارند ، همچنین در جوامع بشری نیز این نهاد حقوقی را پذیرفته اند. لیکن مسأله ای که مورد اختلاف صاحب نظران می باشد این است که آیا بایستی اضطرار به عنوان عامل مشروع کننده جرم تلقی شود؛ زیرا مضطر اصولاً مرتکب جرمی نشده است. بنابراین از او رفع مسئولیت جزایی می شود یا این که صفت مجرمانه همچنان برای عمل اضطراری ثابت و پابرجاست و شخص مضطر به خاطر شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر وی از مجات معاف می باشد. بهرحال در این باره در نوشته های حقوقی و پژوهشهای فروانی که بین عالمان و دانشجویان حقوق کیفری به تفصیل سخن گفته شده است. اما در بحث مطالعه این موارد بطور تطبیقی در این نوشتار به بررسی و مقایسه این نهاد در حقوق ایران و آلمان پرداخته ایم.ب ) سوالات تحقیقسوالاتی که در این نوشتار بدانها پاسخ می دهیم عبارتند از:۱ـ منشأ قاعده اضطرار درحقوق ایران و حقوق آلمان چیست؟ شباهتها و تفاوتهای بین این نهاد و نهادهای مشابه آن چه می باشد؟۲ـ میزان تأثیرگذاری اضطرار در حقوق کیفری دو کشور ایران و آلمان چگونه است و چه مصادیقی را تحت پوشش خود قرار می دهد؟۳ـ ادله اباحه و منابع اضطرار چیست؟۴ـ شرایط تحقق اضطرار در حقوق کیفری چگونه است و چگونه می توان به آن در سلب مسئولیت کیفری استناد نمود و متوسل شد؟پ ) فرضیه های تحقیق۱ـ اضطرار مانند عسر و حرج از مهمترین عناوین ثانویه است که نقش عمده ای در تطبیق قوانین شرع با اوضاع و احوال خاص و در نتیجه تداوم اجرای عدالت دارد.۲ـ اضطرار وضعیتی است که موجب می گردد شخص برای دفع ضرر از خود عملی را انجام دهد.۳ـ مهمترین اثر قاعده اضطرار رفع حرمت عملی است که شخص مضطر ناچار به انجام آن شده است، این اثر قاعده اضطرار در قالب عبارت (الضرورات تبیح المحظورات ) مقبولیت عام یافته است.۴ـ شرایط اضطرار در حقوق کیفری ایران و آلمان که این نهاد را بطور مطلق پذیرفته اند، تقریباً یکسان است و تأثیرات آن در مسئولیت کیفری نیز سقوط مسئولیت کیفری است.۵ـ در حقوق ایران منبع و مبنای اضطرار قوانین، ادله شرعی و رویه قضایی و در حقوق آلمان فقط قانون و رویه قضایی می باشد.۶ـ درباره مصادیق اضطرار در حقوق کیفری آلمان از جمله قوانین و رویه قضایی، در جرم سقط جنین، قتل و سرقت به صراحت به میزان یا عدم مسئولیت مجرم اشاره شده است و در حقوق ایران علاوه بر قانون و رویه قضایی بر اساس ادله فقهی و مستندات شرعی نیز مصادیق آن بطور روشن و کامل بیان شده است. ج ) اهداف و کاربردهای تحقیقدر تشخیص اضطرار در نحوه ارتکاب جرم، این موضوع مهم است که بتوان وجود یا عدم وجود این حالت را در شخص مجرم و شرایط عمل ارتکابی آن مشخص و ثابت نمود. یکی از اهداف شناخت و مطالعه این نهاد، تشخیص اضطرار و شناخت مصادیق آن در حقوق کیفری ایران به این امر مهم کمک بیشتری می نماید.از طرفی مطالعه تطبیقی آن با میزان تأثیر و مصادیقش در حقوق کیفری آلمان و رویه قضایی آن باعث شناخت هرچه بیشتر آن نهاد و شناخت منسجم تر و جزئی تر آن در بین دانشجویان و محققان و اساتید حقوق جزا می شود.با این توضیح کاربرد این نهاد در رویه قضایی و اعمال مجازاتها (کاربرد عملی)و همچنین جهت آشنایی دانشجویان و اساتید حقوق جزا مورد استفاده قرار خواهد گرفت و در دوره های آموزش علم حقوق جزا به طور بسیط و مفصل می توان به این مقوله پرداخت( کاربرد نظری).[۱]گلدوزیان، ایرج؛ بایستههای حقوق جزای عمومی، تهران، چاپ دوازدهم، نشر میزان ۱۳۸۴، ص ۵۷۲
دانلود پایان نامه ارشد با موضوع: حقوق بزه دیده در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و تدابیر حمایتی قانونگذار ارسال شده در 15 فروردین 1399 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع چکیده ارتکاب هر جرمی از سه هرم بزه دیده، بزهکار و بزه تشکیل می شود. نقش بزه دیده در ارتکاب جرم از دیدگاه جرم شناسی بسیار حائز اهمیت است. بزهکار یکی از ارکان اصلی یک جرم است که تاکنون در مباحث مربوط به حقوق کیفری کمتر مورد توجه قرار گرفته بود اما در راستای تأمین حقوق شهروندی و حقوق بشر مورد توجه قرار گرفت. بر این اساس، ارتکاب جرم علیه یک شخص، علاوه بر آنکه آسیب های متعدد جسمانی، مالی، روانی و عاطفی برای بزه دیده به بار می آورد از یک سو او را در پیچ و خم های مختلف مراکز پزشکی، پلیسی و قضایی قرار می دهد و از سوی دیگر با مداخله گران متعدد و پرونده های گوناگون اعم از کیفری، حقوقی، اداری و غیره مواجه می سازد. این در حالی است که وی به خاطر آسیب های وارد آمده، دیگر از نظر توان مادی و روانی مانند سابق نیست. بر این اساس پی ریزی حقوق بزه دیدگان در فرایند دادرسی کیفری در کنار شناخت مشکلات و نیازهای ایشان باید بر شالوده محکمی استوار گردد. از آنجایی که بزه دیده شناسی حمایتی یکی از موضوعات جدید و نویی در حقوق کیفری می باشد، لذا قانونگذار در آیین دادرسی کیفری جدید این حقوق را مد نظر قرار داده و در راستای حمایت از بزه دیده تمهیداتی را اندیشیده است.ما در این نوشتار به شناخت بزه دیده و انواع ان و مبانی حمایت از بزه دیدگان پرداخته ایم و حقوق آنها را در فرایند دادرسی بر شمردیم. نهایتاً از آنجایی غایت اصلی این نوشتار تدابیر حمایتی قانونگذار نسبت به بزه دیده در آیین دادرسی کیفری جدید التصویب می باشد هر یک از این تدابیر را مورد بحث وبررسی قرار داده ایم.کلید واژگان: بزه دیده، عدالت قضایی، رفتار منصفانه، جبران خسارت مقدمه: بیان مسأله)بناست در نوشتاری که می خواهیم مورد پژوهش قرار دهیم، به حقوق بزه دیده در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ بپردازیم و راهکارهای حمایتی قانونگذار را درباره این موضوع مورد مطالعه قرار دهیم.جهت تشریح ابعاد این مسأله لازم است ابتدا به تعریفی که قانونگذار از بزه دیده در قانون آیین دادرسی مصوب ۱۳۹۲ آورده است اشاره نماییم. ماده ۱۰ این قانون اشعار می دارد: « بزه دیده شخصی است که از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان می گردد و چنانچه تعقیب مرتکب را درخواست کند، شاکی و هرگاه جبران ضرر و زیان وارده را مطالبه کند، مدعی خصوصی نامیده می شود.» این نخستین بار است که قانون آیین دادرسی کیفری از اصطلاح «بزه دیده» استفاده و آن را تعریف می کند. هرچند ممکن است اشخاص زیادی از وقوع یک جرم متحمل ضرر و زیان شوند، اما تنها بزه دیده مستقیم یعنی کسی که مستقیماً از وقوع جرم لطمه دیده و یا قانونگذار با جرم انگاری یک رفتار مباح قصد حمایت از او را داشته و یا قائم مقام چنین شخصی محسوب می شود، می تواند در فرایند کیفری به عنوان شاکی تقاضای تعقیب متهم را نماید و بزه دیده غیرمستقیم چنین اختیاری ندارد. چنین شخصی اعلام کنده جرم محسوب می شود وشرایط آن را دارد.بزه دیده با ارتکاب جرم، علاوه بر تحمل خسارات و درد و رنج های ناشی از بزه دیدگی ، کرامت و ارزش انسانی خویش را از دست رفته می بیند و به دنبال بازسازی این وضعیت آشفته بر می آید. با ورود بزه دیده در پیچ و خم های دادرسی اعم از تعدد پلیس، دادسرا، مراجع کارشناسی، پرونده ها و سردرگمی بزه دیده در آن سوء رفتارهای احتمالی مداخله گران پلیسی، قضایی و اجرایی ناملایمات و خسارات مادی وروانی جدیدی بر وی بار می شود و نه تنها زمینه بزه دیدگی یا ناملایمات ثانوی و تکرار آن ایجاد می گردد بلکه لطمه جبران ناپذیری به کرامت انسانی او وارد می شود. شناخت این واقعیت ضرورت تصویب قوانین موثر و مناسب با حقوق بزه دیدگان را در کل فرایند دادرسی ایجاب می کند. رویکرد حمایتی از حقوق بزه دیده از دیدگاه شکلی به طور کلی دو هدف را دنبال می کند. نخست مراقبت از کرامت افراد و حقوق انسانی آنان و سپس تقویت و تحکیم جایگاه بزه دیده به عنوان کنشگر فعال در فرایند کیفری، پیچیدگی بزه دیدگی و همچنین تدابیر اندیشیده شده برای پیشگیری و کنترل بزه دیدگی، اهمیت حمایت موثر از حقوق مناسب برای بزه دیده را موجب می شود. این حقوق متعدد ست و حقوقی همچون شناسایی ، دسترسی به عدالت، پذیرفته شدن ، همراهی و حمایت، گوش فرادادن، آگاهی یافتن، راهنمایی شدن ، حق جبران خسارات احتمالی اعم از جسمانی، مادی، روانی و یا اجتماعی و سرانجام بر عهده گرفتن هزینه های بزه دیده را شامل می شود. این حقوق به بزه دیده، نماینده قانونی و به وراثش تعلق می گیرد. به همین دلیل، مطالعه و تحقیق در رویکردهایی که قانونگذار در قانون جدید دادرسی کیفری اتخاذ نموده است می تواند به شناخت هر چه بیشتر این حقوق کمک نماید. ما با مطالعه و تشخیص بزه دیده در جرایم کیفری و جایگاه وی در ارتکاب هر جرمی اعم از خصوصی و عمومی و ورود او به فرایند دادرسی، می خواهیم بدانیم که قانونگذار چگونه این حقوق را در فرایند دادرسی کیفری و در مراحل پر پیچ و خم دادرسی برای بزه دیده به ظهور رسانده است و تا چه میزان می توان امیدوار بود که تمام این حمایت ها مطابق آنچه در قانون آیین دادرسی کیفری به آنها اهمیت داده شده است در رویه های قضایی و دادرسی های کیفری امکان اعمال دارند؟