اینزورت (۱۹۷۸) نیز بیان کردهاست که مادران کودکان ایمن در تماس های بدنی با فرزندشان نسبت به والدین کودکان ناایمن شایستگی از خود نشان میدهند. پژوهش های دیگری نیز نشان دادهاند، مادران کودکان ایمن تماس های عاطفی بیشتری با فرزندان خود دارند و به طور معمول در جریان رفتار کودک خود دخالت و یا مانع ایجاد نمی کنند و همچنین آنان تماس های چشمی بیشتری با کودکانشان برقرار میکنند (میاکی، چن و کمپوس[۳۳]، ۱۹۸۵ ؛ اینزورث و همکاران، ۱۹۷۸ ). از عوامل مهم دیگری که منجر به ایمنی کودک می شود هماهنگی در رفتار والد است. اینزورث (۱۹۷۳) بیان میکند والدینی که در رفتار خود با فرزندانشان ثبات دارند و همواره هماهنگ عمل میکنند و الگوی رفتاری آن ها از نظر کودک قابل پیشبینی است، دارای کودکان ایمن هستند. بررسی ها در مورد احساس ایمنی در نوجوانان نیز نشان دادهاند که ایمنی در نوجوانان به قابلیت دسترسی والدین بستگی ندارد، بلکه اعتمادی که نوجوانان به مسئولیت پذیری والدین خود نشان میدهند بسیار مهم است. در این مورد (ویس[۳۴]، ۱۹۸۲؛ به نقل از آرمسدن و گرینبرگ[۳۵]، ۱۹۸۷) در پژوهش های خود نشان داده است که همراه با رشد و تحول نوجوان، شکل گیری مفهوم ایمنی کمتر ناشی از حضور واقعی والدین است و بیشتر ناشی از شیوه های عملکرد آن ها به عنوان حامی شایسته است.
ویژگی کودکان ایمن
کودکانی که تحت عنوان دلبسته ی ایمن طبقه بندی میشوند در حضور مادر فعالانه به اکتشاف می پردازند و گاه و بی گاه خود را به مادر نزدیک میکنند. آن ها در حضور مادر به او نمی چسبند، ناله نمی کنند، هنگام جدایی در موقعیت های آشنا مثل خانه، آشفتگی کمی از خود نشان میدهند و در موقعیت های ناآشنا دچار اضطراب و پریشانی میشوند. آن ها در غیبت مادر به اکتشاف می پردازند، فعال هستند، در تجدید دیدار با مادر خوشحال میشوند و با رفتار خود در واقع به مادر خوش آمد میگویند و با اشتیاق به او پاسخ میدهند (رخ فرد، ۱۳۸۸).
کسیدی (۱۹۸۵، ۱۹۸۸) در مورد ویژگی کودکان ایمن بیان کردهاست که این کودکان در ارتباط با مادر در هنگام تجدید دیدار از خود گرمی و صمیمیت نشان میدهند. آنان خود را دارای جنبههای مثبت می دانند، در حالی که عیب و نقص خود را میپذیرند و در نتیجه ی این اعتماد به خود، جسارت کاوش کردن دارند و فشار روانی را بهتر تحمل میکنند. آنان به راحتی عواطف خود را ابراز کرده و مادر خود را به عنوان شخص حمایت کننده توصیف میکنند. همچنین واترز و اسروف[۳۶] (۱۹۷۷) بیان کردهاند که کودکان ایمن قادرند عواطف خود را تعدیل کرده و آن ها را در روابط اجتماعی تنظیم کنند. بنابرین آن ها شایستگی اجتماعی بیشتری داشته، دوستان بیشتری دارند، مورد علاقه معلمان و همسالان خود هستند و در روابط اجتماعی خود بیشتر از کودکان ناایمن لبخند میزنند.
