البته شاید بیان شود که کودک هم زمانی بزرگ می شود و نیاز به شغلی دارد و نمی تواند گویندگی را به علت از دست دادن زبان و تکلمش انتخاب کند اما به هر حال این انتخاب برای کودک وجود دارد که شغل دیگری بر اساس تواناییهای اکتسابی اختیار نماید در صورتی که برای یک فرد بزرگسال کسب این توانایی در سن بالا کمی با مشکل روبه رو می شود به همین دلیل خسارت مازاد بر دیه که همان از کارافتادگی میباشد ، برای فرد زیان دیده حقی مسلم خواهد بود .
تفاوت شیوه های جبران خسارت های وارده بر زبان از نظر شغل
چنانچه هر کس بداند که مسئول عواقب اعمال خود حتی در مواقعی که تقصیری در وقوع حوادث ندارد میباشد بدون شک بی محابا در جهت فعالیت های اقتصادی جان و مال انسان های دیگر را به خطر نمی اندازد . و لااقل روش حزم و احتیاط پیشه میسازد .
در ابتدا باید بگوییم که زبان به عنوان یک عضو مهم در بدن انسان کارکارد هایی دارد که در ابتدای مطالب نکاتی بیان شد اما اگر بخواهیم همین عضو به ظاهر ساده را در افراد مختلف بررسی کنیم قطعاً این مورد یک امر مهم میباشد .
زبان وسیله ی نقل و انتقال افکار ، اندیشه ها و افشا کننده شخصیت و منش و فرهنگ انسان هاست ، به وسیله زبان و جلوه ی آن ؛ سخن از نضریات ، باور ها و اعتقادات یکدیگر با خبر میشویم . به وسیله سخن نیاز ها و خواسته های خود را اظهار کرده و از نیاز ها و خواسته های دیگران اطلاع پیدا میکنیم . از همه مهم تر به وسیله سخن گفتن با هم ارتباط بر قرار کرده و به تعامل می پردازیم . به همبن دلیل میگویند زبان و جلوه ی آن ؛ سخن یکی از بزرگترین نعمت هایی است که خداوند متعال به انسان ارزانی داشته و بین او سایر موجودات تمایز قایل شده است . [۱۵۲]
وقتی سخن از یک سخنران به میان میآید قطعاً به نحوه سخنرانی و شیوه ی سخنرانی آن فرد توجه ویژه ای می شود و وقتی از سخن گفتن یک فرد عادی که کارش اصلاً مربوط به سخن گفتن نباشد نوع کارش بسیار اهمیت پیدا میکند . یک سخنران با بهتر صحبت کردن شرایط اقتصادی خود را متفاوت میکند و یک کارگر ساختمانی با کار کردن در ساختمان موانع اقتصادی خود را برطرف میکند . پس قطعاً هم کار آن سخنران مهم بوده و هم کارکردن کارگر در ساختمان . حال با توجه به این همه حساسیت بر روی زبان و سخن آیا انصاف است که تفاوتی در دیه یا جبران مازاد بر دیه بین زبان یک سخنران و یک فرد عادی وجود نداشته باشد . قطعاً این چنین نخواهد بود .طبق مطالبی در گذشته گفته شد جبران خسارت های وارده بر زبان یک سخنران از طریق شیوه ی مبلغی به عنوان از کارافتادگی امکان پذیر است .
تفاوت شیوه های جبران خسارت های وارده بر زبان از نظر جنسیت
در مورد تفاوت های شیوه های جبران خسارت های وارده بر زبان یک زن یا یک مرد به ظاهر می توان گفت که تفاوتی ندارد به طور مثال می توان در مورد قصاص بیان داشت که در فقه اسلامی یکی از شرایط قصاص که شرط اول در کتاب های فقهی مطرح شده است ، این است که در مورد قصاص ملاک تساوی بین افراد است . بنابرین شرط اجرای قصاص تساوی در جنسیت است .
شهید ثانی در شرح لمعه در مورد تساوی در جنسیت آورده است که : [۱۵۳]
برای زن از مرد در برابر عضو ناقص شده ، از عضو مرد قصاص می شود بدون آنکه چیزی به مرد رد گردد تا آنکه دیه آن عضو به یک سوم دیه مرد آزاد برسد که در صورت نصف خواهد شد .
در جایی که مردی ، زنی را زخمی کند همین حکم وجود دارد .
دلیل این تفصیل روایات زیادی است از جمله صحیحه ابان به نقل از امام صادق (ع) گفت به امام عرض کردم چه می فرمایید در مورد مردی که یک انگشت زنی را بریده باشد دیه آن چیست گفت ده شتر گفتم اگر دو انگشت را قطع کند چقدر فرمود بیست شتر گفتم اگر سه انگشت او را قطع کند فرمود سی شتر گفتم اگر چهار انگشت فرمود بیست شتر .
همچنین است ، دیه آن تا وقتی از ثلث بالاتر نرفته برابر است با توجه به آنچه ذکر گردید اگر مرد سه انگشت زن را قطع کند زن می توان همانند آن را از مرد قصاص کند بدون آنکه چیزی به او برگردانده شود و اگر چهار انگشت زن را قطع کند ، چهار انگشت مرد قصاص نمی شود مگر بعد از رد کردن دیه دو انگشت به مرد .
در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ در ماده ۲۷۳ نیز بر این اصل تأکید شده است « در قصاص عضو زن و مرد برابرند و مرد مجرم به سبب نقص عضو یا جرمی که به زن وارد نماید به قصاص عضو مانند آن محکوم می شود و مگر این که دیه عضوی که ناقص شد ، ثلث یا بیش از دیه کامل باشد که در آن صورت زن هنگامی میتواند قصاص کند که نصف دیه آن را به مرد بپردازد .
همچنین در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در ماده ۳۸۸ که مقرر شده است : « زن و مرد مسلمان در قصاص عضو برابرند و مرد نسبت به آسیبی که به زن وارد میکند ، به قصاص محکوم می شود . لکن اگر دیه جنایت وارد بر زن مساوی یا بیش از ثلث دیه کامل باشد ، قصاص پس از پرداخت نصف دیه عضو مورد قصاص به مرد ، اجرا می شود … »
نتیجه گیری :
-
- زبان به عنوان یک عضو بسیار مهم در زندگی روزمره نیاز به تحقیق و تفحص دارد چرا که کاربرد آن در زندگی امروزه بیشتر از گذشته خواهد بود .
-
- زمانی که فردی عملی را بر روی زبان یا جای دیگری که منتهی به فساد زبان می شود مرتکب شود که موجب ضرر و زیانی بر روی زبان طرف مقابل شود ، چه از روی عمد و چه سهو بحث خسارت و ضرر مطرح است و مطالبه آن نیز از طرق قانونی امکان پذیر است .
-
- در فقه اسلامی و در حقوق جاریه جمهوری اسلامی شیوه های جبران خسارت های وارده بر زبان تدوین گردیده است اما نسبت به بعضی از امور به صورت کلی مطالبی گفته شده است که بهتر است به صورت مصداقی مباحثی صورت بگیرد .
-
- خسارت معنوی عبارت است از خسارت غیر مالی وارد بر روح ، اعتبار ، احساسات و …. شخص و حقوق مربوط به شخصیت و آزادی های فردی و حیثیت و شرافت و اعتبار او میباشد .
-
- خسارت معنوی زمانی که ناشی از فعل زیانباری باشد که قانونگذار آن را جرم تلقی نکرده باشد در این صورت جبران خسارت تحت عنوان مسئولیت مدنی قابل مطالبه است .