پیشینه موضوع)۱ـ اسماعیل عبدالهی و لیلا اهرمی نژاد، در مقاله بررسی تحلیلی راهبردهای حمایت از بزه دیده در اسناد بین المللی و حقوق کیفری ایران، آورده اند: بزه دیده، عنصری مهم در فرایند کیفری است که متأسفانه تاکنون در پژوهش های جرم شناسی وسیاست جنایی کشور ما، موقعیت واقعی خود را نیافته است و ضرورت حمایت از این عنصر مهم و حساس، در گرو ایجاد راهبردهای جهانی و منطقه ای و داخلی است به نوعی که بزه دیده، بتواند به حقوق از دست رفته خویش دست یابد. راهبرد حمایت از بزه دیده به معنای روش یا ابزاری کیفری و غیرکیفری برای حمایت از قربانی جرم یا بزه دیده است. مطالب پژوهش حاضر که به صورت توصیفی ـ تحلیلی بررسی شده است با مطالعات کتابخانه ای انجام شده و ابزارهای گردآوری اطلاعات تحقیق نیز شامل فیش برداری و استفاده از بانک های اطلاعاتی و شبکه های کامپیوتری است و مبنا و معیار در تجزیه و تحلیل های کیفی استدلال و استنباط و مقایسه است. در سطح بین الملل راهبردها در سه حیطه تقنینی، قضایی و اجرایی بررسی و تحلیل شده است که در بعد راهبرد تقنینی، اسنادی نظیر پیش نویس کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره دادگری و پشتیبانی برای بزه دیدگان و قربانیان سوءاستفاده از قدرت، اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، کنوانسیون اروپایی پرداخت غرامت به بزه دیدگان جرایم خشونت بار، کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی، کنوانسیون سازمان ملل برای مبارزه با فساد، تبیین و تحلیل شده است. در بحث راهبرد قضایی و اجرایی نیز به بررسی و تحلیل نقش بزه دیده در دیوان کیفری بین المللی و چگونگی حمایت از او در شروع تحقیقات مقدماتی و مرحله رسیدگی و صدور حکم پرداخته شده است، ولی با توجه به تحلیل هایی که در این زمینه و در خصوص تبیین راهبردها، صورت گرفته، مشخص گردیده است که تلاش های انجام شده، کافی به نظر نمی رسد. به طوری که اسناد بین المللی در عمل کارایی لازم را نداشته و هنوز تعداد قابل توجهی از کشورها به دلایل گوناگون مفاد اسناد را به صورت کامل وارد حیطه کاربردی اصول راهبردی خود ننموده اند و در حیطه قضایی و اجرایی نتوانسته اند از بزه دیده حمایت کاملی به عمل آورند.۲ـ محمد حبیبی مجنده و مرضیه دیرباز، در مقاله : دیوان کیفری بین المللی و حقوق بزه دیده در مراحل محاکمه و تجدیدنظر، آورده اند: دیوان کیفری بین المللی، نخستین دادگاه کیفرى بین المللی دائمى است که براى رسیدگى به جنایتهاى بین المللى شامل نسل زدایی، جنایتهای علیه بشریت، جنایتهای جنگی و تجاوز تأسیس شده است. مطالعات بزه دیده شناسىِ حمایتى، با تأثیر بر سیاستِ جنایىِ عصر حاضر و با تأکید بر سیاست جنایىِ بین المللى، منجر به اعطاى جایگاه رفیعى به بزه دیده در فرایند دادرسىِ کیفرى شده است. در سایه ى تلاشهاى پژوهشگران و مدافعان حقوق بشر، امروز بزه دیده حق دارد در فرایند دادرسى کیفرى مشارکت نماید. در این راستا، دیوان در مراحل مختلف رسیدگى کیفرى، حقوق ویژه اى را براى بزه دیدگان در نظر گرفته است. برخى از حقوق اعطایى، مربوط به مرحله اى خاص از فرایند جنایى است که در دیگر مراحل قابلیت اعمال ندارد.۳ـ محمد آشوری و ابوالقاسم خدادادی در مقاله: حقوق بنیادین بزه دیده در فرایند دادرسی کیفری، مجله آموزه های حقوق کیفری ، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره ۲، زمستان ۱۳۹۰ بیان داشته اند: ارتکاب جرم علیه یک شخص، علاوه بر آنکه آسیبهای متعدد جسمانی، مالی،روانی و عاطفی برای بز ه دیده به بار می آورد و از یک سو او را در پیچ و خم های مختلف مراکز پزشکی، پلیسی و قضایی قرار می دهد و از سوی دیگر با مداخله گران متعدد و پرونده های گوناگون اعم از کیفری، حقوقی، اداری و غیره مواجه می سازد. این در حالی است که وی به خاطر آسیب های وارد آمده ،دیگر از توان مادی و روانی سابق برخوردار نیست. بر این اساس، پی ریزی حقوق بزه دیدگان در فرایند دادرسی کیفری در کنار شناخت مشکلات و نیازهای ایشان، باید بر شالوده محکمی استوار گردد. بی تردید حفظ کرامت و ارزش والای انسانی به عنوان یکی از حقوق بنیادین، بر آبروی انتقال ناپذیر بشر، مبنایی استوار در این سازماندهی است.۴ـ حسنعلی حسینلو، در پایان نامه خود با عنوان، حمایت از بزه دیده در قانون آیین دادرسی کیفری ایران با بررسی تطبیقی آن با قانون فرانسه، دانشگاه امام صادق (ع)، ۱۳۹۱، آورده است: از قبل از پیدایش رشته ای به نام جرم شناسی آنچه که بیشتر مورد توجه دستگاه عدالت کیفری قرار داشت، پدیده مجرمانه بود. رابطه آمرانه میان پدیده مجرمانه و نتیجه حاصله از آن و اثربخشیدن به این رابطه از طریق اعمال مجازات ، شخص مجرم را از نگاه عدالت کیفری پنهان نگاه داشته بود. به عبارت دیگر، فضایی که در آن ،حقوق جزای کلاسیک شکل می گرفت، یک فضای جرم مدارانه بود. با پیدایش جرمشناسی ، توجه به مباشر جرم، یعنی شخص بزهکار رو به فزونی گذاشت و نهادهای مختلفی در حقوق جزا براساس توجه به شخصی بزهکار تاسیس شد. نهادهایی همچون آزادی مشروط، تعلیق اجرای مجازات ، اقدامات تامینی ، پرونده شخصیت، تعلیق تعقیب و هنوز از تولد جرم شناسی بیش از یک سده نگذشته بود که تلاشهای جرم شناسان در جهت علت شناسی جرم منجر به پیدایش رهیافت جدید در علت شناسی جنایی شد. این رهیافت پژوهشهای خود را متوجه کنشگر دیگر بزهکاری یعنی بزه دیده معطوف ساخت. حاصل این تلاشها پیدایش رشته ای به نام بزه دیده شناسی شد. این رشته نیز به نوبه خود تحول یافته و علاوه بر بررسی نقش بزه دیده در وقوع جرم به شیوه های حمایت از بزه دیده در مراحل مختلف دادرسی نیز توجه نشان داد. تحول این رشته در شق دوم کارکرد آن(حمایت از بزه دیده) که آن را بزه دیده شناسی حمایتی نیز می نامند، ملاحظات و تاسیسات جدیدی را در قوانین آئین دادرسی کشورهای پیشرفته ایجاد کرد. براساس همین رهیافت حمایتی است که قانونگذاران کیفری در برخی از کشورهای پیشرفته بیش از پیش برخواسته و سرنوشت بزه دیده در مراحل مختلف فرآیند کیفری از شروع تعقیب گرفته تا اجرای مجازات ، توجه می کنند. مطالعه نقش بزه دیده و جایگاه حمایتی اختصاص یافته به آن در قانون آئین دادرسی کیفری ایران و مطالعه تطبیقی آن با قانون آئین دادرسی کیفری فرانسه از یک طرف کمبودهای موجود در قانون آئین دادرسی کیفری ایران در زمینه حمایت از انواع بزه دیدگان ، بویژه حمایت از بزه دیدگان صغار را آشکار می سازد و از طرف دیگر ضرورت پیش بینی تأسیسهای ویژه ای را در این زمینه آشکار می سازد. نکته دیگر آنکه مطالعه تأسیسات موجود در قانون آئین دادرسی کیفری ایران از یک دیدگاه بزه شناسی علمی توانمندی های این قانون را روشن ساخته و جایگاه اصلی این تاسیسات را در حقوق ایران معین می سازد .۵ـ آمنه زارع مریم آبادی، پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع: نقش بزه دیده در بزه ، دانشگاه شیراز، ۱۳۹۰.۶ـ مهدی آبزن، در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع: حقوق بزه دیده در فرایند دادرسی کیفری ایران و انگلستان ( باتأکید بر لایحه آیین دادرسی کیفری)، دانشگاه مشهد، ۱۳۸۸ آورده است: ضرورت آگاهی دهی به بزه دیده در طول فرایند کیفری از جریان پرونده، بزهکار، خدمات و . در کنار تأثیر حقوق وی بر وضعیت بزهکار یک گستره ای از مشارکت را تشکیل می دهد. همگام با این حق مشارکت، بزه دیده حق برخورداری از انواع حمایت ها را دارد. بزه دیده شناسی حمایتی فهرست بلندی از حمایت ها را در نظر دارد تا بزه دیده را از آن برخوردار نماید. حقوق انسانی بزه دیده در دسترسی به مراجع دادخواهی به صورت برابر و حفظ امنیت و هویت اش مورد توجه بزه دیده شناسان است . به علاوه از اهداف نظام عدالت کیفری باید این باشد که بزه دیده ترمیم شود و به وضعیت ماقبل بزه دیدگی برگردد. در این پژوهش سعی گردیده است تا در یک مطالعه تطبیقی با کشور انگلستان جایگاه بزه دیده در فرایند دادرسی کیفری ایران و حمایت هایی که از وی صورت می گیرد و یا باید صورت گیرد مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت راه کارهایی برای بهتر شدن این جایگاه ارائه گردد.۷ـ رضا رحیمیان، در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع: رویکرد لایحه آیین دادرسی کیفری به حقوق بزه دیده در مرحله مقدماتی، دانشگاه شیراز، ۱۳۹۱ آورده است: آنجا که به طور سنتی و در اغلب قوانین جزایی ؛بزه دیده تقریبا به فراموشی سپرده شده و در توجه حداقلی قانونگذار بوده،در حالیکه مرکز ثقل دوربین عدالت کیفری بر روی بزهکار وبزه قرار گرفته است؛توجه به حقوق حمایتی بزه دیده را میتوان فصل جدیدی در گفتمان سیاست جنایی ونوشتگان علوم جنایی دانست که جلوه ای از این حقوق،حقوق حمایتی شکلی(آیین دادرسی مدار)از بزه دیده بوده که در این پایان نامه به بررسی رویکرد لایحه آیین دادرسی کیفری به این حقوق در مرحله تحقیقات مقدماتی پرداخته شده است.۸ـ مهرداد رایجیان اصلی، مقاله تحول حقوق جهانی بزه دیدگان بر پایه اصل هم ترازی حقوق بزه دیده و متهم در دادرسی عادلانه، مجله حقوقی دادگستری، زمستان ۱۳۸۵فرضیه های تحقیق)۱ـ رویکرد حمایتی قانونگذار به بزه دیده در قانون آیین دادرسی کیفری جدید دارای نوآوریهای چشمگیری است.۲ـ بزه دیدگی و بزه دیده شناسی در قوانین و دادرسی های کیفری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.۳ـ از حمایتهای اشاره شده در قانون دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ نسبت به بزه دیده، آگاهی از حقوق خود در فرایند دادرسی، حق جبران ضررو زیان های مالی و معنوی و اجتماعی و غیره می باشد.۴ـ با شناخت حقوق و اتخاذ حمایتهای بیشتری برای بزه دیده در دادرسی کیفری بهتر می توان به هدف دادرسی عادلانه و رعایت حقوق شهروندی نائل آمد.۵ـ بزه دیده یکی از ارکان مهم و قابل توجه ارتکاب جرم است که تاکنون از دید حقوقدانان و قانونگذار ایران پنهان مانده بود.اهداف تحقیق)۱ـ هدف اصلی: شناخت رویکردهای حمایتی قانونگذار نسبت به بزه دیده در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲۲ـ شناخت بزه دیده در حقوق کیفری مصوب ۱۳۹۲۳ـ آشنایی با حقوق ایجاد شده و احتمالی بزه دیده در فرایند دادرسی کیفری در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲۴ـ شناخت و بررسی راهکارهای پیش بینی شده در قانون آیین دادرسی کیفری در جهت حمایت از بزه دیده و جامعه متضرر از جرم۵ـ بررسی وظایف مراجع کیفری در رسیدگی به جرایم به طوری که حقوق بزه دیدگان از جرم ضایع نشود.۶ـ بررسی رابطه رعایت حقوق بزه دیده و تکالیف دادگاههای کیفری و عدالت قضایی در نظام دادرسی کیفری نظر دهید »
