ابزار مناسب دیگری برای ارزیابی نارضایتی از وضعیت بدن،”پرسشنامهی اختلالهای خوردن” است که در برگیرندهی سه خرده مقیاس نارضایتی از وضعیت بدن، مقیاس میل به لاغری و مقیاس پرخوری است (گارنر، ۱۹۹۱).
ابزار دیگری برای ارزیابی نگرش نسبت به بدن مقیاس کاتاکسیز بدن[۹۹] نام دارد (جرالد و سکورد[۱۰۰]، ۱۹۵۴). این مقیاس میزان رضایت فرد را از بخشهای مختلف بدنش و هم چنین کنش آن ها ارزیابی میکند و به صورت یک نمره نهایی، رضایت از بدن نشان میدهد.
ابزار دیگری به منظور ارزیابی نارضایتی از بدن مقیاس ظاهر پرسشنامهی چند ساحتی روابط خویشتن و بدن[۱۰۱] است (کش، ۲۰۰۰). این پرسشنامه ۳۴ ماده دارد و شامل پنج خرده مقیاس است که هر یک جنبهای از آشفتگی تن انگاره را میسنجد.
پرسشنامه طرحوارههای ظاهر تجدید نظر شده[۱۰۲](کش و همکاران، ۲۰۰۴) که یک پرسشنامهی بیست مادهای گزارش شخصی است باورهای زیر بنایی مربوط به ظاهر و معنا و اهمیت آن ها را در زندگی فرد ارزیابی میکند.
پیشینه ی مطالعاتی و مدلهای تن انگاره و نارضایتی از بدن
تن انگاره و نارضایتی بدن از عوامل مختلفی متأثر میشوند که موضوع مطالعات مختلف و متعددی بودهاند. یکی از این عوامل جنسیت است. به طور کلی دختران بیش از پسران مشکلات تن انگاره و نارضایتی از بدن دارند (چن، فاکس و هس، ۲۰۰۸، چن، فاکس، هس و ونکو، ۲۰۱۰).
یکی دیگر از عواملی که نارضایتی از بدن و تن انگاره را تحت تأثیر قرار میدهد و تأثیر آن مورد بررسی قرار گرفته است، عزت نفس است. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که عزت نفس با نارضایتی از بدن رابطه منفی دارد (گروگن، ۱۹۹۹، دیویس ، ۱۹۹۷، تیگنمن، ۲۰۰۵). بر اساس برخی مطالعات، عمده ترین تاثیرتن انگاره و نارضایتی یا رضایت از بدن برکارکردهای روانشناختی افراد مربوط به عزت نفس است. بر اساس همین یافته ها بین یک سوم تا یک چهارم از عزت نفس افراد به مثبت یا منفی بودن تن انگاره وابسته است(کیم، ۲۰۰۹).
کمال گرایی نیز از جمله خصوصیات روان شناختی است که با تن انگاره و نارضایتی از بدن رابطه دارد و این رابطه مثبت است (روجیرو، لوی، سییونا و ساسارولی، ۲۰۰۳). آگاهی از آرمانهای اجتماعی-فرهنگی و درون سازی آن ها نیز با تن انگاره و نارضایتی از بدن در زنان رابطه دارد (پرسنل، بیرمن و استیس، ۲۰۰۴، تامپسون و استیس، ۲۰۰۱).
همچنین تن انگاره با فعالیت بدنی که میتواند نگرشها و رفتارهای مربوط به تنظیم وزن را تحت تأثیر قرار دهد،رابطه دارد (بیکر و برونل[۱۰۳] ، ۲۰۰۰). از جمله عوامل دیگری نیز که نقش میانجی آن ها در مطالعات تأیید شده است میتوان به میزان اهمیتی که به ظاهر داده میشود (فورمن و تامسون، ۲۰۰۲، تیگنمن، ۲۰۰۱)
عوامل نژادی مثل سفید یا سیاه پوست بودن (گرب وهاید، ۲۰۰۶) مواجهه با تصاویر آرمانی بدن در رسانه(کاهیل و موساپ ، ۲۰۰۷، والرو بارنز ، ۲۰۰۲، تیگنمن، ۲۰۰۳)، انتخاب لباس و سبک پوشش که با احساس افراد درباره خودشان و به ویژه تن انگاره اشان رابطه دارد (لابت و دلونگ ، ۱۹۹۰، شین وایستوک،۲۰۰۷، تروتمن، ورشی و لاکان ، ۲۰۰۷) رفتارهای مدیریت وضعیت ظاهری و آرایش (رود و لنون ، ۲۰۰۰)، وارسی بدن در آینه (فارل، شافران وفایربورن ،۲۰۰۴) بازخوردهای بین فردی (کش، ۱۹۹۵) اشاره کرد.
