عقد در اصطلاح حقوقی عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر متعهد به امری باشند و مورد قبول آن ها باشد . و وجه تناسب معنی اصطلاحی و معنی لغوی آن است که در اثر انعقاد بین دو نفر ، رابطه حقوقی ایجاد شود و آن دو را به یکدیگر مرتبط سازد.
عقد یا قرارداد به توافق دو اراده ضروری در جهت ایجاد یک اثر حقوقی میگویند.به عبارت ساده تر هرگاه جهت به وجود آمدن یک اثر حقوقی همچون بیع، اجاره و نظایر آن، نیاز به تلاقی و تراضی ضروری دو اراده باشد، عقد محقق میگردد.با این تعریف ماهیاتی چون وصیت تملیکی، وکالت، هبه و دیگر ماهیاتی که قبول قابل در آن “قبول ضروری” یا به اصطلاح دکتر لنگرودی، “قبول عقدی” نیست، از تعریف و شمول عقد خارج میشوند.قانونگذار ایران در ماده ۱۸۳ قانون مدنی عقد را چنین تعریف نموده است:” عقد عبارت از این است که دو یا چند نفر در مقابل دو یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آن ها باشد” بر این تعریف ایراداتی شده است.از جمله اینکه این تعریف عقود تملیکی را به واسطه حصر عقود به تعهد طرفین دربر نمیگیرد.این ایراد از سوی بزرگان علم حقوق ایران اینگونه پاسخ داده شده است که:اگرچه متن این ماده از قانون فرانسه ماخوذ است، اما نویسندگان قانون مدنی ایران با نظر به فقه این ماده را تغییر دادهاند.فلذا چون در فقه عهد در معنی عقد نیز به کار میرود، این ماده همه عقود را در برمی گیرد.ایراد دیگر این ماده قانونی استفاده از کلمه نفر است، در حالی که بهتر بود از کلمه شخص استفاده می شد تا اشخاص حقوقی را نیز شامل می شد.
جمع عقد، عقود است. در مقابل عقد، ایقاع قرار دارد، که ماهیات حقوقی را گویند که با یک اراده ایجاد یا ساقط میشوند.همچون طلاق که تنها با اراده مرد واقع میشود. عقد به اعتبارات مختلف، تقسیم بندیهای متفاوتی یافته است.از جمله تقسیم عقود به اعتبار موضوع آن، به مالی و غیر مالی و یا تملیکی و عهدی اراده در لغت به معنی خواستن، طلب کردن و قصد کردن میباشد. در اصطلاح حقوق ایران نیز میتوان اراده را به خواستن معنی کرد. منتها هنگامی که از شرط روانی معامله یا ایقاع کننده در حقوق ایران سخن می گوییم ، بر اساس تحلیلی که از حالات روانی و مراحل مختلف آن به استناد مقررات قانونی به عمل میآید، برای اراده یا خواستن دو حالت جداگانه درونی شناخته میشود. یکی رضا و دیگری قصد که از آن به قصد انشاء تعبیر شده است. قصد طرفین و رضای آن ها که در بند ۱ ماده ۱۹۰ قانون مدنی آمده است بنابرین اراده گاهی به معنی قصد و رضا باهم به کار میرود و گاهی فقط به قصد انشاء اطلاق میشود.
در حقوق فرانسه واژه volonte را که از مصدر vouloin مشتق شده است، را میتوان به اراده به معنی خواستن ترجمه کرد. اما نمیتوان آن را معادل اراده به معنی قصد انشاء یا به معنی مجموع قصد و رضا دانست، زیرا برخلاف حقوق ایران، تفکیکی از قصد و رضا در حقوق فرانسه و سیستمهای مشابه به عمل نیامده است. همچنین عنصر قصد انشاء، جدای از رضا، با آثار متفاوت حقوقی، آنچنان که در حقوق ایران مطرح است، مورد توجه قرار نگرفته است. در حقوق ایران با تبعیت از فقه امامیه، حاکمیت اراده در قانون مدنی ایران به عنوان یک اصل، انعکاس یافته و برای قصد انشاء به عنوان خالق عقد و تعیین کننده توابع و حدود و آثار آن، نقش اصلی و تعیین کننده شناخته میشود.