چکیده ارتکاب هر جرمی از سه هرم بزه دیده، بزهکار و بزه تشکیل می شود. نقش بزه دیده در ارتکاب جرم از دیدگاه جرم شناسی بسیار حائز اهمیت است. بزهکار یکی از ارکان اصلی یک جرم است که تاکنون در مباحث مربوط به حقوق کیفری کمتر مورد توجه قرار گرفته بود اما در راستای تأمین حقوق شهروندی و حقوق بشر مورد توجه قرار گرفت. بر این اساس، ارتکاب جرم علیه یک شخص، علاوه بر آنکه آسیب های متعدد جسمانی، مالی، روانی و عاطفی برای بزه دیده به بار می آورد از یک سو او را در پیچ و خم های مختلف مراکز پزشکی، پلیسی و قضایی قرار می دهد و از سوی دیگر با مداخله گران متعدد و پرونده های گوناگون اعم از کیفری، حقوقی، اداری و غیره مواجه می سازد. این در حالی است که وی به خاطر آسیب های وارد آمده، دیگر از نظر توان مادی و روانی مانند سابق نیست. بر این اساس پی ریزی حقوق بزه دیدگان در فرایند دادرسی کیفری در کنار شناخت مشکلات و نیازهای ایشان باید بر شالوده محکمی استوار گردد. از آنجایی که بزه دیده شناسی حمایتی یکی از موضوعات جدید و نویی در حقوق کیفری می باشد، لذا قانونگذار در آیین دادرسی کیفری جدید این حقوق را مد نظر قرار داده و در راستای حمایت از بزه دیده تمهیداتی را اندیشیده است.ما در این نوشتار به شناخت بزه دیده و انواع ان و مبانی حمایت از بزه دیدگان پرداخته ایم و حقوق آنها را در فرایند دادرسی بر شمردیم. نهایتاً از آنجایی غایت اصلی این نوشتار تدابیر حمایتی قانونگذار نسبت به بزه دیده در آیین دادرسی کیفری جدید التصویب می باشد هر یک از این تدابیر را مورد بحث وبررسی قرار داده ایم.کلید واژگان: بزه دیده، عدالت قضایی، رفتار منصفانه، جبران خسارت مقدمه: بیان مسأله)بناست در نوشتاری که می خواهیم مورد پژوهش قرار دهیم، به حقوق بزه دیده در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ بپردازیم و راهکارهای حمایتی قانونگذار را درباره این موضوع مورد مطالعه قرار دهیم.جهت تشریح ابعاد این مسأله لازم است ابتدا به تعریفی که قانونگذار از بزه دیده در قانون آیین دادرسی مصوب ۱۳۹۲ آورده است اشاره نماییم. ماده ۱۰ این قانون اشعار می دارد: « بزه دیده شخصی است که از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان می گردد و چنانچه تعقیب مرتکب را درخواست کند، شاکی و هرگاه جبران ضرر و زیان وارده را مطالبه کند، مدعی خصوصی نامیده می شود.» این نخستین بار است که قانون آیین دادرسی کیفری از اصطلاح «بزه دیده» استفاده و آن را تعریف می کند. هرچند ممکن است اشخاص زیادی از وقوع یک جرم متحمل ضرر و زیان شوند، اما تنها بزه دیده مستقیم یعنی کسی که مستقیماً از وقوع جرم لطمه دیده و یا قانونگذار با جرم انگاری یک رفتار مباح قصد حمایت از او را داشته و یا قائم مقام چنین شخصی محسوب می شود، می تواند در فرایند کیفری به عنوان شاکی تقاضای تعقیب متهم را نماید و بزه دیده غیرمستقیم چنین اختیاری ندارد. چنین شخصی اعلام کنده جرم محسوب می شود وشرایط آن را دارد.بزه دیده با ارتکاب جرم، علاوه بر تحمل خسارات و درد و رنج های ناشی از بزه دیدگی ، کرامت و ارزش انسانی خویش را از دست رفته می بیند و به دنبال بازسازی این وضعیت آشفته بر می آید. با ورود بزه دیده در پیچ و خم های دادرسی اعم از تعدد پلیس، دادسرا، مراجع کارشناسی، پرونده ها و سردرگمی بزه دیده در آن سوء رفتارهای احتمالی مداخله گران پلیسی، قضایی و اجرایی ناملایمات و خسارات مادی وروانی جدیدی بر وی بار می شود و نه تنها زمینه بزه دیدگی یا ناملایمات ثانوی و تکرار آن ایجاد می گردد بلکه لطمه جبران ناپذیری به کرامت انسانی او وارد می شود. شناخت این واقعیت ضرورت تصویب قوانین موثر و مناسب با حقوق بزه دیدگان را در کل فرایند دادرسی ایجاب می کند. رویکرد حمایتی از حقوق بزه دیده از دیدگاه شکلی به طور کلی دو هدف را دنبال می کند. نخست مراقبت از کرامت افراد و حقوق انسانی آنان و سپس تقویت و تحکیم جایگاه بزه دیده به عنوان کنشگر فعال در فرایند کیفری، پیچیدگی بزه دیدگی و همچنین تدابیر اندیشیده شده برای پیشگیری و کنترل بزه دیدگی، اهمیت حمایت موثر از حقوق مناسب برای بزه دیده را موجب می شود. این حقوق متعدد ست و حقوقی همچون شناسایی ، دسترسی به عدالت، پذیرفته شدن ، همراهی و حمایت، گوش فرادادن، آگاهی یافتن، راهنمایی شدن ، حق جبران خسارات احتمالی اعم از جسمانی، مادی، روانی و یا اجتماعی و سرانجام بر عهده گرفتن هزینه های بزه دیده را شامل می شود. این حقوق به بزه دیده، نماینده قانونی و به وراثش تعلق می گیرد. به همین دلیل، مطالعه و تحقیق در رویکردهایی که قانونگذار در قانون جدید دادرسی کیفری اتخاذ نموده است می تواند به شناخت هر چه بیشتر این حقوق کمک نماید. ما با مطالعه و تشخیص بزه دیده در جرایم کیفری و جایگاه وی در ارتکاب هر جرمی اعم از خصوصی و عمومی و ورود او به فرایند دادرسی، می خواهیم بدانیم که قانونگذار چگونه این حقوق را در فرایند دادرسی کیفری و در مراحل پر پیچ و خم دادرسی برای بزه دیده به ظهور رسانده است و تا چه میزان می توان امیدوار بود که تمام این حمایت ها مطابق آنچه در قانون آیین دادرسی کیفری به آنها اهمیت داده شده است در رویه های قضایی و دادرسی های کیفری امکان اعمال دارند؟پیشینه موضوع)۱ـ اسماعیل عبدالهی و لیلا اهرمی نژاد، در مقاله بررسی تحلیلی راهبردهای حمایت از بزه دیده در اسناد بین المللی و حقوق کیفری ایران، آورده اند: بزه دیده، عنصری مهم در فرایند کیفری است که متأسفانه تاکنون در پژوهش های جرم شناسی وسیاست جنایی کشور ما، موقعیت واقعی خود را نیافته است و ضرورت حمایت از این عنصر مهم و حساس، در گرو ایجاد راهبردهای جهانی و منطقه ای و داخلی است به نوعی که بزه دیده، بتواند به حقوق از دست رفته خویش دست یابد. راهبرد حمایت از بزه دیده به معنای روش یا ابزاری کیفری و غیرکیفری برای حمایت از قربانی جرم یا بزه دیده است. مطالب پژوهش حاضر که به صورت توصیفی ـ تحلیلی بررسی شده است با مطالعات کتابخانه ای انجام شده و ابزارهای گردآوری اطلاعات تحقیق نیز شامل فیش برداری و استفاده از بانک های اطلاعاتی و شبکه های کامپیوتری است و مبنا و معیار در تجزیه و تحلیل های کیفی استدلال و استنباط و مقایسه است. در سطح بین الملل راهبردها در سه حیطه تقنینی، قضایی و اجرایی بررسی و تحلیل شده است که در بعد راهبرد تقنینی، اسنادی نظیر پیش نویس کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره دادگری و پشتیبانی برای بزه دیدگان و قربانیان سوءاستفاده از قدرت، اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، کنوانسیون اروپایی پرداخت غرامت به بزه دیدگان جرایم خشونت بار، کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی، کنوانسیون سازمان ملل برای مبارزه با فساد، تبیین و تحلیل شده است. در بحث راهبرد قضایی و اجرایی نیز به بررسی و تحلیل نقش بزه دیده در دیوان کیفری بین المللی و چگونگی حمایت از او در شروع تحقیقات مقدماتی و مرحله رسیدگی و صدور حکم پرداخته شده است، ولی با توجه به تحلیل هایی که در این زمینه و در خصوص تبیین راهبردها، صورت گرفته، مشخص گردیده است که تلاش های انجام شده، کافی به نظر نمی رسد. به طوری که اسناد بین المللی در عمل کارایی لازم را نداشته و هنوز تعداد قابل توجهی از کشورها به دلایل گوناگون مفاد اسناد را به صورت کامل وارد حیطه کاربردی اصول راهبردی خود ننموده اند و در حیطه قضایی و اجرایی نتوانسته اند از بزه دیده حمایت کاملی به عمل آورند.۲ـ محمد حبیبی مجنده و مرضیه دیرباز، در مقاله : دیوان کیفری بین المللی و حقوق بزه دیده در مراحل محاکمه و تجدیدنظر، آورده اند: دیوان کیفری بین المللی، نخستین دادگاه کیفرى بین المللی دائمى است که براى رسیدگى به جنایتهاى بین المللى شامل نسل زدایی، جنایتهای علیه بشریت، جنایتهای جنگی و تجاوز تأسیس شده است. مطالعات بزه دیده شناسىِ حمایتى، با تأثیر بر سیاستِ جنایىِ عصر حاضر و با تأکید بر سیاست جنایىِ بین المللى، منجر به اعطاى جایگاه رفیعى به بزه دیده در فرایند دادرسىِ کیفرى شده است. در سایه ى تلاشهاى پژوهشگران و مدافعان حقوق بشر، امروز بزه دیده حق دارد در فرایند دادرسى کیفرى مشارکت نماید. در این راستا، دیوان در مراحل مختلف رسیدگى کیفرى، حقوق ویژه اى را براى بزه دیدگان در نظر گرفته است. برخى از حقوق اعطایى، مربوط به مرحله اى خاص از فرایند جنایى است که در دیگر مراحل قابلیت اعمال ندارد.۳ـ محمد آشوری و ابوالقاسم خدادادی در مقاله: حقوق بنیادین بزه دیده در فرایند دادرسی کیفری، مجله آموزه های حقوق کیفری ، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره ۲، زمستان ۱۳۹۰ بیان داشته اند: ارتکاب جرم علیه یک شخص، علاوه بر آنکه آسیبهای متعدد جسمانی، مالی،روانی و عاطفی برای بز ه دیده به بار می آورد و از یک سو او را در پیچ و خم های مختلف مراکز پزشکی، پلیسی و قضایی قرار می دهد و از سوی دیگر با مداخله گران متعدد و پرونده های گوناگون اعم از کیفری، حقوقی، اداری و غیره مواجه می سازد. این در حالی است که وی به خاطر آسیب های وارد آمده ،دیگر از توان مادی و روانی سابق برخوردار نیست. بر این اساس، پی ریزی حقوق بزه دیدگان در فرایند دادرسی کیفری در کنار شناخت مشکلات و نیازهای ایشان، باید بر شالوده محکمی استوار گردد. بی تردید حفظ کرامت و ارزش والای انسانی به عنوان یکی از حقوق بنیادین، بر آبروی انتقال ناپذیر بشر، مبنایی استوار در این سازماندهی است.