در فصل قبل اشاره کردیم که مطالعه حاضر به بررسی تأثیر قد، وزن، شاخص تودهی بدنی، طرحوارهای که افراد از بدن خود دارند، خویشتن پنداره(عزت نفس) و وارسی بدن بر تن انگاره و نارضایتی از بدن نمونهای از جمعیت مؤنث ایرانی خواهد پرداخت و بر اساس ادبیات موجود، یافته های این مطالعه و استفاده از معادلهی ساختاری مدل سازی(اس ایی ام) مدلهایی از تن انگاره و نارضایتی از بدن در نمونه ایرانی ارائه خواهد کرد. علی رغم انبوه پژوهشهای موجود درباره تن انگاره و نارضایتی از بدن ونظریه پردازی های مختلف مربوط به آن در فرهنگهای مختلف گزارشی درباره ارائه مدلهایی به این منظور در جمعیت ایرانی وجود ندارد.
پیشینه ی مطالعاتی عوامل مرتبط با رضایت یا نارضایتی از بدن
پژوهشها نشان دادهاند که عزت بدن و رضایت و نارضایتی از آن با عوامل مختلفی رابطه دارد که از آن جمله میتوان به عوامل شخصی و موقعیتی اشاره کرد. از جمله عوامل شخصی، میتوان به شاخص تودهی بدنی، چاقی، لاغری، کوتاه یا بلندی قد، رژیم غذایی، جنسیت و نژاد اشاره کرد و از جمله عوامل موقعیتی میتوان به بازخورد مشاهده خویشتن در آینه، پوشیدن لباس، ورزش کردن، غذا خوردن، وزن کردن، رویارویی با رسانه ها و وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی را اشاره کرد.
مدل پیشنهادشده از طرف گروه مشورتی دولت استرالیا برای طرح راهبرد ملی تن انگاره در استرالیا (ژوئن۲۰۰۹، به نقل از ورتیم، پاکستون و بلانی،۲۰۰۹) چارچوب مناسب دیگری برای بررسی عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری نارضایتی از بدن فراهم میکند. شکل ۳-۲ این مدل را بر اساس مؤلفه هایی که به ترتیب در ایجاد تمایل به مقایسه ی بدن خود با دیگران و افزایش نارضایتی از بدن دخالت دارند، نشان میدهد.
شکل ۱-۲ مدل پیشنهادی گروه مشورتی دولت استرالیا در طرح راهبردی تن انگاره(ژوئن۲۰۰۹).
افزایش
نا
رضایتی
از
بدن
عزت نفس پایین
درون فکنی بیشتر
الگوی لاغر
آرمانی/
طرحواره
بدن
خلق افسرده
کمال گرایی
نیاز به تأیید بیرونی
عوامل فرهنگی،پاره فرهنگی و قومی/رسانه ها،خانواده و همسن و سالان
تمایل بیشتر به مقایسه ی بدن
دست انداخته شدن به خاطر وزن
اندازه ی بدن
جنسیت و نارضایتی از بدن
بررسیها نشان میدهد میزان اشتغال خاطر زنان با ظاهر و وضعیت بدنی شان بیش از مردان است. به علاوه زنان بیشتر خواهان بدنی لاغرتر و مردان خواهان بدنی عضلانیتر و بزرگتر هستند (جکسون،[۱۰۴]۲۰۰۲).
نژاد و نارضایتی از بدن
گر چه در میان همه اقوام، فرهنگها و نژادها احتمال نارضایتی از وضعیت بدن وجود دارد اما زنان سیاهپوست نسبت به زنان سفید پوست نارضایتی کمتری از وضعیت ظاهری خود دارند. در بررسی که رابینسون، چانگ، فاریش، هیدل و کیلن[۱۰۵] (۲۰۰۱) گزارش کردهاند ۴۹ درصد دختران سفید پوست، ۷۰ درصد از دختران آمریکای لاتینی، ۳۴ درصد از دختران آسیا تبارهای آمریکایی و فیلیپینی و ۶۸ درصد از آفریقایی تبارهای آمریکایی نگرانی نسبت به وزن، نارضایتی از بدن و یا عدم تناسب اندام گزارش کردهاند. درمیان پسران بر اساس این گزارش میزان شیوع به ترتیب ۳۵ ،۴۵،۳۵ ، ۳۹، و ۶۱ درصد بوده است.
کش و هنری[۱۰۶] (۱۹۹۵) نشان دادند که رابطه معناداری بین نژاد و نارضایتی از وضعیت بدن وجود دارد به طوری که در میان زنان آفریقایی تبار آمریکایی تن انگاره مثبت تراز زنان انگلوساکسون و اسپانیایی است.
شاخص توده بدنی و نارضایتی از بدن
در میان افراد چاق مردان لاغر و زنان و مردان قد کوتاه احتمال رخداد نارضایتی از بدن بیش از افرادی است که شاخص توده بدنی آن ها در حد بهنجار است یا وضعیت بدنی و ظاهری آرمانی تری دارند(رحیمی، ۲۰۱۰).