کوبک،راجرز و اسکری (۱۹۸۸) نیز در این رابطه در پژوهش خود نشان دادهاند این کودکان انعطاف پذیری بیشتر و اضطراب و خصومت کمتری به نسبت کودکان ناایمن دارند. پژوهش های دیگر نیز در مورد خصوصیات کودکان ایمن نشان دادهاند، کودکان ایمن در ۱۲ – ۱۸ سالگی عواطف مثبت بیشتری را در مواجه شدن با مشکلات و مسائل از خود نشان میدهند، کمتر ناکام میشوند، کمتر بداخلاق میشوند و بهتر قادرند از مراقب خود به عنوان حامی استفاده کنند. کودکان ایمن به مهارت های خود اعتماد دارند، از اعتقادات نادرست روگردان هستند، سازگاری و سلامت روانی بیشتری دارند. این کودکان وقتی مجذوب فعالیت های کاوشگری هستند، دوست ندارند متوقف شوند و وقتی به مسئله جدیدی تسلط مییابند، احساس رضایت میکنند (اینزورث، ۱۹۸۴؛ کسیدی و برلین[۳۷]، ۱۹۹۴؛ میکولینسروشاور، ۲۰۱۱). آرمسدن و گرینبرگ (۱۹۸۵) در مورد نوجوانان ایمن بیان کردهاند، آن ها از زندگی خود رضایت دارند، در جست و جوی حمایت اجتماعی هستند و پاسخ های عصبی کمتری به حوادث تنیدگی زا محیط میدهند.
ویژگی کودکان ناایمن
اینزورث و همکاران (۱۹۸۷) معتقدند هدف اصلی سیستم دلبستگی رسیدن به احساس ایمنی است و شخصی که دلبستگی ناایمن دارد راهبرد های خاصی را برمی گزیند تا به این هدف دست یابد. این راهبردها اجتناب، مقاومت و دوسوگرایی است. این پژوهشگران بی توجهی و امتناع والدین را در پاسخ به درخواست های کودک و همچنین بی ثباتی و ناهماهنگی در برآوردن نیازهای کودک را از علل عمده ی ایجاد دلبستگی ناایمن می دانند. واترز و اسروف (۱۹۷۷) بیان میکنند کودکان ناایمن هنگام تماس با چهره ی دلبستگی قادر نیستند آرامش کسب کنند، بنابرین سیستم رفتاری دلبستگی آن ها کنش یکپارچه کننده و یا سازگارکننده ندارد. بدین ترتیب این کودکان حتی هنگامی که تهدید یا فشار روانی در محیط وجود نداشته باشد نیاز به تماس با والدین خود دارند. آن ها قادر نیستند از چهره ی دلبستگی به عنوان یک تکیه گاه ایمن استفاده کنند و به اکتشاف بپردازند. واترز، برانگیختگی سریع، ناامیدی، کج خلقی و داشتن رفتارهای وابسته را از خصوصیات کودکان ناایمن میداند.
پژوهش هایی که در مورد خصوصیات والدین کودکان ناایمن انجام شده نشان دادهاند که آن ها با فرزندان خود تعامل بسیار کمی دارند، پذیرنده ی درخواست های کودکان خود نیستند و رفتارهای آن ها ناخوانده و بی ثبات است. همچنین پاسخی که این والدین به فرزندانشان میدهند وابسته به فعالیت کودک نیست. در واقع آنان در کارهای عادی کودکانشان دخالت میکنند، به عنوان مثال اجازه نمی دهند که کودک، خود غذا بخورد. این گونه والدین اجازه ی مستقل شدن به کودک را نمی دهند (اینزورث، ۱۹۷۳؛ به نقل از کسیدی و برلین، ۱۹۹۴). همان طور که ذکر شد دلبستگی ناایمن دارای انواع ناایمن- اجتنابی، ناایمن-مقاوم و ناایمن – دوسوگرا است که در ادامه هر مورد توضیح داده خواهد شد.
۱) ناایمن اجتنابی