۴ـ حسنعلی حسینلو، در پایان نامه خود با عنوان، حمایت از بزه دیده در قانون آیین دادرسی کیفری ایران با بررسی تطبیقی آن با قانون فرانسه، دانشگاه امام صادق (ع)، ۱۳۹۱، آورده است: از قبل از پیدایش رشته ای به نام جرم شناسی آنچه که بیشتر مورد توجه دستگاه عدالت کیفری قرار داشت، پدیده مجرمانه بود. رابطه آمرانه میان پدیده مجرمانه و نتیجه حاصله از آن و اثربخشیدن به این رابطه از طریق اعمال مجازات ، شخص مجرم را از نگاه عدالت کیفری پنهان نگاه داشته بود. به عبارت دیگر، فضایی که در آن ،حقوق جزای کلاسیک شکل می گرفت، یک فضای جرم مدارانه بود. با پیدایش جرمشناسی ، توجه به مباشر جرم، یعنی شخص بزهکار رو به فزونی گذاشت و نهادهای مختلفی در حقوق جزا براساس توجه به شخصی بزهکار تاسیس شد. نهادهایی همچون آزادی مشروط، تعلیق اجرای مجازات ، اقدامات تامینی ، پرونده شخصیت، تعلیق تعقیب و هنوز از تولد جرم شناسی بیش از یک سده نگذشته بود که تلاشهای جرم شناسان در جهت علت شناسی جرم منجر به پیدایش رهیافت جدید در علت شناسی جنایی شد. این رهیافت پژوهشهای خود را متوجه کنشگر دیگر بزهکاری یعنی بزه دیده معطوف ساخت. حاصل این تلاشها پیدایش رشته ای به نام بزه دیده شناسی شد. این رشته نیز به نوبه خود تحول یافته و علاوه بر بررسی نقش بزه دیده در وقوع جرم به شیوه های حمایت از بزه دیده در مراحل مختلف دادرسی نیز توجه نشان داد. تحول این رشته در شق دوم کارکرد آن(حمایت از بزه دیده) که آن را بزه دیده شناسی حمایتی نیز می نامند، ملاحظات و تاسیسات جدیدی را در قوانین آئین دادرسی کشورهای پیشرفته ایجاد کرد. براساس همین رهیافت حمایتی است که قانونگذاران کیفری در برخی از کشورهای پیشرفته بیش از پیش برخواسته و سرنوشت بزه دیده در مراحل مختلف فرآیند کیفری از شروع تعقیب گرفته تا اجرای مجازات ، توجه می کنند. مطالعه نقش بزه دیده و جایگاه حمایتی اختصاص یافته به آن در قانون آئین دادرسی کیفری ایران و مطالعه تطبیقی آن با قانون آئین دادرسی کیفری فرانسه از یک طرف کمبودهای موجود در قانون آئین دادرسی کیفری ایران در زمینه حمایت از انواع بزه دیدگان ، بویژه حمایت از بزه دیدگان صغار را آشکار می سازد و از طرف دیگر ضرورت پیش بینی تأسیسهای ویژه ای را در این زمینه آشکار می سازد. نکته دیگر آنکه مطالعه تأسیسات موجود در قانون آئین دادرسی کیفری ایران از یک دیدگاه بزه شناسی علمی توانمندی های این قانون را روشن ساخته و جایگاه اصلی این تاسیسات را در حقوق ایران معین می سازد .۵ـ آمنه زارع مریم آبادی، پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع: نقش بزه دیده در بزه ، دانشگاه شیراز، ۱۳۹۰.۶ـ مهدی آبزن، در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع: حقوق بزه دیده در فرایند دادرسی کیفری ایران و انگلستان ( باتأکید بر لایحه آیین دادرسی کیفری)، دانشگاه مشهد، ۱۳۸۸ آورده است: ضرورت آگاهی دهی به بزه دیده در طول فرایند کیفری از جریان پرونده، بزهکار، خدمات و . در کنار تأثیر حقوق وی بر وضعیت بزهکار یک گستره ای از مشارکت را تشکیل می دهد. همگام با این حق مشارکت، بزه دیده حق برخورداری از انواع حمایت ها را دارد. بزه دیده شناسی حمایتی فهرست بلندی از حمایت ها را در نظر دارد تا بزه دیده را از آن برخوردار نماید. حقوق انسانی بزه دیده در دسترسی به مراجع دادخواهی به صورت برابر و حفظ امنیت و هویت اش مورد توجه بزه دیده شناسان است . به علاوه از اهداف نظام عدالت کیفری باید این باشد که بزه دیده ترمیم شود و به وضعیت ماقبل بزه دیدگی برگردد. در این پژوهش سعی گردیده است تا در یک مطالعه تطبیقی با کشور انگلستان جایگاه بزه دیده در فرایند دادرسی کیفری ایران و حمایت هایی که از وی صورت می گیرد و یا باید صورت گیرد مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت راه کارهایی برای بهتر شدن این جایگاه ارائه گردد.۷ـ رضا رحیمیان، در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع: رویکرد لایحه آیین دادرسی کیفری به حقوق بزه دیده در مرحله مقدماتی، دانشگاه شیراز، ۱۳۹۱ آورده است: آنجا که به طور سنتی و در اغلب قوانین جزایی ؛بزه دیده تقریبا به فراموشی سپرده شده و در توجه حداقلی قانونگذار بوده،در حالیکه مرکز ثقل دوربین عدالت کیفری بر روی بزهکار وبزه قرار گرفته است؛توجه به حقوق حمایتی بزه دیده را میتوان فصل جدیدی در گفتمان سیاست جنایی ونوشتگان علوم جنایی دانست که جلوه ای از این حقوق،حقوق حمایتی شکلی(آیین دادرسی مدار)از بزه دیده بوده که در این پایان نامه به بررسی رویکرد لایحه آیین دادرسی کیفری به این حقوق در مرحله تحقیقات مقدماتی پرداخته شده است.۸ـ مهرداد رایجیان اصلی، مقاله تحول حقوق جهانی بزه دیدگان بر پایه اصل هم ترازی حقوق بزه دیده و متهم در دادرسی عادلانه، مجله حقوقی دادگستری، زمستان ۱۳۸۵فرضیه های تحقیق)۱ـ رویکرد حمایتی قانونگذار به بزه دیده در قانون آیین دادرسی کیفری جدید دارای نوآوریهای چشمگیری است.۲ـ بزه دیدگی و بزه دیده شناسی در قوانین و دادرسی های کیفری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.۳ـ از حمایتهای اشاره شده در قانون دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ نسبت به بزه دیده، آگاهی از حقوق خود در فرایند دادرسی، حق جبران ضررو زیان های مالی و معنوی و اجتماعی و غیره می باشد.۴ـ با شناخت حقوق و اتخاذ حمایتهای بیشتری برای بزه دیده در دادرسی کیفری بهتر می توان به هدف دادرسی عادلانه و رعایت حقوق شهروندی نائل آمد.۵ـ بزه دیده یکی از ارکان مهم و قابل توجه ارتکاب جرم است که تاکنون از دید حقوقدانان و قانونگذار ایران پنهان مانده بود.اهداف تحقیق)۱ـ هدف اصلی: شناخت رویکردهای حمایتی قانونگذار نسبت به بزه دیده در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲۲ـ شناخت بزه دیده در حقوق کیفری مصوب ۱۳۹۲۳ـ آشنایی با حقوق ایجاد شده و احتمالی بزه دیده در فرایند دادرسی کیفری در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲۴ـ شناخت و بررسی راهکارهای پیش بینی شده در قانون آیین دادرسی کیفری در جهت حمایت از بزه دیده و جامعه متضرر از جرم۵ـ بررسی وظایف مراجع کیفری در رسیدگی به جرایم به طوری که حقوق بزه دیدگان از جرم ضایع نشود.۶ـ بررسی رابطه رعایت حقوق بزه دیده و تکالیف دادگاههای کیفری و عدالت قضایی در نظام دادرسی کیفری
دانلود پایان نامه ارشد درباره: قتل از روی ترحم در فقه شیعه و حقوق کیفری ایران و هلند ارسال شده در 15 فروردین 1399 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع دانشگاه آزاد اسلامی واحد گلستان دانشکده حقوق پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته حقوق(M.A) گرایش حقوق جزا و جرم شناسی عنوان: قتل از روی ترحم در فقه شیعه و حقوق کیفری ایران و هلند استاد راهنما: آقای دکتر سیدرضا احسان پور بهار۱۳۹۴ «فهرست مطالب» عنوان شماره صفحه چکیده فصل اول ـ کلیات تحقیق ۱ـ۱ـ بیان مسئله ۱ـ۲ـ سوالات تحقیق ۱ـ۳ـ فرضیه های تحقیق ۱ـ۴ـ اهداف و کاربردهای تحقیق ۱ـ۵ـ روش تحقیق ۱ـ۶ـ سازماندهی تحقیق ۱ـ۷ـ پیشینه تحقیق ۱ـ۸ـ محدودیت های پیش روی تحقیق ۱ـ۹ـ ضرورت انجام تحقیق فصل دوم ـ کلیات، مفاهیم و پیشینه موضوع ۲ـ۱ـ مفهوم قتل از روی ترحم در حقوق کیفری و فقه شیعه ۲ـ۱ـ۱ـ مفهوم قتل از روی ترحم در حقوق کیفری ۲ـ۱ـ۱ـ۱ـ حقوق کیفری ایران ۲ـ۱ـ۱ـ۲ـ حقوق کیفری هلند ۲ـ۱ـ۲ـ قتل از روی ترحم در فقه شیعه ۲ـ۲ـ پیشینه تاریخی قتل از روی ترحم ۲ـ۲ـ۱ـ حقوق کیفری ایران ۲ـ۲ـ۲ـ حقوق کیفری هلند فصل سوم ـ اقسام و مبانی فقهی و حقوقی قتل از روی ترحم ۳ـ۱ـ اقسام قتل از روی ترحم ۳ـ۱ـ۱ـ انواع اتانازی فعال ۳ـ۱ـ۱ـ۱ـ اتانازی فعال داوطلبانه ۳ـ۱ـ۱ـ۲ـ اتانازی فعال غیرداوطلبانه ۳ـ۱ـ۱ـ۳ـ اتانازی فعال اجباری ۳ـ ۱ـ ۲ـ اتانازی غیرفعال ۳ـ ۱ـ ۲ـ ۱ـ دیدگاه فقهای شیعه ۳ـ ۱ـ ۲ـ ۲ـ دیدگاه حقوق دانان ۳ـ۲ـ مبانی فقهی و حقوقی مربوط به قتل از روی ترحم ۳ـ۲ـ۱ـ مبانی فقهی حرمت قتل از روی ترحم ۳ـ۲ـ۱ـ ۱ـ فلسفه سختی ها و بیماری ها در اسلام ۳ـ۲ـ۱ـ ۲ـ ماهیت انسان و هدف از خلقت او ۳ـ ۲ـ۲ـ مبانی حقوقی قتل از روی ترحم ۳ـ ۲ـ۲ـ ۱ـ حقوق کیفری ایران ۳ـ ۲ـ۲ـ ۱ـ ۱ـ ترک فعل منجر به مرگ ۳ـ ۲ـ۲ـ ۱ـ ۲ـ نقش رضایت در سلب حیات در حقوق ایران ۳ـ ۲ـ۲ـ ۱ـ ۳ـ معاونت در خودکشی ۳ـ۲ـ۲ـ۲ـ حقوق کیفری هلند فصل چهارم ـ احکام قتل از روی ترحم در حقوق کیفری ایران و هلند و فقه شیعه ۴ـ۱ـ احکام تکلیفی قتل از روی ترحم ۴ـ۱ـ۱ـ حکم تکلیفی بر مبنای نحوه ارتکاب ۴ـ۱ـ۱ـ۱ـ قتل با فعل مثبت ۴ـ۱ـ۱ـ۲ـ قتل بر اثر ترک فعل ۴ـ۱ـ۲ـ حکم تکلیفی باتوجه به لزوم حفظ نفس ۴ـ۱ـ۲ـ۱ـ حکم تکلیفی حفظ نفس بدون تزاحم ۴ـ۱ـ۲ـ۲ـ حکم تکلیفی در موارد بروز تزاحم ۴ـ۲ـ احکام وضعی قتل از روی ترحم ۴ـ۲ـ۱ـ احکام وضعی قتل از روی ترحم در حقوق کیفری ایران ۴ـ۲ـ۱ـ۱ـ حکم جواز قصاص ۴ـ۲ـ۱ـ۱ـ۱ـ ادله قائلین به قصاص ۴ـ۲ـ۱ـ۱ـ۲ـ ادله مخالفین قصاص ۴ـ۲ـ۱ـ۱ـ۳ـ دیدگاه فقهای شیعه ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ دیه و تعزیر ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ۱ـ دیه ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ۲ـ تعزیر ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ۱ـ۱ـ تعزیر مباشر ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ۱ـ۲ـ مجازات معاون ۴ـ۲ـ۲ـ شرایط اتانازی در حقوق کیفری هلند ۴ـ۲ـ۲ـ۱ـ شرایط بیمار ۴ـ۲ـ۲ـ۲ـ رضایت و درخواست صریح بیمار ۴ـ۲ـ۲ـ۳ـ رفتار پزشک ۴ـ۲ـ۲ـ۴ـ مقررات قانونی نتیجه گیری و پیشنهادها الف) نتیجه گیری ب) پیشنهاد منابع چکیده لاتین چکیدهاتانازی و یا قتل از روی ترحم و