عقد یا قرارداد یا معامله، یک نوع عمل ارادی اجتماعیاند که نیاز مادی یا معنوی انسان را به طور متقابل برطرف میسازد. وصف ارادی بیانگر خاستگاه اصلی قرارداد یعنی اراده انسان است و صفت اجتماعی، ضرورت حضور قانون را برای تحقق و اعتبار قرارداد نشان میدهد. نتیجه این توصیف حاکمیت اراده در قرارداد در چهارچوب قانون است. حاکمیت اراده در قرارداد و به طور کلی در اعمال حقوقی اصلی است که جز در موارد برخورد با نظم جامعه و پاسدار آن یعنی قانون پذیرفته شده است. این اصل لازمه کرامت و آزادی است که خداوند به انسان بخشیده است. حاکمیت اراده به عنوان یک اصل در فقه اسلامی که اساس اقتباس مقررات حقوقی ایران است، با عبارت معروف العقود تابعه للقصود شناخته شده است. از اصل حاکمیت اراده در اعمال حقوقی، آزادی شخص در انشای عمل حقوقی و این که مبادرت به تشکیل عقد یا ایقاع بکند یا نکند و نیز در انتخاب نوع عقد و ایقاع و طرف عقد و تعیین حدود آثار آن و شروط مندرج ضمن عقد، و نیز منحل ساختن قراردادها در موارد مجاز نتیجه میشود.
مبحث دوم-مفهوم نکاح
گفتار اول-مفهوم لغوی نکاح
نکاح عقد زناشویی بستن، زناشویی کردن، زناشویی امتزاج طبایع است بعضی با بعضی که موجب پدید آمدن موالید میگردد جوهری نیز معتقد است لغت نکاح در است. اما بهمعنای عقدنکاح مجازاً بهکار رفتهاست. وطی و جماع اصل به معنای الصحاح، برخی نیز احتمال دادهاند این واژه مشترک میان دو معنای وطی و عقد باشد. نکاح در اصل به معنای وَطْیْ (آمیزش) است،که در مورد عقد ازدواج به مناسبت اینکه آن زمینه وطی میباشند، استعمال میشود. به نظر میرسد منظور از عقد،نه تنها صیغه بلکه مفهوم حاصل از آن یعنی همان ازدواج است بنابرین نکاح را چنین تعریف میکنیم:
«نکاح رابطهای است حقوقی – اخلاقی که به وسیله عقد بین زن ومرد حاصل میشود وبه آن دو حق میدهد که با یکدیگر زندگی کنند، مظهر بارز این رابطه، حق تمتع جنسی است. این تعریف شامل هر دو قسم نکاح یعنی دائم و موقت میشود
صیغۀ نکاح: نکاح از عقود به شمار رفته و در آن ایجاب و قبول طرفین لازم است. فقهای اسلام همه اتفاق نظر دارند که در انجام عقد نکاح نه تنها وقوع ایجاب و قبول لفظی،ضروری است بلکه بدون آن رابطه زوجیت ایجاد نمیشود بنابرین نکاح معاطاتی، که صرفاً به اعلام توافق طرفین بسنده میشود، باطل است بلکه بایستی لفظ ایجاب و قبول هر چند به صورت غیرعربی بر زبان جاری شود اعتبار عربی بودن لفظ در صورتی است که طرفین آشنایی به زبان عربی داشته باشند یا دسترسی به فردی داشته باشند که بتواند عقد نکاح را به زبان عربی جاری کند.گر چه وکیل گرفتن وی از سوی طرفین ازدواج شرعا واجب نیست.
گفتار دوم-معنای اصطلاحی نکاح