مباحث مربوط به آن از عمده مسائل مهمی است که از منظر حقوق پزشکی، اخلاق پزشکی و حقوق جزا قابل بحث و توجه است. این نوع قتل در برخی کشورهای غربی و اروپایی به صورت قانون تصویب شده و مجاز می باشد. کشور هلند از سردمداران این نوع قتل است. در این کشور اتانازی فعالانه توسط پزشک با تقاضای بیمار مورد پذیرش قرار گرفته و بدان عمل می شود. از این رو قانون جزای این کشور مقررات و شرایطی را برای قانونی شدن آن در نظر گرفته است و ضمانت اجراهایی را برای پزشکان درباره تخطی از این شرایط درنظر گرفته است. از آنجایی که اتانازی از جهاتی شبیه خودکشی است، لذا در اسلام به شدت مذموم است و تعالیم دینی و آیات قرآن مجید به شدت انسان ها را از صدمه زدن به حیات انسانی برحذر می دارد و مجازات سختی را برای آن در نظر گرفته است. این رویکرد اسلام، مبتنی بر اهداف خلقت انسان است؛ چرا که هدف از خلقت انسان آزمایش و صبر و شکیبایی بر مشکلات و بیماری هاست. قانون مجازات اسلامی ایران نیز که برگرفته از متون فقهی می باشد، رویکردی مشابه تعالیم اسلامی را در پیش گرفته است. مطابق حقوق کیفری ایران، قصاص جزء حقوق الناس است و مجنی علیه می تواند از آن گذشت نماید. اما قتل، جنبه عمومی و حق اللهی نیز دارد که خواست و اراده مجنی علیه تأثیری در آن ندارد. به همین دلیل بین حقوقدانان و فقهای عظام اختلاف نظرهایی دراین باره وجود دارد که آیا مجنی علیه می تواند قبل از مرگ جانی را از قصاص عفو نماید و بدین سان، مجازات قصاص از وی برداشته شود یا خیر؟! باتوجه به مواد قانونی، در حقوق کیفری، رضایت مجنی علیه هیچ گاه موجبی برای جواز قتل نیست و مرتکب، در هر صورت، قصاص می شود. به این ترتیب، در قانون مجازات اسلامی تصریحی درمورد اتانازی و قتل از روی ترحم صورت نگرفته است و این نشان می دهد که مقنن هنوز جوازی برای آن در نظر نگرفته است. چنانچه در نوشتار پیش رو تصریح خواهیم کرد، اتانازی به اقسام فعال و غیرفعال یا انفعالی تقسیم می شود. در اتانازی فعال پزشک با عملی مثبت، حیات بیمار را پایان می بخشد؛ مثل تزریق آمپول مهلک و در روش انفعالی، از طریق ترک فعل، بیمار را به دست مرگ می دهد؛ مثل اینکه از ادامه درمان خودداری کند. همین مباحث و شیوه های متفاوت باعث به چالش کشیده شدن مفهوم اتانازی و قتل از روی ترحم در قوانین کشورهای مختلف شده است که در این نوشتار به بررسی جایگاه آن در حقوق کشور ایران و هلند و فقه شیعه می پردازیم.کلید واژگان: قتل از روی ترحم، اتانازی فعال، اتانازی انفعالی، رضایت مجنی علیه، حکم تکلیفی، حکم وضعی، مجازات فصل اول ـ کلیات تحقیق۱ـ۱ـ بیان مسئلهقتل از روی ترحم( Euthanasie ) یا Mercy Killing مفهومی است که از جهاتی به خودکشی و از جهاتی نیز به قتل شباهت دارد. بنابراین قتل از روی ترحم را میتوان مرز بین قتل و خودکشی دانست. این نوع مرگ در حال حاضر در دنیا به یک مسئله چالشبرانگیز تبدیل شده است که دارای مخالفان و موافقانی میباشد و هر یک بهشدت از عقیده خود دفاع میکنند. بر این اساس، حقوق حاکم بر کشورهای مختلف نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند. به این ترتیب بررسی قتل از روی ترحم از دیدگاه جامعهشناختی، اخلاقی، دینی و همچنین حقوق جزا حایز اهمیت بسیار است.قتل از روی ترحم با عناوین دیگری همچون «قتل ترحمی»، «قتل از روی شفقّت»، «مرگ آرام»، «مرگ شیرین» و «اتانازی» نیز نامیده میشود. اتانازی(euthansia) یا قتل از روی ترحم دارای فرض های گوناگونی است که احکام تکلیفی و وضعی متفاوتی بر آنها مترتب می شود. حکم تکلیفی در تمامی این فرضها با توجه به اطلاق ادله حرمت انتحار و قتل نفس حرمت است و تنها در زمانی که مقتول قبل از قتل دارای حیات مستقرّ نباشد مانند بیمار مبتلا به مرگ مغزی و قتل به سبب انجام ندادن کاری واقع شود، حکم حرمت قابل تردید و تأمل است. حکم وضعی ضمان به دیه و قصاص برای قاتل نیز در برخی از فروع، مورد اختلاف فقیهان است.مدتی است که در برخی از کشورها تسریع مرگ بیمارانی که از بیماریهای لاعلاج رنج میبرند تحت عنوان ”بهمرگی“ یا ”مرگ سبز“ مطرح و هماکنون نیز در حال انجام است به این ترتیب که وقتی به بهبود بیمار امیدی نیست با هماهنگی وی، از داروهایی استفاده میشود که مرگ وی را تسریع کرده و او از تحمل رنج بیماری رهایی مییابد. این موضوع مدتی است که در ایران نیز موضوع بحث و بررسی افراد قرار گرفته است.در استرالیا حدود شش ماه مجوز قانونی برای اوتانازیا وجود داشت، در بسیاری از ایالات امریکا برای قانونی کردن اوتانازیا مبارزاتی صورت گرفت. هلند اغلب به عنوان یک کشور الگو مورد توجه بوده و اوتانازیای فعال در این کشور قانونی شده است. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که این به دلیل شرایط ویژه ای است که در هلند وجود دارد و مستقیماً به فرهنگ مردم این کشور بر می گردد و از این رو، موجب تمییز آن کشور از سایر کشورها می شود .به این ترتیب، درست است که قانونی کردن اوتانازیا راه فوق العاده ای برای درمان پوچ و بیهوده و نومیدانه بیماران محکوم به مرگ نیست و عقب نشینی از مراقبتهای پزشکی و معالجه، براساس درخواست بیمار هیچ مقصودی از علم پزشکی را حاصل نمی کند و هیچ پزشک و حقوقدان و انجمنی هم مخالف دست کشیدن از مراقبت نخواهد بود تا زمان مرگ فرا رسد، اما با این حال نمی توانیم منکر وجود آن در هر جامعه ای شویم و به نظر اینجانب بهتر است که قانون خاصی در اختیار داشته باشیم تا بر اساس آن و با رعایت کامل عدالت و انصاف هم پزشکان تکلیف خود را بدانند و هم قضات بتوانند با وجدانی آسوده به قضاوت بنشینند. ۱ـ۲ـ سوالات تحقیق۱ـ مبنای مشروعیت فقهی قتل از روی ترحم چیست؟۲ـ آیا رضایت مجنی علیه در قتل از روی ترحم موجب سلب مسؤولیت از مجرم می شود؟۳ـ اذن مجنی علیه در قتل ترحمی چه تاثیری در دیه و قصاص دارد؟۴ـ جایگاه قتل از روی ترحم در حقوق ایران چگونه است؟۵ـ موضع قانونگذار کشور هلند نسبت به قتل از روی ترحم چگونه است؟۱ـ۳ـ فرضیه های تحقیق۱ـ آنچه از کلمات فقیهان فهمیده می شود این است که قتل از روی ترحم چون به حیات یک انسان پایان مى دهد به هردلیلى که باشد حرام است و مشمول عمومات و اطلاقات حرمت قتل نفس می شود.۲ـ رضایت مجنیعلیه در رابطه با جرایم علیه نفس و تمامیت جسمی اشخاص (قتل، قطع، سقط جنین و جرح و ضرب) مؤثر نبوده و بهخصوص در قتل در صورت تقاضا و حتی اصرار مقتول همچنان قابل مجازات است؛ هرچند انگیزه ارتکاب جرم خیرخواهانه باشد.۳ـ اذن مجنی علیه موجب سلب قصاص می شود اما دیه همچنان باید پرداخت شود.۴ـ قتل از روی ترحم در حقوق ایران هنوز جایگاهی ندارد و حقوقدانان بر مشروعیت آن هنوز به اتفاق نری نرسیده اند.۵ـ قانونگذار هلند قتل از روی ترحم را در این کشور با رعایت شرایطی قانونی دانسته است.۱ـ۴ـ اهداف و کاربردهای تحقیق۱- بررسی حکم شرعی اوتانازی از نظر علمای شیعه.۲- بررسی حکم دیه و قصاص در قتل از روی ترحم در اسلام و حقوق ایران۳ـ بررسی مشروعیت قتل از روی ترحم در قانون کشور هلند و شرایط اعمال آن۴ـ شناخت و بررسی انواع اتانازی و احکام هر یک از دیدگاه حقوق و علم پزشکی ۱ـ۵ـ روش تحقیقپایان نامه به روش کتابخانهای تنظیم شده است. با بررسی و مطالعه کتب، مقالات، پایان نامههای موجود در خصوص موضوع رساله پرداخته شده و بررسی آراء و نظرات حقوقدانان به گردآوری و جمع آوری مطالب و جمع بندی پراخته شده است. همچنین از شبکه جهانی اینترنت به منظور استفاده ی به روز از منابع و اطلاعات، بهره گیری شده و بدین ترتیب، روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی است. ۱ـ۶ـ سازماندهی تحقیقتحقیق و نوشتار پیش رو از سه بخش تشکیل شده است؛ در بخش نخست آن کلیات و مفاهیم بنیادین قتل از روی ترحم در حقوق کیفری ایران و هلند و فقه شیعه مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، پیشینه قتل از روی ترحم در جوامع مختلف و علی الخصوص، کشور ایران و هلند و همچنین درمنابع فقه شیعه نیز در این بخش مطرح می شود. بخش دوم؛ به اقسام و مبانی قتل از روی ترحم(اتانازی) در حقوق کیفری ایران و هلند اختصاص یافته است. در این بخش نیز اقسام اتانازی را بر شمرده و تعریف می کنیم و سپس مبانی مشروعیت و عدم مشروعیت قتل از روی ترحم را از دیدگاه اندیشمندان حقوقی و فقهای عظام مورد بررسی قرار می دهیم. نهایتاً در بخش سوم احکام تکلیفی و وضعی را در خصوص این نوع قتل در حقوق ایران و فقه شیعه مطرح نموده و به ذکر شرایط آن در حقوق کشور هلند می پردازیم. بخش پایانی نیز به نتایج تحقیق و ارائه پیشنهادات اختصاص یافته است. 1ـ۶ـ پیشینه تحقیقـ مریم رضوی نیا در سال ۱۳۹۲ در دانشکده الهیات و معارف اسلامی پایان نامه ای با عنوان مرگ آسان(اتانازی) در فقه و حقوق با محوریت آراء امام خمینی(ره)دفاع کرده اند در این پایان نامه به مسائل زیر پرداخته شده است:«یکی از مهمترین مسائل حقوقی جهان تحت عنوان اتانازی (مرگ آسان) مورد بحث و مناقشه است. اتانازی پایان دادن به زندگی فردی به درخواست خودش و به دست دیگری است که با نیت رهایی او از درد و رنج طاقت فرسا یا یک بیماری لاعلاج صورت می گیرد. در کلام فقها رضایت به قتل در قالب اذن یا امر به قتل خود مطرح شده است که نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد. عقیدهای که تمام فقها به آن اتفاقنظر دارند، این است که اذن مرتکب به قتل خویش عمل کشتن را مباح نمیکند، لذا شخص، مرتکب فعل حرامی شده است. اتانازی که ویژگی اصلی آن رضایت میباشد، در هیچ کدام از استثنایات حقوقی قرار نمیگیرد؛ در نتیجه رضایت به قتل مجوز عمل ارتکابی نیست. مهم ترین عنصر در اتانازی، رضایت مجنی علیه می باشد. اصل اولیه این است که رضایت مجنی علیه، مجوز جرم ارتکابی نمی باشد. در مورد قتل نیز بدین گونه عمل می شود و بعضی از انواع اتانازی را می توان مصداقی از قتل عمدی دانست، مگر اینکه مشمول حکم استثنایی ماده ۲۶۸ ق.م.ا شود. در مورد دایره شمول این ماده اختلاف نظر هست. مطابق این ماده برای اینکه رضایت مجنی علیه موجب سقوط قصاص یا دیه گردد، باید متعاقب عمل جانی، مجنی علیه اعلام عفو کند و الا مشمول این ماده نمی شود. در صورت عفو از قصاص از سوی مجنی علیه، اولیاءدم نمی توانند مطالبه دیه کنند. اگر عمل مرتکب مشمول ماده فوق شود، نامبرده از بابت تعزیر مشمول ماده ۶۱۲ ق.م.ا خواهد شد.»ـ در دانشگاه علامه طباطبایی در سال ۱۳۸۹ پایان نامه ای با عنوان اتانازی از منظر حقوق بشر و بررسی موردی آن در حقوق ایران و هلند توسط انوشه اسماعیلی دفاع شده است در این پایان نامه به مسائل زیر پرداخته شده است:«سابقه انجام اتانازی قدمت فراوانی دارد و به یونان و روم باستان میرسد، اما اتانازی از مسائل نو دنیای معاصر است. چرا که در دنیای معاصر که حقوق بشر قرار است منشا همه تصمیمات و اقدامات بشری قرار گیرد، اتانازی در ارتباط با حق حیات و تعارض آن با اصل آزادی و خودمختاری فردی به مساله بسیار پچیده ای تبدیل شده است. مخالفان بر تقدس و برتری حق حیات و مطلق نبودن خود مختاری انسان و به امکان سوء استفاده و تخریب نقش پزشک پای میفشارند و اتانازی را قتل نفس قلمداد میکنند.»ـ در دانشگاه مازندران در سال ۱۳۹۱ پایان نامه ای با عنوان اتانازی در فقه و حقوق کیفری ایران توسط رضا رضایی دفاع شده است. در این پایان نامه به مسائل زیر پرداخته شده است:« ازجمله مسائل چالش بر انگیزی که از حقوق بشر سوء استفاده می شود اتانازی می باشد که در عرصه حقوق بین الملل توسعه یافته است. اتانازی بیش از هرچیز با اخلاقیات مرتبط است و در حال حاضر یکی از مسائل بحث برانگیز حقوق پزشکی می باشد. از دیدگاه ادیان، با ارزشترین نعمتی که خداوند متعال به بندگان خود عطا کرده نعمت حیات می باشد و هرگونه دخل و تصرف در آن محدود شده است لذا بیش از آن که حق به شمار آید چهره حکم به خود گرفته است. اتانازی تحت همین عنوان در فقه جایگاهی ندارد ولی می توان آن را در قالب اذن یا امر به قتل خود مورد مطالعه قرار داد. فقها به اتفاق معتقدند اذن یا امر به قتل حرمت عمل را از بین نمی برد، اما در خصوص قصاص یا دیه نظرات مختلفی مطرح شده است. عده ای معتقدند مجنی علیه با اذن به قتل، حق خود را ساقط کرده است لذا قصاص و دیه منتفی خواهد بود. برخی نیز با استناد به اصل برایت و شبهه همین نظر را پذیرفته اند. عده ای از فقها با این استدلال که صاحب حق قصاص معلوم نیست معتقد به سقوط قصاص و دیه می باشند. برخی از فقهای معاصر معتقدند اگر مرتکب واجد اختیار باشد و به کمتر از قتل تهدید شده باشد قصاص ثابت می شود. برخی نیز بین قصاص و دیه تفکیک قایل شده اند لذا معتقدند اذن صرفاً قصاص را ساقط می کند اما تاثیری در دیه نخواهد داشت.»ـ در دانشگاه قم در سال ۱۳۸۹ پایان نامه ای با عنوان بررسی روایی و ناروایی اخلاقی اتانازی از نگاه سودگرایی توسط لیلا اکبری دفاع شده است :«همگام با تحولات جدید پزشکی و گسترده شدن امکانات بهداشتی و درمانی بیماریها هم گسترده و پیچیده شده اند و بیماران بسیاری ممکن است سالیان دراز با بیماری لاعلاج و توام با درد کشنده سپری کنند بدون اینکه بیماریشان درما شود یا اندکی از زجرشان کاسته گردد از نگاه سودگرایان ؛سودگرایان عمل نگر و قاعده نگر احرای اتانازی بیشترین سود و رفاه همگانی را هم بر بیمار و هم بر خانواده ی وی و نیز بر پرسنل بیمارستان و در تخصیص امکانات درمانی برای سایر بیماران و نیز سایر احاد جامعه در بر دارد از این رو حکم به جواز اخلاقی این امر می دهند.»ـ در سال ۱۳۹۱ در دانشگاه پیام نور تهران در سال ۱۳۹۱ پایان نامه ای با عنوان بررسی ماهیت اخلاقی، حقوقی اتانازی و تحلیل آن توسط نرگس حسینی دفاع شده است :«مطرح شدن اتانازی یا «پایان دادن آسان به زندگی بیماران درحال مرگ» طی چند دهه ی اخیر ناشی از پیشرفتهای پزشکی و تلاش هدفمند جنبشهای اجتماعی مرتبط با آن است که باعث طرح ضرورت بازگشت به سوی فلسفه و مسائل اخلاق پزشکی، در دنیای جدید شده است. متاسفانه در آثار مکتوب فارسی، اتانازی مسبوق به سابقه ای نه چندان دور است، به طوری که در چند سال اخیر، تنها یک کتاب غنی و چند مقاله به زبان پارسی دراین باب در دسترس بوده است که دست آویز محکمی برای شکل دادن و پرداختن به موضوع پژوهش بوده است. درحال حاضراین مساله مطرح است که آیا پزشک این حق را دارد که بیماران غیرقابل درمان را با درخواست آن ها یا بدون درخواست آن ها به علت رهایی ازدرد و رنج از زندگی ساقط کند. اتانازی انواعی دارد که از حیث اخلاقی، حقوقی و قانونی از یکدیگر متفاوتاند. تمایز دو نوع عمده آن، یعنی اتانازی فعال و منفعل، این است که در نوع اول، بیمارغیرقابل درمان و با رنج زیاد را بدون امید به بهبودی میکشیم، اما در دومی، میگذاریم که بمیرد. موافقان چنین عملی را اخلاقی دانسته و در توجیه نظرخود به دلایلی همچون خود مختاری انسان، کیفیت زندگی و.استناد می کنند. اما مخالفان دامنه گستردهای از استدلالهای اخلاقی و دینی تا نگرانیهای کاربردی را مطرح میکنند. و معتقدند پذیرش آن ما را درسراشیبی سقوط اخلاقی قرار می دهد. از منظر اخلاقی عمل اتانازی مرگ شیرین یا آسان تعبیر شده و ازمنظر حقوقی قتل ترحم آمیز تعبیرمی شود، این رساله سعی دارد به بیان ماهیت اخلاقی و حقوقی اتانازی و نقد وتحلیل نگرش های مختلف اخلاقی و حقوقی این مسالــه ی مناقشه برانگیز بپردازد. رهیافت اصلی تحقیق حاضر، رهیافتی فلسفی-الهیاتی، تیوریک و ناظر به مقام نظر است و سعی شده است از منابع معتبر به ویژه کتب فلسفه اخلاق و دیدگاه های متخصصان اخلاق زیستی و آثار مرتبط با این موضوع استفاده شود.»ـ در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه الزهرا پایان نامه ای با عنوان بررسی فقهی و حقوقی مرگ ترحمی توسط مرضیه حسینی دفاع شده است :«مرگ ترحمی( اتانازی) عبارت است از مرگ خود خواسته ی فردی که دچار بیماری لاعلاجی گشته است که به سبب آن ، فرد درد و رنج فوق العاده ای را متحمل می شود که با توجه به دانش پزشکی امروزی نمی توان برای وی به درمان یا راه علاجی امیدوار بود . با توجه به مبانی مختلف فقهی ، نظرات متفاوتی از سوی صاحب نظران درباره ی نقش رضایت چنین فردی جهت سلب حیات از خویش ارایه گردیده است . برخی مرگ ترحمی (اتانازی) را به طور کلی مصداق قتل یا خودکشی دانسته و در نتیجه آن را حرام شمرده اند و رضایت بیمار را منافی مسئولیت کیفری سلب کننده ی حیات نمی دانند در حالی که برخی دیگر بر اساس قاعده ی لاحرج آن را جایز می شمرند و از این رو برای سلب کننده حیات مسئولیت حقوقی وکیفری قایل نیستند.»۱ـ۷ـ محدودیت های پیش روی تحقیقمحدودیت مهم در تدوین و نگارش این پایان نامه، عدم امکان جمع آوری منابع لاتین و همچنین کتابهای مربوط به حقوق کشور هلند بود.۱ـ۸ـ ضرورت انجام تحقیقمرگ از روی ترحم یا اوتانازی یکی از بحث انگیزترین مباحث اخلاق زیستی از فلسفه اخلاق است که از جهات گوناگون قابل بررسی است. بحث را می توان اینگونه مطرح کرد که در جایی که انسان از بیماری صعب العلاجی رنج میبرد و پزشکان هم امیدی به زنده ماندن او ندارند آیا خود انسان یا پزشک چه با رضایت و چه بدون رضایت بیمار حق پایان دادن به زندگی بیمار را دارند. پیشینه این بحث به جوامع بدوی برمیگردد و در حال حاضر هم در برخیکشورها از جمله سوییس و هلند بصورت قانون درآمده است. این بحث در نزد اکثر ادیان مردود و غیر قابل قبول است و با آن مخالفت شده است. زیرا حیات بشری به علت تقدس ویژه نزد ادیان از جایگاه مهمی برخوردار است و حق حیات را متعلق به خدا نه که انسان میدانند. این واژه دارای معادلهایی مانند مرگ شیرین، مرگ مطلوب، مرگ مشفقانه و . است. از دیدگاه مقررات ایران قتل ترحم آمیز در تقسیم بندی انواع قتل های ممنوعه قرار میگیرد و با توجه به مبانی فقهی اسلام ، قتل عدوانی در همه اشکال آن ممنوع و مجرمانه میباشد. در هر حال باید گفت که رضایت مجنی علیه حرمت عمل را زایل نمیکند. نظر دهید »
دانشگاه آزاد اسلامی واحد گلستان دانشکده حقوق پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته حقوق(M.A) گرایش حقوق جزا و جرم شناسی عنوان: قتل از روی ترحم در فقه شیعه و حقوق کیفری ایران و هلند استاد راهنما: آقای دکتر سیدرضا احسان پور بهار۱۳۹۴ «فهرست مطالب» عنوان شماره صفحه چکیده فصل اول ـ کلیات تحقیق ۱ـ۱ـ بیان مسئله ۱ـ۲ـ سوالات تحقیق ۱ـ۳ـ فرضیه های تحقیق ۱ـ۴ـ اهداف و کاربردهای تحقیق ۱ـ۵ـ روش تحقیق ۱ـ۶ـ سازماندهی تحقیق ۱ـ۷ـ پیشینه تحقیق ۱ـ۸ـ محدودیت های پیش روی تحقیق ۱ـ۹ـ ضرورت انجام تحقیق فصل دوم ـ کلیات، مفاهیم و پیشینه موضوع ۲ـ۱ـ مفهوم قتل از روی ترحم در حقوق کیفری و فقه شیعه ۲ـ۱ـ۱ـ مفهوم قتل از روی ترحم در حقوق کیفری ۲ـ۱ـ۱ـ۱ـ حقوق کیفری ایران ۲ـ۱ـ۱ـ۲ـ حقوق کیفری هلند ۲ـ۱ـ۲ـ قتل از روی ترحم در فقه شیعه ۲ـ۲ـ پیشینه تاریخی قتل از روی ترحم ۲ـ۲ـ۱ـ حقوق کیفری ایران ۲ـ۲ـ۲ـ حقوق کیفری هلند فصل سوم ـ اقسام و مبانی فقهی و حقوقی قتل از روی ترحم ۳ـ۱ـ اقسام قتل از روی ترحم ۳ـ۱ـ۱ـ انواع اتانازی فعال ۳ـ۱ـ۱ـ۱ـ اتانازی فعال داوطلبانه ۳ـ۱ـ۱ـ۲ـ اتانازی فعال غیرداوطلبانه ۳ـ۱ـ۱ـ۳ـ اتانازی فعال اجباری ۳ـ ۱ـ ۲ـ اتانازی غیرفعال ۳ـ ۱ـ ۲ـ ۱ـ دیدگاه فقهای شیعه ۳ـ ۱ـ ۲ـ ۲ـ دیدگاه حقوق دانان ۳ـ۲ـ مبانی فقهی و حقوقی مربوط به قتل از روی ترحم ۳ـ۲ـ۱ـ مبانی فقهی حرمت قتل از روی ترحم ۳ـ۲ـ۱ـ ۱ـ فلسفه سختی ها و بیماری ها در اسلام ۳ـ۲ـ۱ـ ۲ـ ماهیت انسان و هدف از خلقت او ۳ـ ۲ـ۲ـ مبانی حقوقی قتل از روی ترحم ۳ـ ۲ـ۲ـ ۱ـ حقوق کیفری ایران ۳ـ ۲ـ۲ـ ۱ـ ۱ـ ترک فعل منجر به مرگ ۳ـ ۲ـ۲ـ ۱ـ ۲ـ نقش رضایت در سلب حیات در حقوق ایران ۳ـ ۲ـ۲ـ ۱ـ ۳ـ معاونت در خودکشی ۳ـ۲ـ۲ـ۲ـ حقوق کیفری هلند فصل چهارم ـ احکام قتل از روی ترحم در حقوق کیفری ایران و هلند و فقه شیعه ۴ـ۱ـ احکام تکلیفی قتل از روی ترحم ۴ـ۱ـ۱ـ حکم تکلیفی بر مبنای نحوه ارتکاب ۴ـ۱ـ۱ـ۱ـ قتل با فعل مثبت ۴ـ۱ـ۱ـ۲ـ قتل بر اثر ترک فعل ۴ـ۱ـ۲ـ حکم تکلیفی باتوجه به لزوم حفظ نفس ۴ـ۱ـ۲ـ۱ـ حکم تکلیفی حفظ نفس بدون تزاحم ۴ـ۱ـ۲ـ۲ـ حکم تکلیفی در موارد بروز تزاحم ۴ـ۲ـ احکام وضعی قتل از روی ترحم ۴ـ۲ـ۱ـ احکام وضعی قتل از روی ترحم در حقوق کیفری ایران ۴ـ۲ـ۱ـ۱ـ حکم جواز قصاص ۴ـ۲ـ۱ـ۱ـ۱ـ ادله قائلین به قصاص ۴ـ۲ـ۱ـ۱ـ۲ـ ادله مخالفین قصاص ۴ـ۲ـ۱ـ۱ـ۳ـ دیدگاه فقهای شیعه ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ دیه و تعزیر ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ۱ـ دیه ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ۲ـ تعزیر ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ۱ـ۱ـ تعزیر مباشر ۴ـ۲ـ۱ـ۲ـ۱ـ۲ـ مجازات معاون ۴ـ۲ـ۲ـ شرایط اتانازی در حقوق کیفری هلند ۴ـ۲ـ۲ـ۱ـ شرایط بیمار ۴ـ۲ـ۲ـ۲ـ رضایت و درخواست صریح بیمار ۴ـ۲ـ۲ـ۳ـ رفتار پزشک ۴ـ۲ـ۲ـ۴ـ مقررات قانونی نتیجه گیری و پیشنهادها الف) نتیجه گیری ب) پیشنهاد منابع چکیده لاتین چکیدهاتانازی و یا قتل از روی ترحم و مباحث مربوط به آن از عمده مسائل مهمی است که از منظر حقوق پزشکی، اخلاق پزشکی و حقوق جزا قابل بحث و توجه است. این نوع قتل در برخی کشورهای غربی و اروپایی به صورت قانون تصویب شده و مجاز می باشد. کشور هلند از سردمداران این نوع قتل است. در این کشور اتانازی فعالانه توسط پزشک با تقاضای بیمار مورد پذیرش قرار گرفته و بدان عمل می شود. از این رو قانون جزای این کشور مقررات و شرایطی را برای قانونی شدن آن در نظر گرفته است و ضمانت اجراهایی را برای پزشکان درباره تخطی از این شرایط درنظر گرفته است. از آنجایی که اتانازی از جهاتی شبیه خودکشی است، لذا در اسلام به شدت مذموم است و تعالیم دینی و آیات قرآن مجید به شدت انسان ها را از صدمه زدن به حیات انسانی برحذر می دارد و مجازات سختی را برای آن در نظر گرفته است. این رویکرد اسلام، مبتنی بر اهداف خلقت انسان است؛ چرا که هدف از خلقت انسان آزمایش و صبر و شکیبایی بر مشکلات و بیماری هاست. قانون مجازات اسلامی ایران نیز که برگرفته از متون فقهی می باشد، رویکردی مشابه تعالیم اسلامی را در پیش گرفته است. مطابق حقوق کیفری ایران، قصاص جزء حقوق الناس است و مجنی علیه می تواند از آن گذشت نماید. اما قتل، جنبه عمومی و حق اللهی نیز دارد که خواست و اراده مجنی علیه تأثیری در آن ندارد. به همین دلیل بین حقوقدانان و فقهای عظام اختلاف نظرهایی دراین باره وجود دارد که آیا مجنی علیه می تواند قبل از مرگ جانی را از قصاص عفو نماید و بدین سان، مجازات قصاص از وی برداشته شود یا خیر؟! باتوجه به مواد قانونی، در حقوق کیفری، رضایت مجنی علیه هیچ گاه موجبی برای جواز قتل نیست و مرتکب، در هر صورت، قصاص می شود. به این ترتیب، در قانون مجازات اسلامی تصریحی درمورد اتانازی و قتل از روی ترحم صورت نگرفته است و این نشان می دهد که مقنن هنوز جوازی برای آن در نظر نگرفته است. چنانچه در نوشتار پیش رو تصریح خواهیم کرد، اتانازی به اقسام فعال و غیرفعال یا انفعالی تقسیم می شود. در اتانازی فعال پزشک با عملی مثبت، حیات بیمار را پایان می بخشد؛ مثل تزریق آمپول مهلک و در روش انفعالی، از طریق ترک فعل، بیمار را به دست مرگ می دهد؛ مثل اینکه از ادامه درمان خودداری کند. همین مباحث و شیوه های متفاوت باعث به چالش کشیده شدن مفهوم اتانازی و قتل از روی ترحم در قوانین کشورهای مختلف شده است که در این نوشتار به بررسی جایگاه آن در حقوق کشور ایران و هلند و فقه شیعه می پردازیم.کلید واژگان: قتل از روی ترحم، اتانازی فعال، اتانازی انفعالی، رضایت مجنی علیه، حکم تکلیفی، حکم وضعی، مجازات فصل اول ـ کلیات تحقیق۱ـ۱ـ بیان مسئلهقتل از روی ترحم( Euthanasie ) یا Mercy Killing مفهومی است که از جهاتی به خودکشی و از جهاتی نیز به قتل شباهت دارد. بنابراین قتل از روی ترحم را میتوان مرز بین قتل و خودکشی دانست. این نوع مرگ در حال حاضر در دنیا به یک مسئله چالشبرانگیز تبدیل شده است که دارای مخالفان و موافقانی میباشد و هر یک بهشدت از عقیده خود دفاع میکنند. بر این اساس، حقوق حاکم بر کشورهای مختلف نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند. به این ترتیب بررسی قتل از روی ترحم از دیدگاه جامعهشناختی، اخلاقی، دینی و همچنین حقوق جزا حایز اهمیت بسیار است.قتل از روی ترحم با عناوین دیگری همچون «قتل ترحمی»، «قتل از روی شفقّت»، «مرگ آرام»، «مرگ شیرین» و «اتانازی» نیز نامیده میشود. اتانازی(euthansia) یا قتل از روی ترحم دارای فرض های گوناگونی است که احکام تکلیفی و وضعی متفاوتی بر آنها مترتب می شود. حکم تکلیفی در تمامی این فرضها با توجه به اطلاق ادله حرمت انتحار و قتل نفس حرمت است و تنها در زمانی که مقتول قبل از قتل دارای حیات مستقرّ نباشد مانند بیمار مبتلا به مرگ مغزی و قتل به سبب انجام ندادن کاری واقع شود، حکم حرمت قابل تردید و تأمل است. حکم وضعی ضمان به دیه و قصاص برای قاتل نیز در برخی از فروع، مورد اختلاف فقیهان است.مدتی است که در برخی از کشورها تسریع مرگ بیمارانی که از بیماریهای لاعلاج رنج میبرند تحت عنوان ”بهمرگی“ یا ”مرگ سبز“ مطرح و هماکنون نیز در حال انجام است به این ترتیب که وقتی به بهبود بیمار امیدی نیست با هماهنگی وی، از داروهایی استفاده میشود که مرگ وی را تسریع کرده و او از تحمل رنج بیماری رهایی مییابد. این موضوع مدتی است که در ایران نیز موضوع بحث و بررسی افراد قرار گرفته است.در استرالیا حدود شش ماه مجوز قانونی برای اوتانازیا وجود داشت، در بسیاری از ایالات امریکا برای قانونی کردن اوتانازیا مبارزاتی صورت گرفت. هلند اغلب به عنوان یک کشور الگو مورد توجه بوده و اوتانازیای فعال در این کشور قانونی شده است. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که این به دلیل شرایط ویژه ای است که در هلند وجود دارد و مستقیماً به فرهنگ مردم این کشور بر می گردد و از این رو، موجب تمییز آن کشور از سایر کشورها می شود .به این ترتیب، درست است که قانونی کردن اوتانازیا راه فوق العاده ای برای درمان پوچ و بیهوده و نومیدانه بیماران محکوم به مرگ نیست و عقب نشینی از مراقبتهای پزشکی و معالجه، براساس درخواست بیمار هیچ مقصودی از علم پزشکی را حاصل نمی کند و هیچ پزشک و حقوقدان و انجمنی هم مخالف دست کشیدن از مراقبت نخواهد بود تا زمان مرگ فرا رسد، اما با این حال نمی توانیم منکر وجود آن در هر جامعه ای شویم و به نظر اینجانب بهتر است که قانون خاصی در اختیار داشته باشیم تا بر اساس آن و با رعایت کامل عدالت و انصاف هم پزشکان تکلیف خود را بدانند و هم قضات بتوانند با وجدانی آسوده به قضاوت بنشینند. ۱ـ۲ـ سوالات تحقیق۱ـ مبنای مشروعیت فقهی قتل از روی ترحم چیست؟۲ـ آیا رضایت مجنی علیه در قتل از روی ترحم موجب سلب مسؤولیت از مجرم می شود؟۳ـ اذن مجنی علیه در قتل ترحمی چه تاثیری در دیه و قصاص دارد؟۴ـ جایگاه قتل از روی ترحم در حقوق ایران چگونه است؟۵ـ موضع قانونگذار کشور هلند نسبت به قتل از روی ترحم چگونه است؟۱ـ۳ـ فرضیه های تحقیق۱ـ آنچه از کلمات فقیهان فهمیده می شود این است که قتل از روی ترحم چون به حیات یک انسان پایان مى دهد به هردلیلى که باشد حرام است و مشمول عمومات و اطلاقات حرمت قتل نفس می شود.۲ـ رضایت مجنیعلیه در رابطه با جرایم علیه نفس و تمامیت جسمی اشخاص (قتل، قطع، سقط جنین و جرح و ضرب) مؤثر نبوده و بهخصوص در قتل در صورت تقاضا و حتی اصرار مقتول همچنان قابل مجازات است؛ هرچند انگیزه ارتکاب جرم خیرخواهانه باشد.۳ـ اذن مجنی علیه موجب سلب قصاص می شود اما دیه همچنان باید پرداخت شود.۴ـ قتل از روی ترحم در حقوق ایران هنوز جایگاهی ندارد و حقوقدانان بر مشروعیت آن هنوز به اتفاق نری نرسیده اند.۵ـ قانونگذار هلند قتل از روی ترحم را در این کشور با رعایت شرایطی قانونی دانسته است.۱ـ۴ـ اهداف و کاربردهای تحقیق۱- بررسی حکم شرعی اوتانازی از نظر علمای شیعه.۲- بررسی حکم دیه و قصاص در قتل از روی ترحم در اسلام و حقوق ایران۳ـ بررسی مشروعیت قتل از روی ترحم در قانون کشور هلند و شرایط اعمال آن۴ـ شناخت و بررسی انواع اتانازی و احکام هر یک از دیدگاه حقوق و علم پزشکی ۱ـ۵ـ روش تحقیقپایان نامه به روش کتابخانهای تنظیم شده است. با بررسی و مطالعه کتب، مقالات، پایان نامههای موجود در خصوص موضوع رساله پرداخته شده و بررسی آراء و نظرات حقوقدانان به گردآوری و جمع آوری مطالب و جمع بندی پراخته شده است. همچنین از شبکه جهانی اینترنت به منظور استفاده ی به روز از منابع و اطلاعات، بهره گیری شده و بدین ترتیب، روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی است. ۱ـ۶ـ سازماندهی تحقیقتحقیق و نوشتار پیش رو از سه بخش تشکیل شده است؛ در بخش نخست آن کلیات و مفاهیم بنیادین قتل از روی ترحم در حقوق کیفری ایران و هلند و فقه شیعه مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، پیشینه قتل از روی ترحم در جوامع مختلف و علی الخصوص، کشور ایران و هلند و همچنین درمنابع فقه شیعه نیز در این بخش مطرح می شود. بخش دوم؛ به اقسام و مبانی قتل از روی ترحم(اتانازی) در حقوق کیفری ایران و هلند اختصاص یافته است. در این بخش نیز اقسام اتانازی را بر شمرده و تعریف می کنیم و سپس مبانی مشروعیت و عدم مشروعیت قتل از روی ترحم را از دیدگاه اندیشمندان حقوقی و فقهای عظام مورد بررسی قرار می دهیم. نهایتاً در بخش سوم احکام تکلیفی و وضعی را در خصوص این نوع قتل در حقوق ایران و فقه شیعه مطرح نموده و به ذکر شرایط آن در حقوق کشور هلند می پردازیم. بخش پایانی نیز به نتایج تحقیق و ارائه پیشنهادات اختصاص یافته است. 1ـ۶ـ پیشینه تحقیقـ مریم رضوی نیا در سال ۱۳۹۲ در دانشکده الهیات و معارف اسلامی پایان نامه ای با عنوان مرگ آسان(اتانازی) در فقه و حقوق با محوریت آراء امام خمینی(ره)دفاع کرده اند در این پایان نامه به مسائل زیر پرداخته شده است:«یکی از مهمترین مسائل حقوقی جهان تحت عنوان اتانازی (مرگ آسان) مورد بحث و مناقشه است. اتانازی پایان دادن به زندگی فردی به درخواست خودش و به دست دیگری است که با نیت رهایی او از درد و رنج طاقت فرسا یا یک بیماری لاعلاج صورت می گیرد. در کلام فقها رضایت به قتل در قالب اذن یا امر به قتل خود مطرح شده است که نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد. عقیدهای که تمام فقها به آن اتفاقنظر دارند، این است که اذن مرتکب به قتل خویش عمل کشتن را مباح نمیکند، لذا شخص، مرتکب فعل حرامی شده است. اتانازی که ویژگی اصلی آن رضایت میباشد، در هیچ کدام از استثنایات حقوقی قرار نمیگیرد؛ در نتیجه رضایت به قتل مجوز عمل ارتکابی نیست. مهم ترین عنصر در اتانازی، رضایت مجنی علیه می باشد. اصل اولیه این است که رضایت مجنی علیه، مجوز جرم ارتکابی نمی باشد. در مورد قتل نیز بدین گونه عمل می شود و بعضی از انواع اتانازی را می توان مصداقی از قتل عمدی دانست، مگر اینکه مشمول حکم استثنایی ماده ۲۶۸ ق.م.ا شود. در مورد دایره شمول این ماده اختلاف نظر هست. مطابق این ماده برای اینکه رضایت مجنی علیه موجب سقوط قصاص یا دیه گردد، باید متعاقب عمل جانی، مجنی علیه اعلام عفو کند و الا مشمول این ماده نمی شود. در صورت عفو از قصاص از سوی مجنی علیه، اولیاءدم نمی توانند مطالبه دیه کنند. اگر عمل مرتکب مشمول ماده فوق شود، نامبرده از بابت تعزیر مشمول ماده ۶۱۲ ق.م.ا خواهد شد.»ـ در دانشگاه علامه طباطبایی در سال ۱۳۸۹ پایان نامه ای با عنوان اتانازی از منظر حقوق بشر و بررسی موردی آن در حقوق ایران و هلند توسط انوشه اسماعیلی دفاع شده است در این پایان نامه به مسائل زیر پرداخته شده است:«سابقه انجام اتانازی قدمت فراوانی دارد و به یونان و روم باستان میرسد، اما اتانازی از مسائل نو دنیای معاصر است. چرا که در دنیای معاصر که حقوق بشر قرار است منشا همه تصمیمات و اقدامات بشری قرار گیرد، اتانازی در ارتباط با حق حیات و تعارض آن با اصل آزادی و خودمختاری فردی به مساله بسیار پچیده ای تبدیل شده است. مخالفان بر تقدس و برتری حق حیات و مطلق نبودن خود مختاری انسان و به امکان سوء استفاده و تخریب نقش پزشک پای میفشارند و اتانازی را قتل نفس قلمداد میکنند.»ـ در دانشگاه مازندران در سال ۱۳۹۱ پایان نامه ای با عنوان اتانازی در فقه و حقوق کیفری ایران توسط رضا رضایی دفاع شده است. در این پایان نامه به مسائل زیر پرداخته شده است:« ازجمله مسائل چالش بر انگیزی که از حقوق بشر سوء استفاده می شود اتانازی می باشد که در عرصه حقوق بین الملل توسعه یافته است. اتانازی بیش از هرچیز با اخلاقیات مرتبط است و در حال حاضر یکی از مسائل بحث برانگیز حقوق پزشکی می باشد. از دیدگاه ادیان، با ارزشترین نعمتی که خداوند متعال به بندگان خود عطا کرده نعمت حیات می باشد و هرگونه دخل و تصرف در آن محدود شده است لذا بیش از آن که حق به شمار آید چهره حکم به خود گرفته است. اتانازی تحت همین عنوان در فقه جایگاهی ندارد ولی می توان آن را در قالب اذن یا امر به قتل خود مورد مطالعه قرار داد. فقها به اتفاق معتقدند اذن یا امر به قتل حرمت عمل را از بین نمی برد، اما در خصوص قصاص یا دیه نظرات مختلفی مطرح شده است. عده ای معتقدند مجنی علیه با اذن به قتل، حق خود را ساقط کرده است لذا قصاص و دیه منتفی خواهد بود. برخی نیز با استناد به اصل برایت و شبهه همین نظر را پذیرفته اند. عده ای از فقها با این استدلال که صاحب حق قصاص معلوم نیست معتقد به سقوط قصاص و دیه می باشند. برخی از فقهای معاصر معتقدند اگر مرتکب واجد اختیار باشد و به کمتر از قتل تهدید شده باشد قصاص ثابت می شود. برخی نیز بین قصاص و دیه تفکیک قایل شده اند لذا معتقدند اذن صرفاً قصاص را ساقط می کند اما تاثیری در دیه نخواهد داشت.»ـ در دانشگاه قم در سال ۱۳۸۹ پایان نامه ای با عنوان بررسی روایی و ناروایی اخلاقی اتانازی از نگاه سودگرایی توسط لیلا اکبری دفاع شده است :«همگام با تحولات جدید پزشکی و گسترده شدن امکانات بهداشتی و درمانی بیماریها هم گسترده و پیچیده شده اند و بیماران بسیاری ممکن است سالیان دراز با بیماری لاعلاج و توام با درد کشنده سپری کنند بدون اینکه بیماریشان درما شود یا اندکی از زجرشان کاسته گردد از نگاه سودگرایان ؛سودگرایان عمل نگر و قاعده نگر احرای اتانازی بیشترین سود و رفاه همگانی را هم بر بیمار و هم بر خانواده ی وی و نیز بر پرسنل بیمارستان و در تخصیص امکانات درمانی برای سایر بیماران و نیز سایر احاد جامعه در بر دارد از این رو حکم به جواز اخلاقی این امر می دهند.»ـ در سال ۱۳۹۱ در دانشگاه پیام نور تهران در سال ۱۳۹۱ پایان نامه ای با عنوان بررسی ماهیت اخلاقی، حقوقی اتانازی و تحلیل آن توسط نرگس حسینی دفاع شده است :«مطرح شدن اتانازی یا «پایان دادن آسان به زندگی بیماران درحال مرگ» طی چند دهه ی اخیر ناشی از پیشرفتهای پزشکی و تلاش هدفمند جنبشهای اجتماعی مرتبط با آن است که باعث طرح ضرورت بازگشت به سوی فلسفه و مسائل اخلاق پزشکی، در دنیای جدید شده است. متاسفانه در آثار مکتوب فارسی، اتانازی مسبوق به سابقه ای نه چندان دور است، به طوری که در چند سال اخیر، تنها یک کتاب غنی و چند مقاله به زبان پارسی دراین باب در دسترس بوده است که دست آویز محکمی برای شکل دادن و پرداختن به موضوع پژوهش بوده است. درحال حاضراین مساله مطرح است که آیا پزشک این حق را دارد که بیماران غیرقابل درمان را با درخواست آن ها یا بدون درخواست آن ها به علت رهایی ازدرد و رنج از زندگی ساقط کند. اتانازی انواعی دارد که از حیث اخلاقی، حقوقی و قانونی از یکدیگر متفاوتاند. تمایز دو نوع عمده آن، یعنی اتانازی فعال و منفعل، این است که در نوع اول، بیمارغیرقابل درمان و با رنج زیاد را بدون امید به بهبودی میکشیم، اما در دومی، میگذاریم که بمیرد. موافقان چنین عملی را اخلاقی دانسته و در توجیه نظرخود به دلایلی همچون خود مختاری انسان، کیفیت زندگی و.استناد می کنند. اما مخالفان دامنه گستردهای از استدلالهای اخلاقی و دینی تا نگرانیهای کاربردی را مطرح میکنند. و معتقدند پذیرش آن ما را درسراشیبی سقوط اخلاقی قرار می دهد. از منظر اخلاقی عمل اتانازی مرگ شیرین یا آسان تعبیر شده و ازمنظر حقوقی قتل ترحم آمیز تعبیرمی شود، این رساله سعی دارد به بیان ماهیت اخلاقی و حقوقی اتانازی و نقد وتحلیل نگرش های مختلف اخلاقی و حقوقی این مسالــه ی مناقشه برانگیز بپردازد. رهیافت اصلی تحقیق حاضر، رهیافتی فلسفی-الهیاتی، تیوریک و ناظر به مقام نظر است و سعی شده است از منابع معتبر به ویژه کتب فلسفه اخلاق و دیدگاه های متخصصان اخلاق زیستی و آثار مرتبط با این موضوع استفاده شود.»ـ در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه الزهرا پایان نامه ای با عنوان بررسی فقهی و حقوقی مرگ ترحمی توسط مرضیه حسینی دفاع شده است :«مرگ ترحمی( اتانازی) عبارت است از مرگ خود خواسته ی فردی که دچار بیماری لاعلاجی گشته است که به سبب آن ، فرد درد و رنج فوق العاده ای را متحمل می شود که با توجه به دانش پزشکی امروزی نمی توان برای وی به درمان یا راه علاجی امیدوار بود . با توجه به مبانی مختلف فقهی ، نظرات متفاوتی از سوی صاحب نظران درباره ی نقش رضایت چنین فردی جهت سلب حیات از خویش ارایه گردیده است . برخی مرگ ترحمی (اتانازی) را به طور کلی مصداق قتل یا خودکشی دانسته و در نتیجه آن را حرام شمرده اند و رضایت بیمار را منافی مسئولیت کیفری سلب کننده ی حیات نمی دانند در حالی که برخی دیگر بر اساس قاعده ی لاحرج آن را جایز می شمرند و از این رو برای سلب کننده حیات مسئولیت حقوقی وکیفری قایل نیستند.»۱ـ۷ـ محدودیت های پیش روی تحقیقمحدودیت مهم در تدوین و نگارش این پایان نامه، عدم امکان جمع آوری منابع لاتین و همچنین کتابهای مربوط به حقوق کشور هلند بود.۱ـ۸ـ ضرورت انجام تحقیقمرگ از روی ترحم یا اوتانازی یکی از بحث انگیزترین مباحث اخلاق زیستی از فلسفه اخلاق است که از جهات گوناگون قابل بررسی است. بحث را می توان اینگونه مطرح کرد که در جایی که انسان از بیماری صعب العلاجی رنج میبرد و پزشکان هم امیدی به زنده ماندن او ندارند آیا خود انسان یا پزشک چه با رضایت و چه بدون رضایت بیمار حق پایان دادن به زندگی بیمار را دارند. پیشینه این بحث به جوامع بدوی برمیگردد و در حال حاضر هم در برخیکشورها از جمله سوییس و هلند بصورت قانون درآمده است. این بحث در نزد اکثر ادیان مردود و غیر قابل قبول است و با آن مخالفت شده است. زیرا حیات بشری به علت تقدس ویژه نزد ادیان از جایگاه مهمی برخوردار است و حق حیات را متعلق به خدا نه که انسان میدانند. این واژه دارای معادلهایی مانند مرگ شیرین، مرگ مطلوب، مرگ مشفقانه و . است. از دیدگاه مقررات ایران قتل ترحم آمیز در تقسیم بندی انواع قتل های ممنوعه قرار میگیرد و با توجه به مبانی فقهی اسلام ، قتل عدوانی در همه اشکال آن ممنوع و مجرمانه میباشد. در هر حال باید گفت که رضایت مجنی علیه حرمت عمل را زایل نمیکند.